معاشرت و تعاملات فرهنگی عمده ترین دستاورد تبادل دانشجو

0 ۴۵۳
گفت وگو با پروفسور جلال عشایری، استاد دانشگاه تیلبرگ هلند

پروفسور جلال عشایری، استاد دانشکده اقتصاد و مدیریت دانشگاه تیلبرگ در هلند است. وی در دپارتمان اقتصاد سنجی و تحقیق در عملیات مشغول تدریس می باشد. او به طور مستمر در موسسات آموزشی و پژوهشی اروپا و سایر نقاط دنیا به ایراد سخنرانی می پردازد.به بهانه سفر او به ایران که اخیراً برای سخنرانی در سازمان مدیریت صنعتی تبریز صورت گرفت، با وی در مورد امکان جذب دانشجویان خارجی و بویژه از کشورهای همسایه به عنوان راهکاری برای تکمیل ظرفیت های خالی موسسات آموزش به صحبت نشستیم.

کارایی : با توجه به تجربه جهانی در زمینه تبادل دانشجو و با در نظر گرفتن شرایط آموزش عالی در ایران در سال های اخیر، آیا فکر می کنید می توان بر روی جذب دانشجو از کشورهای همسایه به عنوان راهکاری برای تکمیل ظرفیت های خالی در کشور حساب باز کرد؟
عشایری : در اواسط دهه ٩٠ و بعداز تشکیل اتحادیه اروپا، تبادل دانشجو به یکی از اصلی ترین فعالیت های آکادمیک در این محدوده تبدیل شد. یکی از اهداف این برنامه های تبادل دانشجو، آشنایی دانشجویان با فرهنگ، دانش و زبان کشوری دیگر و خو گرفتن با آن است. بدین ترتیب انسان ها امکان می یابند تا حساسیت خود را نسبت به تفاوتهای فرهنگی و زبانی کاهش دهند و در فرایند یادگیری فرهنگ و زبان دیگری به طور موثر ورود کنند. اشکال متعددی از این برنامه های تبادل دانشجو در اروپا وجود دارد که معروف ترین آن ها برنامه اراسموس است. در این برنامه دانشجو ها را برای مدتی بین ۶ ماه الی یک سال به دانشگاه و کشور دیگری منتقل می کنند و پس از اتمام دوره به دانشگاه خود بر می گردانند. هدف اصلی در این برنامه ها تعامل فرهنگی، کم کردن فاصله ها و ایجاد اروپای واحد است. امروزه در راستای توسعه این سیستم اروپای شرقی را هم مد نظر قرار داده اند و حتی ترکیه نیز وارد این سیستم شده است.

کارایی : آیا فکر می کنید با شکل گیری اتحادیه اروپا به طور کلی و با هدف اولویت فرهنگی چنین چیزی صورت گرفته است؟ آیا می توان حالتی را متصور شد که این تبادلات در سطح بنگاه ها و مرتبط با مسائل کسب و کار و بازار بوده باشند؟
عشایری : بالطبع بعد فرهنگی این برنامه های مبادلات دانشجویی پررنگ تر است.

کارایی : طی سال های اخیر، زیر ساخت هایی ایجاد شده که هم اکنون ظرفیت آن ها بلا استفاده مانده است. بدین ترتیب آیا می توانیم جذب دانشجویان خارجی را به عنوان یکی از استراتژی های استفاده از ظرفیت بلااستفاده مراکز آموزش عالی مورد توجه قرار دهیم؟
عشایری : به نظر من راه طولانی در پیش داریم تا این مورد به عنوان یک استراتژی کارآمد و چاره ساز مورد استفاده قرار گیرد. در ابتدا ما بایستی در خود ایران امکاناتی فراهم آوریم تا امکان معاشرت و تبادلات فرهنگی میان دانشجویان مناطق مختلف برقرار گردد به گونه ای که یک دانشجوی اهل سیستان و بلوچستان امکان تحصیل در تبریز یا ارومیه و یا مکانی در کردستان را بیابد و دانشجویی اهل آذربایجان بتواند در سیستان و بلوچستان ادامه تحصیل دهد.
این مساله از نظر فرهنگی بسیار اهمیت دارد چرا که در بلند مدت باعث انسجام و یکپارچگی مملکت می گردد. در غیر این صورت مسایل قومی و زبانی کشور ما می تواند به نقاط ضعف جدی و خطرساز تبدیل گردد.

