تاریخ نویسی ما مردانه است

0 ۸۹۶
گفت‌وگوی اختصاصی کارایی با دکتر منیژه صدری
استاد تاریخ دانشگاه آزاد شبستر و مسئول شعبه تبریز انجمن زنان پژوهشگر تاریخ

کارایی : خانم دکتر آیا زنان در هیچ دوره‌ای از تاریخ به‌عنوان سوژه و یا موضوع تاریخ مطرح بوده‌اند؟
صدری : من معتقدم که در تاریخ نگاری ما، تاریخ نگاری متعلق به رأس طبقاتی هرم قدرت بوده است و از این روی نه تنها زنان موضوع این تاریخ نگاری نبوده‌اند بلکه سایر طبقات اجتماعی دیگر هم هیچ وقت حضور نداشته‌اند؛ یعنی ما هیچ گاه به تاریخ از پایین نگاه نکرده‌ایم و همیشه نگاه ما از بالا بوده است. مگر در مواقعی که احساس نیاز کرده‌ایم که از پایین به این قضیه نگاه کنیم. موضوعی که برای ما واجد اهمیت بوده، جنگ‌های پادشاهان، قراردادها و زندگی آن‌ها و شکار و سفرهای آن‌ها بوده است. قاعده هرم هیچ وقت برای ما مهم نبوده است حالا این قاعده چه زنان، چه‌کارگران و چه اصناف باشد. این‌ها برای ما مهم نبوده‌اند. در گذشته تاریخ نگاری این مشکل وجود دارد اما در کنار این‌ها وقتی حفاری تاریخ می‌کنیم، چیزهایی از درونش سر بر می‌آورد. این مسائل مربوط به دورانی است که خانم‌ها با رأس هرم مشکل داشته‌اند و یا به آن‌ها وابسته بوده‌اند. مساله اینجاست که نه تنها زنان موضوع پژوهش‌های تاریخی نبوده‌اند، بلکه تاریخ نگاری محلی ما هم بسیار ضعیف است و موضوع تاریخ عمدتاً «مرکز» است و حتی طبقات عادی جامعه هم در تاریخ نگاری جایی ندارند. البته این‌ها بدین معنی نیست که تاریخ نگاری منطقه‌ای مطلقاً وجود نداشته بلکه بدین معنی است این موارد بسیار معدود و محدود هستند. مثلاً در مورد تبریز، تاریخ محلی مربوط به دوره قاجار است که آثار دارالسلطنه تبریز و یا تاریخ ۱۸ ساله آذربایجان را داریم که آثار بسیار قابل توجهی است همچنین در خصوص شهرهای دیگر از جمله نیشابور که تاریخ نیشابور تدوین شده است اما در کل بیشتر به رأس هرم طبقاتی توجه شده است.
مساله مهم دیگری هم که هست این است که تاریخ نگارهای ما مرد هستند و تاریخ نویسی ما مردانه است به نظر من اینکه یک واقعه تاریخی از منظر یک زن روایت شود یا از منظر یک مرد، بدون شک تفاوت خواهد داشت. یکی از این موارد موضوع فروش دختران قوچان به ترکمانها و ارامنه عشق‌آباد بود که در بهار ۱۳۲۳ هجری قمری در دوران حکومت آصف الدوله در خراسان و پسرش امیرحسین خان اتفاق افتاد؛ البته فروش دختران در اوضاع نابسامان قاجاری که نگه‌داشتن سرزمین نیز به کاری مشقت‌بار برای حاکمان تبدیل شده بود در اقصی نقاط کشور جریان داشت و به‌ویژه از کرمان داستان‌های زیادی در این باب به گوش می‌رسید؛ اما فروش دختران قوچان به‌واسطه شرایط سیاسی که در آن قرار گرفتند به‌سرعت به یکی از مسائل ملی بدل شد؛ اما به‌عنوان مثال، کسروی و تقی زاده که خود در متن جنبش مشروطه‌خواهی قرار داشتند و از نزدیک شاهد واقعه بودند حکایت دختران قوچان را از پایه‌های اساسی این انقلاب بزرگ ایران عنوان کرده‌اند، همچنین افسانه نجم‌آبادی نویسنده و استاد تاریخ دانشگاه هاروارد، نادیده انگاری حکایت دختران قوچان را از جمله نقطه‌های تاریک تاریخ‌نگاری‌های معاصر می‌داند. اگر چه برخی دیگر از محققین بر ظلم‌های رفته بر کلیت جامعه و بازرگانان و ماجرای مسیو نوز بلژیکی به‌عنوان ریشه‌های مشروطه‌خواهی پای فشردند. به نظر من تاکید خانم نجم‌آبادی بر روی این واقعه، انعکاس نوعی نگاه زنانه در کندوکاو مسائل تاریخی است.

