قنـــات؛ شریان حیات تبریز

0 ۶,۸۲۹
یوسف حاجوی
کارشناس تاریخ

نیاز طبیعی بشر به آب، وضع جغرافیائی فلات ایران و کمیابی این مایع گرانبها ارزش این ماده را نزد ایرانیان صدچندان نموده و آن را از جایگاه ویژه ای برخوردار ساخته است. شناخت آب در ایران باستان با توجه به وابسته ساختن آن با صفات ویژه ی آئینی و عرفی و ارجمند داشتن این ماده ی زندگی بخش بسیار مهمی بوده است.

در جای جای ایران باستان، صدها سال پیش از آنکه نخستین فرضیه های مربوط به آب شناسی ارائه شود، به گونه ای باورنکردنی و شگفتآور، پاسخ یکی از مهمترین و دشوارترین سوالات مربوط به یافتن آبهای زیرزمینی پیدا شده بود. سنگنوشته ها و لوح های بازمانده از ایران باستان بیانگر این است که مردم ایران زمین آبهای زیرزمینی را با کندن کاریزهای طولانی و عمیق برآورده و به شهرها و روستاهای خود میرساندند. این که سرچشمه ی این کاریزها کجا بوده و در چه مناطقی میشد به آب دست یافت و یا اینکه کاریز چگونه باید ساخته شود، همه نزد ایرانیان باستان بوده است. پروفسور «هانری گوبلو» که بیش از سی سال بر روی قناتهای ایران بررسی و مطالعه انجام داده است در کتاب خود با عنوان «قنات، راهی برای دستیابی به آب»، عظمت قناتهای ایران را برابر با دیوار چین میداند. طول مجموع قناتهای ایران بیش از چهارصدهزار کیلومتر، یعنی بیش از فاصله ی میان زمین تا ماه است.

مساله ی جالب توجه در مورد قناتهای ایران زمانی به چشم می آید که تمدن ایران را در قیاس با دیگر تمدنهای بزرگ باستانی قرار دهیم. به یاد داشته باشیم که تمامی تمدنهای باستانی در کرانه ی رودخانه های بزرگی چون نیل، دجله، فرات، گنگ و … شکل گرفته اند و تنها تمدنی که به دور از هرگونه رودخانه ی عظیمی شکل گرفت و مالک بیرقیب جهان باستان شد ایران بود. به عقیده ی پروفسور «گوبلو» قناتهای شیلی و مکزیک در زمان سلطه ی اسپانیائی ها و توسط مهندسان، متخصصان و کارگران ایرانی ساخته شده است. به گواهی تاریخ دریاسالار اسکیلاس هخامنشی، هنگام اقامت در مصر، فنون احداث کاریز را به مصریان آموخت. در زمان ساسانیان رساله ی مدیگان هزار دادستان در شرح ساخت و لایروبی قنات و استفاده ی هوشمندانه از آن تالیف شده است.

دانشمند بزرگ ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه درباره ی زیاد و کم شدن آب رودخانه ها، چشمه سارها و کاریزها میگوید: زیاد شدن آب ها در جمیع اودیه و انهار به یک حالت نیست، بلکه اختلاف بزرگی باهم دارند. چنان که جیهون هنگامی آبش زیاد میشود که که دجله و فرات روبه کمی میگذارد و علت این است که هر رودخانه ای در سرچشمه ی آن در نواحی سردسیر باشد آب آن در تابستان زیادتر و در زمستان کمتر است؛ زیرا بیشتر آب های اصلی آن از چشمه سارها گرد میآید و رطوبتی که در کوه هایی که این رودخانه ها از آن بیرون می آید و یا از آن میگذرد سبب زیادت و نقصان آب این رودخانه‎ها میشود.

ابوعلی سینا، دانشمند بزرگ ایران نیز در دانشنامه ی علایی (طبیعیات) در باره ی جذر و مد دریاها و اثر ماه بر آن میگوید: روشنایی و قوت که از آفتاب و ستارگان است در این عالم اثر کند و ظاهرتر اثر آن آفتاب است و آن ماه که آب دریاها را مد کند.

از آغاز پیدایش اولین جوامع انسانی تا کنون بدون اغراق اصلیترین دغدغه ی انسان دسترسی به منابع آب بوده است و همین دغدغه، اولین جوامع انسانی و اولین تمدنها را در کنار منابع آب شیرین به وجود آوردند. در اعصار قدیم با توجه به کوچکتر بودن جوامع انسانی که عمدتا روستایی بودند، بیشترین و مهمترین آب مورد مصرف در این اجتماعات آب مصرفی برای کشاورزی بود و بشر اولیه برای مصرف آشامیدنی خود نیز از همین آب شیرین چشمه سارها یا رودخانه های شیرین استفاده میکرد.