کارایی : فکر نمی کنید محقق نمودن این اهداف و جذب دانشجوی خارجی با این رویکرد، تنها در سطح دولت موضوعیت دارد؟

زیرساخت های ما برای ارائه خدمات آموزشی برای دانشجویان مناسب نیستند. دانشجویان ما گرفتار مسائلی مانند مسکن، استاد راهنما، انتخاب موضوع پایان نامه و تدوین آن هستند. روزانه چندین ایمیل از دانشجویان داخل ایران دریافت می کنم که تمام این گرفتاری ها در این مکاتبات انعکاس دارد. بنابراین وقتی دانشجوی خود ما با چنین مشکلاتی دست و پنجه نرم می کند، چه بر دانشجوی خارجی خواهد آمد؟

عشایری : ببینید البته ارگان های دولتی بایستی از این ظرفیت ها استفاده کنند و فرهنگ را بازسازی نمایند. به عنوان مثال ما با بسیاری از کشورهای همسایه،تاریخ مشترکی داریم که می تواند بسیار کارساز باشد و به کمک کسب و کار کشور در آینده بیاید. زمانی که دانشجویان از کشورهای همسایه برای تحصیل به ایران مسافرت می کنند، با فرهنگ و محیط کسب و کار این کشور بیشتر اشنا می شوند و می توانند به عنوان سفرای فرهنگی به کشور خود بازگردند. البته من هنوز جواب سوال قبلی شما در رابطه با سطح بنگاهی را نداده ام. وقتی این موضوع در سطح خصوصی باشد، دانشجو خصوصی می شود و برای بخش خصوصی فرهنگ معنا ندارد و کارکردن روی توسعه فرهنگی برای آنها مقرون به صرفه نیست و هدف اصلی این بنگاه ها و موسسات آموزشی، کسب درآمد است.
مساله اصلی ما ارائه خدمات و کیفیت این خدمات است. بدین ترتیب خدمتی که موسسات آموزش عالی در ایران ارائه می دهند، در حد استانداردهای بین المللی نیست. به طور مثال در ١۵ سال گذشته در ترکیه، چندین دانشگاه خصوصی تاسیس و راه اندازی شده است. من با برخی از این دانشگاه ها ارتباطات مستمر دارم و از نزدیک شاهد کیفیت خدمات این موسسات هستم.این منطقی نیست که در زیر پله ساختمان کوچکی، چند عدد صندلی قرار دهیم و بعد از ۴ سال مدرکی به دست افراد بدهیم. بالطبع افرادی که در پی تحصیل در دانشگاه های سایر کشورها هستند، بیشتر تمایل خواهند داشت تا دانشگاه های ترکیه را انتخاب کنند تا چنین موسساتی.

کارایی : پس به زعم شما،کیفیت خدمات مهمترین عامل در بحث جذب دانشجویان بین المللی است؟
عشایری : بله، کیفیت عامل مهمی است اگر بخواهیم درآمد زایی داشته باشیم و از ظرفیت ها استفاده کنیم، بایستی کیفیت خدمات خود را درحد بین المللی ارتقاء دهیم. می دانیم که بهترین راه تبلیغ، تبلیغات شفاهی یا دهان به دهان است. بدین ترتیب، بایستی قبل از آوردن دانشجویان از این کشورها، زیرساخت ها را ارتقاء دهیم تا مبادا نقل قول های منفی، در نهایت ما را بیشتر متضرر نماید.

کارایی : با این تفاسیر و با توجه به شرایط حال حاضر، بالطبع تغییر وضعیت کیفی و زیرساختی آموزش، زمان بر، هزینه بر و سرمایه بر است، اینکه دانشگاه های خصوصی ما به حدی برسند که به عنوان مثال در هر دانشکده خود، ٢٠ استاد تمام وقت داشته باشند، مسائلی است که زمان زیادی می طلبد. با در نظر گرفتن این موضوع و با تمام تفاسیر، آیا جذب دانشجوی خارجی در مقطع زمانی فعلی و با شرایط موجود می تواند به عنوان راهکاری برای پر کردن ظرفیت هایی قلمداد شوند که بویژه در ٨ سال اخیر به صورت بی رویه ایجاد شده اند؟
عشایری : نه به نظرم راهکار موثری نخواهد بود.