کارایی : پس به زعم شما موضوع «جنسیت» به‌نوعی در روایت‌های تاریخی انعکاس دارد؟
صدری : بله، از طرفی ما با فقر اطلاعات مواجه هستیم و حتی در مقطع زمانی کنونی هم توجه آن چنانی به زنان و مسائل آنان نداریم. حتی مورخان زن هم عمدتاً در رابطه با مردان می‌نویسند. مثلاً در تاریخ معاصر ما، مورخ زن وجود دارد اما متوجه می‌شویم که فقط تعداد کمی از آن‌ها هستند که زنانه می‌نویسند و یا می‌توان تاریخ نگاری زنانه را به آثار آنان اطلاق کرد. مثلاً حتی در مورد آثار تاریخ نگار نامداری همچون خانم دکتر منصوره اتحادیه نیز، زمانی که آثار وی مورد مورد بررسی قرار می‌گیرد، موضوع عمده آثار وی «مردان» هستند.
مساله دیگر این است که ما با کمبود منابع مواجه هستیم نه اینکه هیچ منبعی وجود نداشته باشد، اما منابع در دسترس بسیار کم هستند و عمدتاً شامل سفرنامه‌هایی است که خارجی‌ها نوشته‌اند. در این سفرنامه‌ها می‌توان مواردی در رابطه با زنان یافت یا مثلاً در زمان قاجار نیز از زنانی که متعلق به طبقات بالای اجتماعی بوده‌اند، یک سری نامه‌ها و یا خاطرات باقی‌مانده است که البته کم و محدود است. در کنار این‌ها اسناد حقوقی نیز وجود دارد که می‌توانیم مواردی را از آن‌ها استحصال کنیم منتها متاسفانه تاریخ نگارهای فعال و تلاشگر هم نداریم که در پی یافتن این موارد برآیند. من فکر می‌کنم یک مقداری هم همت جمعی برای این موضوع لازم است تا اسناد موجود در خانه‌ها و در دست افراد را به آرشیوها تحویل دهیم. اسناد قدیمی که در خانه‌ها و در اختیار شهروندان است، هم ناظر بر تاریخ اجتماعی و هم اقتصادی است و هم متضمن مسائل کلی مربوط به آن دوره تاریخی می‌باشد.

البته نباید یک نکته را از نظر دور داشت و آن این است که اخیراً بین مورخان زن که خوشبختانه جوان‌ هم هستند، یکی دو مورد را می‌توانم نام ببرم که بر روی تاریخ نگاری زنانه توجه و تمرکز کرده‌اند. بالطبع این تاریخ نگاری واجد نوعی نگاه متفاوت خواهد بود. به نظر من زمانی که یک زن در رابطه با زن می نگارد، هم ابژه و هم سوژه یکی می‌شود و این تحلیل، قطعاً متفاوت خواهد بود

