نظارت مجلس بر عملکرد دولت بهعنوان یک اصل دموکراتیک و اساسی برای توسعه میباشد
استاد دانشکدهٔ اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی
کارایی : بر اساس شاخصهای حکمرانی خوب، مجلس چه نقشی میتواند در حکمرانی خوب در ممالک داشته باشد.
یوسفی : ابتدا باید این را مطرح کنم که این اصطلاح «حکمرانی خوب» اشتباه است ما عنوان good governance را داریم که دیدگاه علمیاش به معنای حکومت خوب یا دولت خوب یا کشورداری خوب است و به هیچ عنوان به معنای حکمرانی خوب نیست چون در حکمرانی خوب اداره کشور از بالا به پایین است اما در good governance که بانک جهانی مطرح کرد از پایین به بالاست نکته دیگر این است که به هر حال در هر جامعهای مشارکت مردم در تصمیمگیریها اساس کار یک فرایند توسعه تلقی میشود بنابراین اگر چنانچه در یک جامعهای بر مبنای یک کشورداری خوب یا حکومت خوب بنا شده باشد مشارکت مردم به طور قطع در تصمیمگیریها وجود دارد و لذا از این نظر باید سیاستهای اقتصادی مورد ارزیابی قرار بگیرد اما در مورد سوالتان باید بگویم مجلس بهعنوان نمایندگان مردم یا چشم ناظر مردم بر عملکرد مسئولین هم خط دهنده و هم ارزیابیکننده سیاستهای دولت است و هر جایی که نامناسب دیدند میتوانند هم به دولت گوشزد بکنند و هم دولت را وادار کنند که سیاستهایی اتخاذ کند که به نفع جامعه باشد. بنابراین نظارت مجلس بر عملکرد دولت بهعنوان یک اصل دموکراتیک و اساسی برای توسعه میباشد و نشان دهنده مشارکت مردم است و مردم یا مستقیماً به سیاستها رأی میدهند یا خودشان نمایندگانی انتخاب میکنند که از جانب مردم در مورد سیاستها تصمیمگیری نمایند بنابراین مجلس میتواند از این نظر بسیار حائز اهمیت باشد.
کارایی : آیا مجلس در کشورهای در حال توسعه خصوصاً کشور ما میتواند نقشی فراتر از تقنین، نظارت و نمایندگی آحاد مردم داشته باشد و یا اینکه غیر از این است؟
یوسفی : ببینید ما کشوری هستیم که داریم دموکراسی را تجربه میکنیم بنابراین اولاً ما یک شکلی از انتخابات داریم که خودش یک قدم مثبتی است و انتخابات واقعیتر و افراد شایستهتری را به مجلس بفرستیم شایستهسالاری را تقویت کرده باشیم افراد محبوب ملت را و کسانی که دانشی دارند و برای جامعه میتوانند کار کنند را و خوشنام هستند که میتواند تأثیر بگذارد روی تصمیمات و مشارکت مردمی؛ اما برای اینکه نماینده واقعی مردم باشند لازم است که مردم در انتخاب نمایندگان حرف اول را بزنند یعنی ما اصل را بر قانون بگذاریم و آنچه که بهعنوان مصلحت ازش یاد میشود نقش فرعی را ایفا بکند بنابراین نظارتها هم باید قانونی باشد ما نمیتوانیم به صرف گزارشهای محرمانه و غیر مستند افراد صالح را از رسیدن به قدرت و یا از نمایندگی مردم منع بکنیم باید کاری کرد که مشارکت مردم بهعنوان یک اصل اساسی پذیرفته بشود و این مردم هستند که فردی را انتخاب میکنند و به مجلس میفرستند تا برایشان تصمیم بگیرند و وقتی هم این افراد را نامناسب دیدند آنها را عوض میکنند در نتیجه مشارکت خود مردم باید باشد.
