فضای مجازی بیمحتوا درباره تالابها
اقدس سهرابی، کارشناس روابط عمومی حفاظت محیطزیست آذربایجان شرقی
تالابها را میتوان از جمله نظامهای حیاتبخش به حساب آورد که مطلقاً جایگزین ندارند. تالابها، مفیدترین و در عین حال بدشانسترین اکوسیستمهای طبیعی به شمار میروند. هیچ یک از اکوسیستمهای جهان، به اندازه تالابها، صدمات ناشی از کوتاه بینی بشر و تمایلات خودخواهانه انسانمحوری را تجربه نکردهاند. در واقع، انسان، با نابودی تالابها، سطح پایین معرفت و دانش خود را در ابعاد علمی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نشان داده است.
تالابها بهعنوان اکوسیستمهایی حاصل خیز و غنی و منحصربهفرد، میتوانند در برنامههای راهبردی اقتصادی – اجتماعی، نقش تعیین کننده داشته باشند. آگاهیهای علمی از تالابها، از نظر مکانیسمهای درونی و کارکردهای غیرملموس یا آشکار، فقط در سطح بوروکراتیک ارتقاءیافته و در سطوح عام و خاص، یعنی مردم و تصمیم گیران، هنوز مفهوم سنتی، چیره است.
تالاب چیست؟
مناطق مردابی، آبگیرها، توربزارها، آبی بهصورت طبیعی، مصنوعی، دائم یا موقت، با آب ساکن، جاری و شیرین، لب شور یا شور، مشتمل بر آن دسته از آبهای دریایی که عمق آب، از شش متر تجاوز نکند.
این تعریف کفههای صخرهای، بسترهای علفی دریایی و مناطق ساحلی، کفههای گلی، مانگرو ها، مصب ها، رودخانهها، آبهای شیرین، باتلاقهای جنگلی و مشجّر، دریاچهها، مردابها و دریاچههای شور را در برمیگیرد
کنوانسیون رامسر
کنوانسیون رامسر، قدیمیترین معاهده بینالمللی، با تاکید بر حفاظت از طبیعت در جهان است. آغاز آن در دوّم ماه فوریه ۱۹۷۱ و به کوشش رئیس وقت سازمان حفاظت محیطزیست ایران در شهر رامسر بوده و بر همین اساس، کنوانسیون نام خود را از این شهر اقتباس کرده است. این معاهده، صد و پنجاه و هشت کشور عضو را، ملزم به تعیین و حفظ تالابهای با اهمیت بینالمللی و تشویق به استفاده خردمندانه از آنها نموده است. در حال حاضر، بیش از هزار و هفتصد سایت با مساحت کل حدود صد و پنجاه میلیون هکتار در این کنوانسیون به ثبت رسیدهاند. این کنوانسیون، بر حفاظت و بهرهبرداری معقول از تالابها، بهخصوص در جهت فراهم ساختن زیستگاهی امن برای پرندگان آبزی تأکید میکند؛ و طی گذشت سالها، گستره نگرش خود را چنان افزایش داده که تمام ابعاد حفاظت و بهرهبرداری معقول و پایدار از تالابها را در بر میگیرد و تالابها را در زمره اکوسیستمهایی میداند که در حفاظت از تنوّع زیستی و رفاه جامعه بشری، اهمیت فوقالعادهای دارند.
کنوانسیون رامسر، دستاوردهای قابل توجّهی در حفاظت از تالابها داشته است. امّا حفاظت و نگهداری، ایده آلهای شکنندهای هستند و ما باید دائماً هوشیار باشیم تا اطمینان حاصل کنیم که تمام موافقتنامهها، معاهدات، قوانین و کنوانسیونهای زیستمحیطی، با شدت و حدت پیگیری میشوند.
طرح تالابها
طرح حفاظت از تالابهای ایران، طرحی بینالمللی است که سازمان حفاظت محیطزیست، بهعنوان هماهنگکننده ملی، آن را با حمایت برنامه عمران ملل متحد و تسهیلات جهانی محیطزیست، اجرا مینماید.
ایده طرح حفاظت از تالابهای ایران، با احساس نیاز سازمان حفاظت محیطزیست، به تغییر نگرش در زمینه مدیریت زیستبومهای تالابی و با هدف بسط و گسترش مدیریت جامع زیستبومی در اکوسیستمهای تالابی و با رویکرد زیر شکل گرفت.
اگر تصمیم گیران و جوامع محلی از ارزشها و فواید مناطق حفاظت شده تالابی آگاه شوند و در فرایند مدیریت اکوسیستمهای تالابی سهیم گردند، از مدیریت پایدار این زیستبومهای ارزشمند حمایت خواهند کرد.
متاسفانه، در اثرخشکسالی، سوء مدیریت، کاهش جریان آب، تبدیل زیستگاه و آلودگی، تعداد قابل توجّهی از تالابهای کشور در سالهای اخیر رو به تخریب گذاشتهاند. این شرایط، صدمات قابل توجّهی به تنوع زیستی تالابها وارد نموده و موجب کاهش کارکردهای اکولوژیکی آنها شده و به خسارات اقتصادی و اجتماعی منجر گردیده است.
