برخی هنوز معتقدند در بخشهای حساس مدیریتی نباید از زنان استفاده کرد
دکتر سودابه داوران، استاد رشته شیمی دارویی دانشگاه علوم پزشکی تبریز است که در فروردین امسال موفق به کسب مدال «کمک به علوم و فناوری نانو» از مدیرکل یونسکو شد. این مدال بهمنظور قدردانی از محققانی که کمکهای قابل توجهی به توسعه علوم و فناوری نانو داشتهاند، اعطا میشود. به بهانه پرونده زنان با دکتر داوران به گفت گو نشستیم تا از فرصتها و محدودیتهایی که بهواسطه زن بودن در این راه داشتهاند سخن بگویند
کارایی : خانم دکتر، عنوان دقیق جایزهای که شما از مدیرکل یونسکو دریافت کردید، «کمک به علوم و فناوری نانو» است. لطفاً در صورت امکان، برای مخاطبان کارایی توضیح دهید دریافت این جایزه چه تاثیری در جامعه دارد و به زبان ساده، شما چهکاری انجام دادهاید؟
داوران : جایزهای که من در آوریل ۲۰۱۵ از یونسکو گرفتم، مدالی است که با هدف مشارکت در ترویج علوم و فناوری نانو داده میشود. چهارسال است اهدای این جایزه، از طرف کمیسیون بینالمللی توسعه حیات در یونسکو تصویب شده است. این جایزه اولین بار در سال ۲۰۱۰، به یک دانشمند روسی داده شد که بیشتر جایزه نوبل را نیز برده بود. من در چهارمین دوره اهدای این جایزه توانستم، شرایط دریافت آن را احراز کنم. نانوتکنولوژی، یک علم و تکنولوژی جدید است که در حدود بیست سال پیش به وجود آمده و بهمرور زمان تکمیل شده است. البته مبانی بنیادی آن، از مدتها پیش وجود داشته است امّا حوزه کاربردی آن، در دهههای اخیر بسیار توسعه پیدا کرده است. نانوتکنولوژی به تولید و استفاده از مواد و ابزارهایی گفته میشود که اندازه آنها در حدود یک الی صد نانومتر است. اینها میتوانند مواد مختلف مثل موادشیمایی، بیوشیمیایی، مولکولهای بیولوژیک یا زیستی و ترکیبات طبیعی باشند؛ حتی میتوانند ابزارهایی باشند که از جنس پلیمرها و یا از جنس فلزات و مواد دیگری ساخته شدهاند. اصلیترین ویژگی اینها ابعاد است؛ یعنی آن چیزی که در حوزه نانوتکنولوژی میگنجد، بایستی اندازهاش بین یک الی صد نانومتر باشد.
من میخواهم در حوزه تخصّصی خود که بیشتر نانوتکنولوژی پزشکی است، توضیح بدهم که اندازه کوچک، چه ویژگیها و چه تأثیراتی میتواند داشته باشد. به طور مثال فرض کنیم که اگر یک مادهای را در ابعاد زیر صد نانومتر داشته باشیم، این ماده میتواند به راحتی از رگهای خونی عبور کند و یا داخل و خارج شود؛ حتی میتواند به سطح سلولها دسترسی داشته باشد و قسمتهایی که بیشتر مسئول واکنشهایی هستند که منجر به بیماری میشوند را، تحت تأثیر قرار دهد. در نتیجه ما میتوانیم یک نوع تعامل و یا یک رابطه متقابل را بین آن ماده و یا سلول برقرار کنیم. این موضوع در حوزه تخصّصی ما، منجر به تحول شگرفی در تشخیص زودهنگام، درمان و پیشگیری و کنترل بیماریها شده است. به طور مثال یکی از بیماریهای صعبالعلاج در روزگار ما، سرطان است. اگر چه در درمان این بیماری، موفقیتهای نسبی به دست آمده، امّا عمدهترین محدودیتی که در خصوص آن وجود دارد، تشخیص زودهنگام آن است. اگر سرطان در مراحل اولیه و قبل از تبدیل شدن به «تومور» تشخیص داده شود، مسلماً جلو رشد و تکثیر سلولهای سرطانی گرفته خواهد شد. مساله دوّم بعد از تشخیص، درمان است. در فرایند درمان، اگر ما بتوانیم دارویی را تولید کنیم که بتواند به سلولهای بیمار حمله کند و سلولهای سالم را تحت تأثیر قرار ندهد، مسلماً شیمیدرمانی موفقتری خواهیم داشت. در نانوتکنولوژی، توانستهاند چنین داروها و یا حاملهای دارویی را تهیه کنند که هم، اندازه خیلی کوچکی دارند و هم میتوانند بهصورت مشخص و هدفمند، فقط سلول سرطانی را تشخیص بدهند. به خاطر سایز کوچک و ویژگیهای دیگری که در سطح این مولکولها وجود دارد، میتوانند خیلی راحت وارد سلولها بشوند و با عواملی که تولید بیماری میکنند، مبارزه کنند؛ بنابراین میتوان گفت که نانوتکنولوژی، یک فناوری است که نه تنها در حوزه پزشکی، بلکه در سایر حوزهها نیز، باعث توانمندسازی تکنولوژیهای دیگر میشود. در اصل، نانوتکنولوژی، یک تکنولوژی جدید است که همراه با علوم دیگر، مثل ژنتیک، بیولوژی و فناوری اطلاعات، میتواند منجر به تحول در کل جهان، اعم از توسعه صنعت و تولید ثروت شود و بر زندگی انسانها تأثیر مستقیمی از نظر درآمد و انرژیهای تجدید پذیر، بازیافت انرژیها، آلودگی آبوهوا شود. همه اینها مسائل مهمی هستند. ارتقای زندگی انسانی، بهبود کیفیت و افزایش طول عمر انسان و…، اگر اینها حل بشوند و وضع اقتصادی درست بشود، آلودگی از بین برود و مشکل کمبود انرژی رفع شود، مسلماً جنگ هم وجود نخواهد داشت و زندگی انسان بهسوی رفاه و صلح پیش خواهد رفت.
