بازنگری قوانین موجود جدیترین وظیفه بر زمین مانده مجلس است
معاون ریاست جمهوری دولت هشتم
کارایی : با توجه به نقش قوه مقننه در زمینه قانونگذاری، نظارت و نمایندگی آحاد جامعه، به نظر شما، مجلس تا چه حد میتواند در توسعه و اجرای سیاستهای توسعهای به طور عام تاثیرگذار باشد؟
مهرعلیزاده : به نظر من، مجلس، در تمامی محورهای مربوط به مقوله توسعه، بهویژه توسعه اقتصادی، نقش محوری دارد. در نظامی که ساختار آن، مبتنی بر جمهوریت است، پایهایترین و اصولیترین نقش در ساختن جامعه، بهویژه در طرحها و برنامهریزیهای بلندمدت کلان و طرحهای توسعهای، بر عهده مجلس است. بعد از مجلس، دولت و قوه قضاییه، به عنوان ضامن اجرای این مسیر هستند که اگر آن برنامهها و قوانین، به درستی اجرا نشوند، با عوامل بازدارنده برخورد شود؛ وگرنه ابداع و ایجاد کار از سوی مجلس، صورت میگیرد. مجلس محل قانونگذاری است و در هرکجا که وجود قانون لازم باشد، با توجه به اینکه، مسیر بهصورت اجرایی کلان طراحی شده است، بایستی قوانین، به شکل مدون دربیایند و به مرحله اجرا برسند؛ بنابراین همینطور که عرض کردم، اساسیترین نقش در توسعه، بر عهده مجلس است.
کارایی : جنابعالی نقش تعامل و هماهنگی بین قوای مجریه و مقننه را، در تحقق اهداف توسعهای چگونه میبینید؟ خصوصاً که در شرایط کنونی، همسویی بین دو قوه دیده نمیشود، این تعامل و یا عدم تعامل را چگونه تفسیر میکنید؟
مهرعلیزاده : این رابطه، رابطهای بسیار حساس و ظریفی است. اگر مجلس، تابع دولت باشد، اصلاً پسندیده نیست. از سویی، اگر مجلس، بدون هیچ محدودیت و ضابطهای، مدافع و حامی دولت باشد، باز هم مطلوب نیست. همچنان که اگر مجلس، از روی عناد، با دولت مخالفت بکند، این هم اصلاً پسندیده نیست. به نظر من، مجلس، بایستی بر اساس یک محور مشخص، حرکت خود را تعریف کند و در آن، الگوها و چارچوب کلی کارهای دولت را ترسیم نماید و بر اساس آن، یا تأیید و یا نقد و تصحیح انجام دهد. من خود، همیشه به این موضوع تأکید داشتهام که مجلس باید متشکل از افراد عاقل، معتدل، متخصص، باتجربه و علمی باشد و اگر چنین شد، میتواند الگوهای مناسبی را تعریف نماید. در این صورت، دولت هم در آن راستا جای میگیرد. دولت اگر بخواهد یک کار پوپولیستی انجام دهد و بهاصطلاح از مسیر خارج شود، آنجا جلو دولت گرفته شود؛ و یا اگر دولت بخواهد کاری خلاف قانون انجام بدهد و یا بخواهد قانون را دور بزند، مجلس مانع بشود؛ و یا اگر دولت کاری را بلد نباشد، مجلس بیاید و کار را برای دولت تسهیل کند. در مجموع میخواهم بگویم که مجلس، در نقش راهنما و ناظر برای همه دولتها است؛ بنابراین، باید یک رابطه تعریف شده و مبتنی بر یک سری الگوهای مورد قبول و توجه مردمی وجود داشته باشد که هم به دولت و هم به مجلس، رأی دادهاند؛ بنابراین، اگر مجلس بخواهد، مسائل حزبی، سیاسی و گروهی را در نظر بگیرد و یا کورکورانه از دولت حمایت و یا مخالفت کند، درست نیست.