روابط عمومی و روز جهانی تالابها
از مهمترین چالشهای موجود در روابط عمومی کشور، فقر پژوهش و تحقیقات و منابع علمی و مکتوب است. «تحقیقات» پایه و اساس روابط عمومی است. افرادی که بدون تحقیق، روابط عمومی را مدیریت میکنند، در تاریکی و بدون هیچگونه راهنما و یا درک واضحی از مسیر موجود، عمل میکنند. تحقیقات روابط عمومی ابزار اساسی است که از طریق آن حقایق و عقاید، کشف، تأیید و یا درک آنها از طریق ارزیابی اهداف، عقاید، موقعیتها و یا فرصتها ممکن میشود.
حسّاس کردن افکار عمومی به موضوع محیطزیست، میتواند یکی از برنامههای تحقیقات و ارزیابی روابط عمومی باشد. افکار عمومی دارای سه خصلت است: آشکار بودن، آگاهانه و هوشیارانه بودن و از وسعت کافی برخوردار بودن. در هر سه ویژگی، اهمیت کیفیت برقراری ارتباط با افکار عمومی آشکاراست.
افکار عمومی یک پدیده واحد و مستقل نیست؛ پدیدهای است که با دیگر پدیدههای گوناگون پیوند نزدیک دارد. اقلیت و اکثریت، وضعیتهای تنشی، تبلیغات، رسانههای گروهی، قوانین اجتماعی امروزه اینترنت و وب سایتها و شبکههای اجتماعی در هریک در کم و کیف دخالت مردم در سرنوشت خود تأثیر میگذارند.
افکار عمومی هر جامعه در بستر قالبهای ارزش اجتماعی و فرهنگی آن جامعه شکل میگیرد و تحول میپذیرد. سرآمد تکنیکها در این گونه روششناسی «سنجش افکار» است که در میان تکنیکهای تحقیقی در علوم اجتماعی جایگاه خاصی برای خود دارد. قضاوت درباره افکار عمومی یک قوم یا ملّت بر اساس ارزشها صورت میگیرد. هر چه ارزش، محلی و ریشهدارتر باشد، افکار عمومی که بر اساس آن شکل گرفته، پایدارتر و عمیقتر خواهد بود.
افکار عمومی، تنها عقیده عمومی در مورد یک موضوع یا پدیده نیست، بلکه گویای یک نیاز در برقراری ارتباط با جمع نیز هست و از این رو فرد و جمع را در قضاوت خود، هوشیار و متعهد میسازد و مسؤولیت فردی و گروهی را بارور میکند.
با توجه به سخن استادان ارتباطات و روابط عمومی و آموزههای آنها در دانشگاهها و مراکز علمی مرتبط با علم ارتباطات و روابط عمومی، روابط عمومی مدرن از مرزهای سازمان، نوشتار، گفتار و بالاخره، تبلیغات به شیوه سنتی عبور کرده است. عامل اساسی این تحوّل مهم، فضای مجازی و ابزار عملیاتی آن، یعنی اینترنت است که فضای ارتباطی در سطوح مختلف فردی، اجتماعی، محلی و جهانی را به شدت متحوّل ساخته است. روابط عمومی که نوعی از ارتباط تنیده میان درون سازمان و بیرون سازمان برای تولید، شفافسازی، انتقال و درک پیام میباشد، در تحوّلات مدرن معطوف به جهان مجازی، وارد مرحلهای از فرایند ارتباط شده است که میتوان آن را مرحله «حرکت در همه جهات» برای «تحقّق کامل مطلوبیت موردنظر» در «همه زمینهها» نامید.
روابط عمومیهای متکی بر جهان مجازی، روابط عمومیهای یک سویه نیستند. جهتهای گوناگون، زبان کنونی روابط عمومی مدرن، زبان و نشانههایی جدید را میطلبند که با دنیای مدرن تفاوت اساسی دارد. این زبان، بیش از آنکه بر نوشتار و سکون متکی باشد، بر تصویر و حرکت استوار است.
اگر چه این روزها و مناسبتهای بینالمللی و ملّی، نمادین و برای حسّاس سازی افکار عمومی برگزیده و با پیامهایی، برگزار میشوند، انجام کار فرهنگسازی و رفتارسازی حفاظت محیطزیست و آموزش آن، به کار مداوم و مستمر نیاز دارد. کاری که به عمد یا غیر عمد در آن کوتاهی میشود و مدیریت نادرست اقتصاد و بودجه، زمان و مکان و نیروی انسانی ماهر و توانمند، به آن دامن میزند.
از آنجا که وب سایت استانها، تحت نظارت پایگاه اطلاعرسانی این سازمان هستند، ادارههای روابط عمومی بهعنوان مسئول و مدیر وب سایتها در طراحی آن اختیارات چندانی ندارند، ولی در میزان و کیفیت تولید محتوا و تدوین انواع مقاله، گزارش، فیلم و عکس، مصاحبه و گفتگو با مسئولان و صاحبنظران، نظرسنجی اینترنتی، ایجاد سیستم دریافت انتقاد و پیشنهاد، ایجاد بانک اطلاعات الکترونیک، ایجاد سیستمهای پاسخگویی خودکار، تشکیل گروههای خبری اتاق گفتگو ابتکار عمل و اختیار دارند و میتوانند کارهای متنوّع بسیاری انجام دهند.