کارایی : خانم دکتر، بر اساس مستندات و آمار متقن، در سالهای اخیر، حضور زنان به لحاظ آکادمیک، در سطح جامعه پررنگتر شده است. شما بهعنوان کسی که در دانشگاه حضور مستمر و ملموس دارید، آیا چنین چیزی را مشاهده میکنید؟ اگر چنین است، بر مبنای تجربیاتی که دارید، به نظر شما، چرا حضور خانمها در تحولات علمی جامعه بیشتر شده و آیا مزایایی برای ایشان بعد از دانشآموختگی وجود دارد؟
داوران : بله، همانطور که آمار و ارقام نشان میدهد و مشاهدات خود ما نیز آن را تأیید میکند، الان درصد دانشجویان دختر، خیلی افزایش پیدا کرده است. حتی در رشتههایی مثل پزشکی، دندانپزشکی و داروسازی که قبلاً درصد قبولی پسران، بیشتر بود، الان درصد قبولی دختران افزایش پیدا کرده است؛ با اینکه حتی برای پسران یک سهمیهای را قائل شدند، با این وجود، درصد بسیار زیادی از دانشجوهای ما، دخترند. در خصوص میزان اشتتغال در دانشگاهها نیز، تعداد خانمهایی که بهعنوان هیئت علمی در دانشگاهها و یا مراکز تحقیقاتی کار میکنند، در ده سال اخیر، خیلی افزایش داشته و در بخش ادارات، آموزش پرورش و بهداشت و درمان در همه اینها، خانمها خیلی حضور پررنگی دارند. این مساله نشان میدهد که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، بهخصوص در سالهای اخیر، زنان، هویت مستقلی پیدا کردهاند و جایگاهشان ارتقا پیدا کرده است. اگر از نظر آسیبشناسی اجتماعی نیز نگاه کنیم، شاید یک مقدار توازن، بین تعداد دختران و پسرانی که وارد چرخه آموزش عالی میشوند، میتواند پیامدهای اجتماعی هم داشته باشد. باید دقت شود که علت اینکه پسرها کمتر بهسوی تحصیلات عالی میروند، چیست و چه عواملی باعث این مساله شده است.
کارایی : خانم دکتر به نظر شما، آیا حضور زنان در یک بخش خاص، یعنی بخش آکادمیک، مشخصاً به یک تأثیر اجتماعی میانجامد؟ یعنی میتوانیم بگوییم که الان در جامعه ما، وضعیت زنان به لحاظ نیل به مطالبات و به لحاظ قوانینی که به نفع آنها تصویب میشود، بهترشده است؟ منظورم این است که آیا ارتقای سطح تحصیلات و آگاهی و دانش زنان، لزوماً به یک ارتقاء در سطح اجتماعی انجامیده است؟
داوران : بله… مسلماً… این جملات اگر چه در جامعه زیاد گفته میشود، ولی جا دارد که باز هم تکرار شود. امروز زنان، نیمی از افراد این جامعه هستند و نقش بسیار موثری در توسعه کشور دارند؛ بنابراین ارتقاء جایگاه اجتماعی زنان، باعث میشود که استعدادها و تواناییهای بالقوّه آنها، شکوفا شود و هر چه از نظر قابلیتها، توانمندتر شوند، نقششان در توسعه پایدار کشور هم، ارتقاء پیدا میکند؛ بنابراین وقتی حضور زنان در بخشهای مختلف، بهویژه در دانشگاهها افزایش پیدا میکند، تأثیر مستقیمی در بالندگی و رشد جامعه هم خواهد داشت.