با پیشرفت جوامع بشری و ایجاد جوامع شهری، تامین آب آشامیدنی بیشاز پیش مورد توجه قرار گرفت و انسان مجبور شد با ایجاد آبراهه های بلند و کوتاه آب را به داخل شهرها منتقل کند. با پیشرفت انسان و گسترش بیشتر شهرها و روستاها، آبهای شیرین سطحی جوابگوی نیاز انسان نبود و این شرایط او را مجبور به حفر چاه برای دستیابی به آب شیرین کرد. البته با توجه به مشکلاتی که در انتقال آب چاه ها به روی زمین وجود داشت این آب فقط برای شرب قابل استفاده بود تا اینکه بشر موفق شد با حفر قنات آبهای زیرزمینی را به سطح منتقل کند و از همین زمان انتقال آب به وسیله ی چیزی شبیه به لوله انجام گرفت.

برای جلوگیری از ریزش کانال های قنات، در بعضی مکانها، قطعات بیضی شکل گلی را در داخل کانالها کنار هم قرار میدادند و آب از داخل آنها عبور میکرد. با بالاتر رفتن سطح علم و با بزرگتر شدن شهرها و لزوم تامین آب بهداشتی شیرین برای آشامیدن و استفاده ی جوامع شهری، سیستم لوله کشی تحت فشار به وجود آمد و برای این کار برای اولین بار از لوله های مسی استفاده شد. در کشور ما برای اولین بار قسمتی از شهر بیرجند با استفاده از لوله های مسی لوله کشی شد. مردم بیرجند برای این کار از لوله های بجا مانده از پادگان متفقین بعد از جنگ جهانی دوم استفاده کردند و سپس شهر تبریز به سیستم لوله کشی آب شیرین مجهز شد.

قنـــات؛ شریان حیات تبریز

«ویلیام جکسن» استاد دانشگاه کلمبیا، در سال ١٩٠٣ میلادی سفری به ایران داشته و در کتاب خود با عنوان «ایران در گذشته و حال» به مساله ی آبیاری چنین اشاده دارد: در تبریز مساله ی آبیاری برای من قابل توجه بود زیرا این مساله ای است که حل آن در ایران از جاهای دیگر مشکلتر است. آب تبریز را غالبا به وسیله ی قنات از حومه و اطراف به شهر می رسانند و با استفاده از تنبوشه و راه آب ساروجی توزیع می کنند. سرپوش لوله ای را که از کوچه به داخل خانه کشیده شده است برمی دارند و با برداشتن سرپوش آب به میان حیاط خانه و آبانبار خانه جاری می شود.

«اِو اشنایدر» فرانسوی در خاطرات خود، سفر به ایران در سال ١٣۴٩ شمسی مینویسد: تبریز یکی از پاکیزه ترین شهرهای ایران است. این شهر هم اکنون دارای ۴٠ خیابان وسیع آسفالت شده میباشد. از سال ١٣٢۵ شمسی که این شهر دارای لوله کشی آب شده بر پاکیزگی شهر افزون گشته است.

در دوره های صفویه به بعد، به خصوص دوره ی قاجار، درباره ی تقسیم آب برنامه ی منظم تهیه و اجرا میشد. به هر محله ای از تبریز از جانب مشرق، معمولا لوله ای معین همیشه جاری بود. لوله یا ماسوره آن بود که تخته ای از چوب را سوراخ و به اندازه ی انگشت که انگج می نامیدند (که این کلمه همان تحریف شده ی انگشت است) برای جاری شدن آب تعیین میکردند. اگر برای محله ای یک ماسوره بهره برداری میشد یک سوراخ یا دو سوراخ کافی بود و اگر محله ها دارای جمعیت بیشتری بودند از سوراخ های بزرگ یا بیشتری جهت جریان آب استفاده میشد. برای هر ماسوره قیمت تعیین و از مردم محل گرفته میشد. به طور مثال ماسوره ی قنات حاجی سید حسین در جنوب شهر مخصوص ارامنه بود و ماسوره ی آن چهار تومان تعیین شده بود و خانه و باغچه های باغمیشه و خانه های کوی سرخاب با آب قنات چلبی سیراب میشد که به هر ماسوره یا لوله سه تومان می گرفتند و به نوبت آّیاری میکردند.

بنا بر نوشته ی نادر میرزا یکی از شاهکارهای معماری جهان در انتقال آب نهند توسط معماران زبردست تبریز به خصوص به کوی شتربان رقم خورده است. آب نهند به نام روستایی بوده است که این آب از آن میآمده است. این آب به صورت قنات از نهند آورده و چون به رود آجی میرسند نقبی از زیر حفر کرده، با سنگهای بزرگ و آهک و آجر پخته، چنان محکم میسازند که آب آجی از روی آن نقب جاری میشد و هیچ سوراخی در نقب و کانال انتقال آب به محلهی شتربان ایجاد نمیشد و سالهای سال این آب جاری بوده است. به همین خاطر است که «شاران» در سفرنامه اش مینویسد: در فن اکتشاف و هدایت آب هیچ ملتی به پای ایرانیان نمیرسد و در جهان هیچ ملتی به مانند ایرانیان در حفر و احداث چشمه های زیرزمینی و ایجاد مسیرهای جاری آب نمی تواند اینچنین مهارت داشته باشد.