کارایی : با توجه به عدم وجود سابقه تحزب در ایران تا چه حد این انتخابات و خود مجلس میتواند کارآمد باشد؟
یوسفی : متاسفانه یکی از مشکلات جوامع مثل ما این است که احزاب سیاسی را تحمل نمیکنند یعنی کسانی که قدرت را در دست میگیرند سعی نمیکنند رقیب داشته باشند و سعی دارند که رقیب را به هر شکل ممکن شکست بدهند و کنار بگذارند این یکی از نارساییهای سیاسی و فرهنگی در جامعهای مثل ماست که باید جدی گرفته شود و برطرف شود احزاب جایگزین ندارند و ما نمیتوانیم به هجای احزاب، افراد، گروهها و شخصیتها را جایگزین کنیم در کشورهایی که قانون حاکم نیست سعی میکنند شخصیتها را وارد کنند و شخصیتها هیچگاه جای احزاب را نمیگیرند بهصورت کلاسیک زمانی که دموکراسی میخواست در اروپا شروع شود حتی در یونان سعی میکردند افراد محبوب را به خارج از کشور منتقل کنند به این دلیل که میگفتند این افراد محبوب هستند و حتماً رأی میآوردند و انتخاب میشوند و اگر فرد محبوبی رأی بیاورد با این خطر مواجه است که به ضرر دموکراسی تمام میشود و آن فرد محبوب اگر رفتارش غیرقانونی و غیرحقوقی باشد مشکل میشود حتی آن زمان به این نتیجه رسیدند که ما باید در چهارچوب قانون و رأی اکثریت که مبتنی است بر عملکرد افراد و شناسایی بر اساس ضوابطی که وجود دارد عمل میکند یعنی احزاب سیاسی رقابت میکنند و اونی که خواستهای مردم را بهتر تأمین میکنند و کار میکنند موفقتر میشوند بنابراین در اینجا ملاک و معیار عملکرد افراد است نه محدودیت و نه ریشههای اجتماعی و خانوادگی به هرحال این ضعف را باید برطرف بکنیم و کشور ما باید به سمتی برود که احزابی شکل بگیرند که پایدار باشند متاسفانه ما الان عملکرد احزاب را داریم بدون اینکه مسئولیتی وجود داشته باشد یعنی در اینجا دو مشکل اساسی در کشور ایران وجود دارد یکی اینکه عملاً ما بهصورت پنهان احزاب سیاسی را داریم که بهصورت زنجیره در پستها افراد مشخصی گماشته میشوند اما هیچکس مسئول عملکرد این افراد نیست و خود اون افراد فقط مسئول شناخته میشوند که کارهای آنها حزبی و سیاسی است حتی روزنامهها بهعنوان ارگانهای حزبی عمل میکنند و خبرنگارها همین مسئولیت را دارند و مسئولین همین وضعیت را دارند در حالی که بهصورت کاملاً متمایز اینها شناخته شده نیستند و به همین دلیل است که تشخیص اینکه یک فردی در دو جناح که در ایران وجود دارد همیشه در نوسان است و متناسب با فرصتها یک موقع میبینید طرفدار این جناح و یک موقع دیگر طرفدار جناح دیگر است و اینها به هجای اینکه ما افراد شایسته را بگماریم افراد فرصتطلب را میگماریم که خیلی هم سخت است که ببینیم چه جریانی پشت این افراد است و چگونه حمایت میشوند بنابراین برایشان خیلی سخت است که کدام جناح چه پستی را در دست دارد و چه سیاستی را دنبال میکند نتیجهاش این میشود که کلیت نظام مورد ارزیابی قرار میگیرد و به نظر من این خودش هم اشکال ایجاد میکند برای کل نظام اگر چه ممکن است بین این دو جناح تفاوتهای زیادی وجود نداشته باشد ولی به هرحال باید مشخص بشود که چه جناحی چه سیاستهایی را روی مردم پیاده کند تا مردم بر اساس آنها رأی بیاورند نه اینکه افراد و شخصیتها را مطرح کنیم در هیچ جای دنیا افراد و شخصیتها نمیتوانند پایدار بمانند و با پایان یافتن عمر و مسئولیت آنها سیاستها تغییر میکند و این منجر به بیثباتی میشود پس ما باید کاری کنیم که بر مبنای احزاب سیاسی تصمیمات گرفته شود نهادها ایجاد شوند و حمایت شوند و از قانون پیروی کنند و سیاستها را بر آن مبنا برنامهریزی، تدوین و اجرا کنند و مردم هم احساس کنند که میتوانند نماینده خودشان را انتخاب کنند و اگر هم یک جا عملکرد نادرست بود آن را تغییر دهند باید بر این مبنا حرکت کنیم تجربه کنیم و پیش بریم اینجایگزین ندارد و نمیتوانیم اینها را به عقب بندازیم