خوشبختانه در خارج از ایران در رابطه با زنان ایران کارهای تحقیقی انجام شده است در داخل ایران نیز بین بزرگان آکادمیک به‌عنوان مثال امثال خانم دکتر شیرین بیان هستند که به‌عنوان مثال حوزه کاری ایشان در زمینه زن در ایران باستان و زن در عصر مغول است؛ اما همان‌گونه که عرض کردم حتی نام‌آورترین تاریخ‌نگاران زن هم عمده کارهای پژوهشی که انجام داده‌اند، در زمینه مردان بوده است. مثلاً از مهم‌ترین اثر تألیفی خانم دکتر اتحادیه، مرآت البلدان، پیدایش و تحول احزاب سیاسی مشروطیت و سری کتاب‌های از روزگار رفته … بوده است.
البته نباید یک نکته را از نظر دور داشت و آن این است که اخیراً بین مورخان زن که خوشبختانه جوان‌ هم هستند، یکی دو مورد را می‌توانم نام ببرم که بر روی تاریخ نگاری زنانه توجه و تمرکز کرده‌اند. بالطبع این تاریخ نگاری واجد نوعی نگاه متفاوت خواهد بود. به نظر من زمانی که یک زن در رابطه با زن می نگارد، هم ابژه و هم سوژه یکی می‌شود و این تحلیل، قطعاً متفاوت خواهد بود.

کارایی : از منظر شما آیا تاریخ بازتاب گفتمان‌های موجود در هر دوره است؟
صدری : بله، ببینید من نمی‌توانم صد در صد این موضوع را تأیید کنم اما به هر حال تاریخ نگاری را به طور حتم متأثر از گفتمان غالب می‌دانم.
کارایی : آیا در تاریخ معاصر ایران وقایعی وجود داشته است که کارگزار آن وقایع، مشخصاً زنان بوده باشند؟
صدری : بله، در نهضت تنباکو خانم‌ها بسیار دخیل بودند و از زنان ناصرالدین‌شاه که در این مورد در دربار مقاومت کرده‌اند زنانی که در تأسیس بانک ملی اندوخته‌های خود را فروختند، در ایجاد روزنامه و همچنین در مسائل مشروطیت. خانم‌ها اقدام به ایجاد انجمن‌های نسوان کرده‌اند. البته بایستی اشاره کنم که این زنان‌ که اقدام به چاپ و طبع روزنامه در آن دوره نمودند، خواهران، همسران و بستگان منورالفکرها بودند اما به هر حال این مساله نشان می‌دهد که گرایش‌ها و مطالباتی در این زمینه وجود داشته است. در آمریکا در سال ۱۹۲۰ تصمیم گرفته شد که به زنان حق رأی داده شود اما در ایران در سال ۱۹۰۶، مطالبه برای اعطای حق رأی به زنان، در مجلس ایران طرح شد. حال اینکه چرا این مبارزه ادامه پیدا نکرد، بحث دیگری است. در زمان رضا شاه اقداماتی در این زمینه انجام شد همچنین در زمینه بهداشت و سازمان‌ها؛ اما واقعیت این است که مطالبات اصلی زنان هیچ گاه اجازه طرح مستقل و اثربخش را پیدا نکرد. در دوره مصدق نیز مطالبات زنان و بخصوص حق رأی آن‌ها تحت تأثیر مسائل کلی کشور قرار گرفت.