کارایی : میخواهم از شما در رابطه با موانع اجتماعی حضور زنان، سؤال کنم. شما معتقد هستید که حضور زنان در جامعه، تأثیر خوبی میگذارد، ولی بسامد حضورشان در سطوح مدیریتی، خیلی کم است و یا در سطح درآمد، خیلی تفاوت وجود دارد. به طور مثال، در همین دانشگاه شما، اصلاً سابقه داشته که رئیس دانشگاه، یک خانم باشد؟
داوران : اتفاقاً یکی از مواردی که من همیشه میگویم، همین مساله است. درست است که دولتمردان ما، این اصل را که حتماً باید زنان حضوری فعال و سازنده در جامعه داشته باشند، درک کردهاند، ولی عملاً یک سری محدودیتها و تبعیضهایی وجود دارد. ما، با مردها از امکانات مساوی، بهصورت کامل برخوردار نیستیم. خانمها، بهویژه در نظام مدیریتی، در تصمیمگیری و تصمیم سازی، مسلماً با مردها، برابر نیستند و هنوز یک سری افکار قدیمی از قبل وجود دارد که میگویند زنان ضعیفتر از مردان هستند و تواناییهای آنها را ندارند؛ بنابراین برخی هنوز معتقدند در بخشهای حساس مدیریتی، نباید از زنان استفاده کرد. مثلاً اینکه رئیس دانشگاهی زن باشد و یا در سطح وزارت و یا سفیر خیلی کم است و این نشان میدهد که ما هنوز به آن باور نرسیدهایم که زنها بایستی از امکانات مساوی با مردها در جامعه برخوردار شوند.
کارایی : آیا سابقه داشته که رئیس دانشگاه، یک خانم باشد؟
داوران : یکی دو مورد سابقه داشته است که رئیس دانشکده خانم بوده است؛ ولی فقط تا سطح ریاست دانشکده بوده است و بیشتر از آن ترقی نکردهاند؛ البته آنهم یکی دو مورد و در چند سال اخیر در سطح دانشگاه به چشم میخورد. خیلی مهم است که در بسیاری از تصمیمگیریهای مدرن، خانمها حضور داشته باشند. با توجه به نقش تعیینکنندهای که زنان، از نظر وظایف خانوادگی دارند، اصولاً بایستی قوانینی به نفع آنها وضع و اصلاح بشود و زنان بیشتر مشارکت داده بشوند. بیشتر هدف ما این است که یک سری قوانینی وضع و اجرا بشوند و یا قوانین موجود در چارچوب قانون اساسی به دقت اجرا بشود تا زنان بتوانند به مطالبات خود نائل شوند و در واقع حقوقشان به طور شایسته، احقاق شود.
کارایی : خانم دکتر، برخی برای اعمال محدودیتهای قانونی و سیستماتیک برای زنان، یک دلیلی طرح میکنند و اساساً وظیفه زن بودن را متمرکز بر حوزه خانواده میدانند. از دیدگاه این افراد، «مادر موفّق» بودن با «مدیر موفّق» بودن، خیلی مغایر است. بهعنوان یک مادر، موقعیت فعلی شما، آیا باعث کمرنگ شدن حضورتان در خانواده شده است یا نه؟
داوران : من این طور فکر نمیکنم. راستش را بخواهید، از نظر من و در تجربه شخصی من، حضور فعّال زنان در عرصههای مختلف، با وظیفه همسری و مادری آنها، هیچ منافاتی ندارد و حتی معتقد هستم که توانمندسازی زنان در جهت نیرو دادن به آنها برای ایفای نقش همسری و مادری است. خانواده یک بنیاد خیلی مهم و اساسی است و بستر تعلیم و تربیت است؛ وظیفه مادری جزء لاینفک وجود زن است و فضیلتی الهی است که در وجود زن به ودیعه گذاشته شده است. به گواهی تاریخ، آن زنانی که موفق و نامآور بودهاند و موفقیتی در عرصههای مختلف داشتهاند، در نقش تربیتی خود نیز موفق بودهاند. من هم در زندگی خود چنین چیزی را احساس نکردم. تلاش من این بوده که خانواده خوبی داشته باشم؛ بهویژه تربیت فرزندان شایسته و صالح برای جامعه اولین و مهمترین وظیفه و در واقع هنر اصلی زن است. این مهم هیچ منافاتی با کار اجتماعی ندارد و حتی میتواند به نفع زن و جامعه باشد و در رونق اقتصادی خانواده تاثیرگزار گردد و این توانایی در وجود زن هست. زنان کشور ما هم ثابت کردهاند و توانستهاند در کنار وظایف خانوادگی خود، در سطح جهانی و در کشور بدرخشند و بهعنوان شهروندان جهانی، گنجینهای بر ساحت علم و ادب دنیا اضافه کنند. زنان ایرانی با استفاده از یک سری آموزههای دینی و فرهنگی و با پایبندی به الگوهای اصیل ایرانی و اسلامی، طرفدار زن سالاری و حاکمیت زن و یا کمرنگ سازی وظایف خانوادگی خود نیستند؛ بلکه طرفدار فرصتهای عادلانه مبتنی بر تعهد، تخصص و شایستهسالاری هستند.