کارایی : به نظر شما نهاد مجلس در طی این سالها ورود موثری در مناسبات توسعه و توسعهیافتگی در ایران داشته است؟
یوسفی : خیلی سخت است که در این مورد صحبت کرد چون ما افراد شایستهای در این مجلس داشتیم و افراد فرصتطلب هم زیاد بودند. در جامعه ما همیشه اینطور نبوده است که بگوییم شایستهترین افراد وارد مجلس شدند گاهی افرادی به دلایل مختلفی وارد مجلس شدند که شاید برای نمایندگی ساخته نشده بودند و تجربه نشان داده که بعضی وقتها قوانین متناقضی وضع شده و یا نظارت درستی بر عملکرد مسئولین وجود نداشته و به هجای تشکیلات حزبی که کاملاً شفاف باشد متاسفانه روابط تعیین کننده بوده و این روابط هم خیلی بازدارنده برای توسعه بوده است چون بعضی وقتها به هجای اینکه منافع ملت تأمین بشود بیشتر صورت سیاسی تقسیمات گرفته میشده که خیلی برای جامعه مطلوب نبوده ولی از چشم مردم پنهان بوده به دلیل اینکه احزاب سیاسی مشخصی در این تصمیمات نقش نداشتند و افراد بودند و این افراد معلوم نیست که تعلق خاطرشان به کدام جناح بوده است و در نتیجه این بسیار دشوار است که بگوییم عملکرد مجلس خوب بوده است و یا بد بوده است
کارایی : بهصورت مشخص در مناسبات توسعه و توسعهیافتگی چی؟
یوسفی : به دلیل اینکه اکثریت نمایندگان از تخصص و دانش لازم و کارایی لازم برخوردار نبودند و اهداف معمولی را دنبال میکردند نمیتوانیم بگویم که عملکرد مجلس در راستای اهداف بلندمدت کشور بوده است من فکر میکنم بیشتر توزیع قدرت و رسیدن به قدرت و بهنوعی حفظ موقعیت افراد در سیاست و تشکیلات سیاسی باعث شده که این افراد بیایند و خودشان را به اشخاص نزدیک بکنند و وارد مجلس بشوند و اشخاص هم فراموش میکنند به وعدهها و قولهایی که به مردم دادهاند عمل بکنند
کارایی : در ادامه صحبتهای قبلی، شما فکر میکنید که زمانی که مجلس با قوه مجریه همسو بوده است این همسویی میتوانسته در فرایند توسعهیافتگی نقش داشته باشد؟
یوسفی : نه ببینید ملاک منافع ملی است و ملاک مردم است. اگر هر دو این قوهها تصمیمی بگیرند که منافع مردم را تأمین بکند میتواند هماهنگ باشد اما اگر چنانچه منافع ملی کنار گذاشته شود و منافع مردم کنار گذاشته شود در این صورت تصمیمهای متناقض و یا همسو میتواند مخرب باشد در واقع ملاک این نیست که این دو نهاد با هم همسو و یا متضاد هم باشند مساله این است که سیاستهایی رو که تدوین میکنند آیا منافع مردم و ملت را تأمین میکند و یا خیر. معیار تصمیمات نمایندگان مردم و قوه مجریه نه همسویی اینها با همدیگر چون که این همسویی گاهی میتواند بر ضرر ملت باشد و یا هر دو میتوانند همسو به نفع ملت عمل کنند پس ملاک تصمیماتی است که به نفع جامعه و مردم است به هرحال آنچه که اینجا تعیین کننده است این است که بدانیم تا چه حد نمایندگان مجلس و دولتمردان میتوانند در راستای منافع مردم گام بر دارند و این ارزیابی از یک نظر حائز اهمیت است
کارایی : کارنامه اقتصادی مجلس فعلی را چگونه میبینید؟
یوسفی : من فکر میکنم خیلی تفاوتی ندارد با مجلس پیشین و در این مورد خیلی نمیشود ارزیابی کرد چرا که مسائل سیاسی و مسائل بینالمللی مطرح بوده است به هرحال در شرایط عادی این مجلس کار نمیکرده برنامههای مختلف بوده تحریمها بوده دولت جدید روی کارآمده و ملاحظات سیاسی و مجموعه اینها دست به دست هم داده و به نظر من زمان مناسبی برای ارزیابی عملکرد این مجلس نیست
کارایی : چقدر به مجلس آینده خصوصاً از نظر توسعه اقتصادی امیدوارید؟
یوسفی : نمیدانم واقعاً نمیدانم اما امیدوارم که وضعیت بهتر شود.