کارایی : یعنی برای بازه زمانی میان مدت یا کوتاه مدت نیز راهکار موثری نیست؟ و برای افرادی که در قسمت های ناامن خاورمیانه زندگی می کنند، مانند بخش هایی از افغانستان و سوریه که دسترسی به آموزش عالی به دلیل زیرساخت ها و وضعیت امنیتی دشوار است؟
عشایری : برای این افراد شاید تحصیل در ایران جذاب باشد اما نبایستی از آنان انتظار داشت که شهریه ی متوسطی مانند ١٠٠٠٠ دلار در سال به ما بپردازند. نهایتاً می توانیم آنها را به عنوان خواهران و برادران خود قبول کنیم و اجازه دهیم از ظرفیت های موجود ما بهره بگیرند. یعنی بحث فرهنگی و ارتباطی، تبادلات را می توانیم در نظر بگیریم که در نهایت قابلیت ایجاد همبستگی منطقه ای را دارد. این به نظر من مهم تر از درآمدزایی است، چون افق روشنی برای آینده به دست می دهد.

کارایی : آیا چنین چیزی برای بخش خصوصی میسر است؟
عشایری : اگر بخش خصوصی بتواند دست به تشکیل یک کنسرسیوم آموزشی بزند و بر ظرفیت های خود بیافزاید، ممکن است.

کارایی : البته شما در این بحث چند بازیگر عمده را نادیده می گیرید مثل قوانین و مقررات دست و پا گیر یا نگاه امنیتی به وجود دانشجویان خارجی، تشکیل کنسرسیوم توسط بخش خصوصی به این سهولت نیست
عشایری : بله مسلماً، به عنوان مثال یکی از مشکلات نهادی بر سر این کار، اخذ مجوزهای لازم از وزارت علوم است اما حرف من در کل این است که راه وجود دارد، تنها بایستی دقت کنیم که در این راه چه مشکلاتی وجود دارد، و سعی کنیم تا حتی الامکان این مشکلات را از پیش رو برداریم.

کارایی : ترکیه یکی از مقاصد عمده توریسم تحصیلی برای دانشجویان ایرانی است و حتی بخشی از دانشجویان آسیای میانه، که الزاماً ترک زبان نیستند را هم به خود جلب کرده است، با توجه به گفته های شما، پس در میان مدت نمی توان چنین چشم اندازی برای ایران قائل شد؟
عشایری : همانطور که گفتم زیرساخت های ما برای ارائه خدمات آموزشی برای دانشجویان مناسب نیستند. دانشجویان ما گرفتار مسائلی مانند مسکن، استاد راهنما، انتخاب موضوع پایان نامه و تدوین آن هستند. روزانه چندین ایمیل از دانشجویان داخل ایران دریافت می کنم که تمام این گرفتاری ها در این مکاتبات انعکاس دارد. بنابراین وقتی دانشجوی خود ما با چنین مشکلاتی دست و پنجه نرم می کند، چه بر دانشجوی خارجی خواهد آمد؟
شما فرض کنید اگر هزینه تحصیل در ایران برای دو ترم ١٠٠٠ دلار باشد، شاید یک خانواده متوسط افغانی بتواند فرزند خود را برای ادامه تحصیل به ایران بفرستد و لیکن نمی توان انتظار داشت که این خانواده قادر به پرداخت هزینه های بالایی مانند شهریه دانشگاه های اروپا و یا امریکا یا حتی ترکیه باشد. شهریه دانشگاه های خصوصی ترکیه برای هر سال چیزی حدود ٨ تا ١٠ هزار دلار است در عوض کیفیت خدمات ارائه شده بسیار مقبول است. واقعیت این است که بسیاری از افرادی که اینجا به دنبال تحصیل می روند، به دلیل علاقه شخصی بسیاری از ناملایمات را به جان می خرند.

معاشرت و تعاملات فرهنگی عمده ترین دستاورد تبادل دانشجو

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.