کارایی : شما ظرفیتهای مجلس فعلی را، در مقوله توسعه، خصوصاً حوزه اقتصادی، چگونه ارزیابی میکنید؟
مهرعلیزاده : به نظر من، اصلاً زیبنده و منطبق با شرایط فعلی نیست و تناسبی با وضعیت اوضاع کنونی ندارد و باید به نحو قابل توجهی تغییر یابد و تقویت شود.
کارایی : نگاه شما به مجلس آینده و انتخابات پیش رو چگونه است؟ به نظرتان، انتخاب مردم باید بر چه مبنایی باشد؟
مهرعلیزاده : من فکر میکنم، اگر جمعی از اشخاص که عقلانیت و اعتدال را محور کار خود میدانند و مصالح ملی را بر منافع شخصی و گروهی ترجیح میدهند و به اندازه کافی، در مسائل اجرایی و علمی – دانشگاهی و برنامهریزیهای کلان کشور، اطلاعات و اشراف دارند، باهم جمع بشوند و از این اشخاص، شخصیتهایی انتخاب شوند که قابلیت برنامهریزی بر مبنای عقل و علم داشته باشند و بتوانند الگوی کاملی برای هدایت دولت باشند.
کارایی : به عنوان سؤال آخر، لطفاً بفرمایید، مجلس، بهصورت کاربردی و عملی، چه نقشی میتواند در مسئله توسعه اقتصادی داشته باشد؟! با توجه به اینکه، برنامههای پنجساله، تدوین میشوند، ولی به شکل برنامه باقی میمانند، کاری که بهصورت مشخص، مجلس بتواند در راستای توسعه اقتصادی انجام دهد، چیست؟
مهرعلیزاده : شما اگر قوانین مربوط به تولید را، در مرورگرهای اینترنتی و فضای مجازی، جستوجو کنید، متوجه میشوید که از ۴۰ الی ۵۰ سال پیش، قوانین متعددی، برای تولید و تحت عناوین مختلف تصویب شده و تقریباً هیچکدام از اینها منسوخ نشدهاند؛ خصوصاً در حوزه واردات و صادرات و یا کنترلهای گمرکی، دارایی و مالیات. اینها ازجمله عواملی هستند که قابلیت تشویق سرمایهگذاران به سرمایهگذاری را در دل خود دارند. جالب است بدانید که در چند سال گذشته، مجلس، هیچگاه، تمامی قوانین را، یکبار برای همیشه مورد بررسی قرار نداده است بایستی آن بخش از قوانینی که دیگر کارایی ندارند، گذاشته شود. قوانین کلی که پنجاه سال گذشته نوشته شدهاند، قطعاً امروز به درد نمیخورند؛ در حالی که شاکله آن قوانین، همچنان به عنوان قانون مصوب، موجود است. اینها را میشود کنار گذاشت و یک قانون خیلی خلاصه و مفید تدوین نمود. مثلاً بهجای همه اینها، میتوانیم یک نهضت صادرات راه بیندازیم؛ یعنی قوانین را برای صادرات تسهیل کنیم و بدین ترتیب، ۵۰ درصد از ظرفیت کشور که در صنعت بلا استفاده باقی مانده است را برای گرفتن بازارهای خارجی مورد بهرهبرداری قرار دهیم البته احتمال دارد که نتوانیم از آن استفاده کنیم. ممکن است تمامی این ظرفیت خوابیده، نتواند از این موقعیت استفاده کند؛ اما حتی ۱۰ درصد ظرفیت بالقوه هم رقم بسیار بالایی است میتواند منجر به اشتغال تعداد زیادی از بیکاران در کشور شود از طرفی تولید، برای صادرات خارج از کشور نیز کارایی دارد و از طرفی هم تورمزایی آن تقریباً صفر است. اینها مواردی است که مجلس، میتواند روی آن کار کند. مجلس است که در این قضایا، باید دولت را ملزم به ارائه لایحه کند. مجلس اگر پیشرو باشد، میتواند کمکهای بسیاری به دولت کند.