کارایی : آیا در منطقه آذربایجان، جنبش‌های اجتماعی که سردمدار آن‌ها زنان باشند، در طول دوره معاصر شکل گرفته است؟
صدری : در دوره قاجار زینب پاشا را داریم. اواخر دوره قاجار و در اوایل دوره رضاشاه، در تبریز انجمنی ایجاد شد به نام انجمن نسوان‌ که با انجمن‌های موازی عثمانی هم ارتباطاتی داشتند. حتی برخی احزاب که در زمان رضا شاه و محمدرضا شاه به وجود آمد، در تبریز شعبه زنان تأسیس نمودند. مثلاً در زمان حسنعلی منصور که حزب ایران نوین ایجاد شد، هم زمان شاخه زنان این حزب نیز در تبریز راه‌اندازی شد. اتفاقاً در دوره معاصر یکی از تأثیرگذارترین تاریخ‌نگاران زن، هما ناطق، از خطه آذربایجان برخاسته است اگرچه تاریخ نگاری ناطق هم مردانه است و زن نگارانه نیست. خانم ژاله آموزگار گرچه متخصص زبان‌های باستان هستند اما در تاریخ اساطیر متخصص برجسته‌ای هستند. خانم فریبا زرینه باف استاد تاریخ و مدیر بخش مطالعات اسلام و خاورمیانه در دانشگاه کالیفرنیا و نویسنده آثاری همچون زنان استانبولی در قرن ۱۸ م، جنایات و مکافات در استانبول ۱۸۰۰-۱۷۰۰، زنان در حاشیه: جنسیت، خیریه و عدالت در خاورمیانه اوایل مدرنیته است. البته زنان مورخ دیگری نیز داریم.
حتی در مورد تاریخ‌نگاران مارکسیست هم که در تاریخ نگاری خود توجه ویژه‌ای به طبقات پایین جامعه داشته‌اند، باز هم زنان مغفول واقع‌شده‌اند و حتی این تاریخ نگاری هم در مورد زنان سکوت اختیار کرده است.

کارایی : می‌دانید که اساساً تاریخ و مطالعه آن‌همیشه مورد مناقشه بوده است و از منظر علوم سیاسی هم نگرش‌های متفاوتی وجود دارد گاهی تاریخ همانند یک موجود ارگانیک انگاشته می‌شود و گاهی هم مثل یک موجود ایستا، شما خودتان به‌عنوان یک استاد تاریخ، فکر می‌کنید تاریخ چیست؟
صدری : به نظر من تاریخ به‌مثابه کلیتی است که حاوی درس‌های آموزنده‌ای است. من فکر می‌کنم که بخشی از مشکلات جامعه ما این است که حافظه تاریخی ما ضعیف است و نگاه ما به تاریخ همانند یک علم نیست. البته من نمی‌خواهم وارد فلسفه تاریخ شوم ولی مطمئن هستم که در جوامعی که به تاریخ اهمیت می‌دهند، یک اشتباه به دفعات تکرار نمی‌شود. داشتن حافظه تاریخی از بسیاری از خسارات و اشتباهات جلوگیری می‌کند.
کارایی : شاید عده‌ای در پاسخ به شما بگویند که می‌توان جوامعی همانند آمریکا یافت که در عین حال که از تاریخ طویل و درازی برخوردار نیستند، هزینه آن‌چنانی هم برای جبران اشتباهات و گام نهادن در مسیر توسعه نداده‌اند؟
صدری : من فکر می‌کنم اگر ما از تاریخ استفاده درست کنیم مطمئناً وضعیت فرق خواهد کرد. بله این درست است که کشورهایی همانند امریکا و استرالیا نسبتاً جدید هستند و تاریخ چند هزار ساله ندارند اما حتی این کشورها هم به تاریخ جوان خود ارج می‌نهند و در صدد حفظ عناصر آن تاریخ هستند. کشورهایی نظیر آمریکا گرچه تاریخ چند هزار ساله ندارند اما سیاستمداران این کشور تاریخ می‌دانند. به یاد دارم آقای حداد عادل که در سمینار مشروطیت سخنرانی می‌کردند، تعریف می‌کردند که برای افتتاح ساختمان جدید مجلس در استرالیا به آن کشور مسافرت کرده بودند. ایشان می‌گوید که درب تعبیه شده برای ورودی مجلس یک در معمولی و نسبتاً کوتاه بود و پس از گذر از آن، وارد ساختمان مجللی شدیم. زمانی که دلیل وجود آن در با مشخصه‌هایی که با ساختمان اصلی تناسب نداشت را پرسیدیم، جواب دادند که این در، تاریخ صدو بیست ساله دارد. در حالی که ما اصلاً صد سال را در تاریخ خود به حساب نمی‌آوریم. به نظر من عدم توجه به تاریخ و اهمیت ندادن به آن، به هویت و پیشرفت ما ضربه می‌زند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.