امروز، ایران و روسیه در دوره بازتعریف روابط قرار گرفتهاند
یکی از نقاط ضعف و آسیب کشور ما موضوع اقتصاد است و اقتصاد از سرمایهگذاری شروع میشود و نهایتاً به بازاریابی و فروش میرسد و ما بهویژه در حوزه بازاریابی، فروش و صادرات واقعاً نواقص جدی داریم و بعد از چهار دهه بعد از انقلاب اسلامی در این زمینه هنوز شاهد دست آورد چشمگیری نیستیم.
در مورد روسیه و ایران ما با شرایط جدیدی مواجه هستیم و آن شرایط جدید هم ایران پس از تحریم و روسیهِ در شرایط تحریم است. روسیه امروز روسیهای است که از طرف اتحادیه اروپا و آمریکا در حوزههای مهمی تحریم شده و روابطش با ترکیه هم کاهش پیدا کرده و این میتواند روابط ما را تحت تأثیر قرار دهد.
نکته دوم بحث شرایط بینالمللی و منطقهای جدید است. در چند سال اخیر منطقه خاورمیانه و همینطور اوراسیای مرکزی به دلیل بحران اکراین دچار تحول شده و در سطح بینالمللی هم ما شاهد یک تحولاتی هستیم که بر اساس این مساله پرسشی که ایجاد میشود. این است که من بحث را از اینکه چگونه میتوان در این حالت از روابط با روسیه بهره گرفت آغاز میکنم. ایده اصلی بحث من این است که روابط با روسیه فقط رابطه با روسیه نیست روابط با یک منطقه است و روسیه محور سازمان همکاری اقتصادی اوراسیایی است و مجموعهای از بازارها را در اختیار ما قرار میدهد.
بسترهای بینالمللی و منطقهای روابط میان ایران و روسیه
ما در یک نظام بینالمللی قرار گرفتیم که از حالت تک قطبی فاصله گرفته است و به سمت نظام بینالمللی چند قطبی و متکثرتر حرکت میکند. ما شاهد نظام یک چند قطبی هستیم به این معنا که امریکا در حوزههای مختلفی قدرت مؤثر بینالمللی است ولی بازیگران دیگری مثل اتحادیه اروپا، روسیه، چین و حتی قدرتهای منطقهای نقشآفرینی جدیتری پیدا کردهاند. کشورهای سازمان بریکس مثل برزیل، روسیه، هند، افریقای جنوبی و چین امروزه نقش بسیار گستردهتری پیدا کردند.
به هم فشردگی مناطق چهارگانه ژئواستراتژیک جهانی
ما در روابط بینالملل چهار منطقه ژئواستراتژیک داریم یعنی در کنار مناطق بیستگانه ژئوپلیتیک، این چهار منطقه وجود دارند که ژئواستراتژیک هستند و تأثیر حیاتی روی مسائل بینالمللی دارند. یکی منطقه اروپا آمریکا یا منطقه بورو آتلانتیک است؛ دوم منطقه اوراسیای مرکزی است که همین قلمرو شوروی سابق است؛ سومی شرق آسیا و چهارمی خاورمیانه است. این چهار منطقه در دو سه دهه اخیر روزبهروز بیشتر به هم نزدیک شدهاند.
امروزه چین در آسیای مرکزی چهار خط بزرگ انتقال انرژی را احداث کرده که سه خط آنهم الان فعال است و چهارمی در دست احداث میباشد.
از طرفی اتحادیه اروپا، از طریق ابتکار مشارکت شرقی و آمریکا از طریق پیمان گوام، کشورهایی مثل آذربایجان و حتی ارمنستان را طرح مشارکت شرقی کرده است. بهعنوان مثال گرجستان در چارچوب همین طرح، با اتحادیه اروپا به توافق تجاری بزرگی دست پیدا کرده است. لذا منطقه یورو آتلانتیک تا حوزه خزر گسترده شده است. همچنین منطقه شرق آسیا نیز از طریق چین دامنه خود را به حوزه خزر گسترده است. از طرفی منطقه اوراسیای مرکزی و خاورمیانه هم بر خلاف گذشته که بهوسیله سد غرب از شوروی جدا شده بود، امروزه تعاملات بسیار زیادی با حوزه خزر دارد؛ یعنی تعاملات روسیه – ایران و یا روسیه – ترکیه همگی باعث شده است تا تأثیر مسائل خاورمیانه بر روی اوراسیایی مرکزی افزایش یابد. در نتیجه در مجموع با منطقهای مواجه هستیم که این منطقه قلمرویی را از دریای سیاه تا دریای خزر و مدیترانه را شامل میشود که این منطقه به شدت حساس شده است یعنی همه قدرتهای بزرگ جهانی از چین گرفته تا آمریکا، اروپا و روسیه و قدرتهای منطقهای مثل ایران، ترکیه و حتی عربستان در این قلمرو به تعاملات جدی رسیدند و در این چارچوب بهویژه سه کشور ایران، روسیه و ترکیه احساس محاصره میکنند.
این احساس محاصره از جانب روسیه بهواسطه حضور چین، اتحادیه اروپا و امریکا و حتی خود ترکیه، احساس میشود. برای ترکیه این احساس به دلیل وجود روسیه و ایران و حتی اتحادیه اروپا است چرا که اتحادیه اروپا که به راحتی حاضر است اوکراین و گرجستان را به عضویت بپذیرد، بعد از سالها هنوز حاضر نیست ترکیه را به عضویت خود درآورد. همچنین ایران بهواسطه حضور عربستان، ترکیه و کشورهای غربی احساس محاصره میکند.
منطقه چین و شرق آسیا از طریق خطوط انتقال انرژی و خطوط ارتباطی سهگانهای که چین ایجاد کرده و نام آن را جاده جدید ابریشم گذارده است، با صرف مبلغی در حدود هفتاد میلیارد دلاری حضور خود را در این منطقه پررنگ نموده است. این سه خط، یکی از طریق قزاقستان، روسیه و اروپا، دومی از طریق چین، قزاقستان، آذربایجان، گرجستان، ترکیه و اروپا و سومی هم از طریق افغانستان و ایران به دریای عمان و حوزه خاورمیانه میرسد که اولین و دومین خط فعال شده است و سومی هم در دست کار است.
همچنین، اروپا از طریق تأثیرگذاری بر مسائل اوکراین و همینطور گرجستان و روابط با آذربایجان به این حوزه نزدیک شده است. در مورد روسیه هم به هر حال، این منطقه داخل قلمرو نفوذ سنتی این کشور قرار میگیرد. حال نکته اینجاست که این منطقه در شمال کشور ما قرار دارد و منطقه آزاد ارس هم، نزدیکترین نقطه به این اتصالات و این تماسهای شرقی غربی و شمالی و جنوبی است. این تصویری است از بسترهای بینالمللی موجود در این منطقه. حال با این تفاسیر ببینیم روابط ایران و روسیه در چه موقعیتی قرار دارد.
جهت مطالعه ی ادامه این مقاله ، لطفا به صفحات 49 الی 52 ماهنامه مراجعه نمایید.