با توجّه به نتیجه این تحقیق، در مییابیم که متاسفانه مدیران اداره این پایگاههای اطلاعرسانی، کمکاری کردهاند و یا حتی هیچ کاری در این زمینه انجام ندادهاند. حتی در پایگاه اطلاعرسانی استان سیستان و بلوچستان که مراسم روز جهانی تالابها با حضور مقامهای سازمانی و جهانی در این استان و شهرستان زابل و به نام تالاب هامون انجام شد. با اینکه از نظر مدیریتی نیز چیزی به چشم نمیخورد، روابط عمومی از بخشهای ستادی سازمان حفاظت محیطزیست است و زیر نظر مستقیم ریاست سازمان فعالیت دارد، متاسفانه در وب سایت سازمان حفاظت محیطزیست شرح وظایفی برای روابط عمومی تعریف نشده و تنها در معرفی سازمان و شرح وظایف معاونت آموزش و پژوهش اشارهای در سطح «تعامل با رسانههای گروهی و همکاری آموزش و روابط عمومی برای رسیدن به اهداف سازمانی»، به موضوع مهم روابط عمومی و رسانه پرداخته شده است.
مهمترین چیزی که امروز محیطزیست بحران زده ایران، بدان نیاز دارد، جلب مشارکت افکار عمومی و انجام کارهای اجرایی برای برونرفت از این بحرانهاست. کاری که با اطلاعرسانی بهموقع و شفاف میتوان قبل از بروز بحران، از آن پیشگیری کرد و در صورت بروز بحران، با پشتوانه افکار عمومی آگاه و مردمان آماده و توانمند، آن را به سامان رسانید.
آیا با وجود محدودیتهای رسمی سازمانی میتوان از عموم مردم خواست در حفاظت محیطزیست مشارکت داشته باشند؟ در جایی که سازمان حفاظت محیطزیست، به روابط عمومی که وظیفه ارتباط درونسازمانی و برونسازمانی دارد، اجازه دسترسی به اطلاعات، گزارشها، مستندات اعم از محتوای کارشناسی و تخصّصی سازمان و انتشار آنها بهصورت کارشناسی شده، نمیدهد، چگونه میتوان به تحقق این وظیفه همگانی امیدوار بود. سازمان حفاظت محیطزیست چگونه میتواند به تنهایی و ضمن ناشناخته ماندن، به وظایف نظارتی و حاکمیتی خود عمل کند؟ وظایفی که با سلامت روح و جسم انسانها سروکار دارد. نتیجه این سیاستهای محدودکننده، ناشناخته ماندن سازمان در بین اقشار مختلف مردم است. مردمی که حتی با شرح وظایف قانونی و سازمانی آن ناآشنا و بیگانهاند و فقط در شرایط بحرانی مانند آلودگی هوا، خشک شدن تالابها و از بین رفتن تنوّع زیستی از آن سراغ میگیرند.
این قابل قبول نیست که در روز جهانی تالابها، در سطوح استانهایی که خود تالاب بینالمللی دارند، در محتوای وب سایتهای سازمان محیطزیست هیچ اشارهای به این موضوع نداشته باشد. روابط عمومیها گرچه میتوانند کانالهای رسمی و سخنگوی سازمانها باشند، ولی در دنیای کنونی، روابط عمومیهای بسته و دولتی با چارچوبهای خشک، راه بهجایی ندارند. در زمان حاضر، روابط عمومیها با اتاقهای شیشهای و درگاههای اینترنتی باز، با تبادل اطلاعات دوسویه و حتی چند سویه معنی مییابند.
رسیدن به توسعهٔ پایدار محیطزیستی و انسانی، داشتن جامعهای با محیطزیست و انسانی سالم که از محورهای توسعه پایداراست، مردمانی مشارکتجو، دور از دسترس نیست؛ به شرطی که در سطح مدیریت کلان جامعه و مردمانی که میخواهند با کمک هم، جامعهای پیشرو و توسعه یافته اسلامی برای ارائه الگو در جهان باشند، صادقانه رفتار کنیم وبِ اصول بنیادینی که ساختارهای درست و نظاممند جامعه را شکل میدهند، در هر شرایطی پایبند باشیم.
شاید این کوتاهی، در ساختار بوروکراسی واداری ریشه داشته باشد، ولی اطلاعرسانی و روابط عمومی، فراتر از بوروکراسی است. در دنیای رسانهای شده امروز، انحصار اطلاعات معنی ندارد و اگر بخواهیم در جامعهای بسته، ادامه حیات بدهیم، محکوم به شکست هستیم و بحرانهای اجتماعی و اقتصادی، نارضایتی و فقر بر جامعه حاکم میشود.