تامین (جمع آوری آب)، استخراج (برداشت) و انتقال و توزیع (مصرف آب)، در زمان های گذشته بسیار دشوار و کاری طاقت فرسا بوده که معمولا به وسیله ی میراب ها صورت میگرفته است. میرابها از افراد قابل احترام جامعه بوده اند و وظیفه ی نظارت بر تقسیم آب، تعیین سرپرست نهرها، تهیه و آماده سازی جدول زمانبندی آبرسانی و جلوگیری از جابجائی حقابه ها و تصمیم گیری در مورد تخلفات را بر عهده داشته اند.

نویسنده ی کتاب دارالسلطنه ی تبریز، نادر میرزا، اهمیت رودها و قناتها، نگهداری و تقسیم آب، تعیین قیمت، تعیین قابل شرب یا غیر شرب بودن چشمه ها را به خوبی بیان و در توصیف سیستم آبرسانی شهر توضیحات مشروحی دارد. بنا بر نوشته ی وی آنچه بیش از همه حائز اهمیت بوده، نقش حاکمان، مجتهدان و تجار و ساکنان محله ها در احداث قناتها و چشمه ها یا انتقال آن به محله های مختلف و یا وقف آن که به شکل حساب شده ای در دسترس باغات و منازل مردم قرار میگرفت میباشد. مردم فقیر و عادی خود نمی توانسته اند اقدام به کشیدن قنات یا چشمه با هزینه ی گزاف نگهداری آن بنمایند، پس از طریق این بزرگان و وقف و فروش آب از این موهبت الهی بهره مند می‎شدند. مانند قنات شاهزاده نایب السلطنه که وقف اهالی و بومیان تبریز بوده است.

به طور کلی سیستم و شبکه های آبیاری بهم پیوسته ی شهر تبریز از طرف سرچشمه ی خود یعنی شرق و جنوب شرقی به طرف غرب احداث شده و صدها حلقه چاه را شامل میشده که در خدمت کشاورزان و مردم بوده است.منابع اصلی آب آشامیدنی و منایع زیرزمینی آب تبریز، دامنه های شمالی سهند بوده و بیشترین مقدار آب آشامیدنی تبریز از این منابع و آبرفت های درهی لیقوان و سعیدآباد، تامین میشده و بیشتر چاهها و قناتها در مسیر آن حفر میشدند. نفودپذیری خاک منطقه نیز موجبات تشکیل لایه های آبدار را فراهم آورده بود که پرباری منابع سفره های زیرزمینی را در پی داشت.

سیستم آبیاری شهر تبریز در آن زمان به دو بخش آبهای سطحی و رودها، و همچنین قناتها و چشمه ها تقسیم میشد. آبهای سطحی در بسیاری از نقاط برای زراعت و بدون کشیدن قنات استفاده میشد و آب رودها با احداث نهرها به طرف مزارع هدایت و کشاورزان با رعایت قوانین از آن برخوردار میشدند. نقش مهرانرود نیز در تامین آب زراعی کشاورزان بسیار مهم بود و آبادانی شهر از طرف شرق متصل به قریه ی بارنج و روستاهای کرکج که هر دو طرف مهرانرود را پر از اشجار و بوستانهای زیبا نموده بود ادامه داشت. از رود آجی نیز نهرهایی را جدا و به روستاها میبردند و پلهای زیادی روی آن ساخته بودند تا در گرمابه و طاحونه ها (آسیابها) مورد استفاده قرار دهند.

اما در مورد قناتها و چشمه ها به جا و زیباست که برای آفرینندگان این نظام انتقال آب از اصطلاح مهندسان آب استفاده کنیم. همانگونه که پیشتر نیز اشاره شد در بررسی نقب رود نهند به کوه شتربان ما با یک مهندسی بینظیر مواجه میشویم. شاهکاری که بدون داشتن ماشینآلات، میلگرد، سیمان و بتن با دقت و ظرافت تمام ساخته شده و و به این ترتیب اثبات کردهاند که علم مهندسی محدود به زمان ما نبوده است.

قنـــات؛ شریان حیات تبریز

اما در باب قناتهای معروف شهر تبریز می‎توان به ذکر حال چندین قنات مشهور نیز پرداخت. قنات شاه چلبی آباد که به فرمان عباس میرزای ولیعهد آباد شد و رشتهی آن تا روستای کندرود (دهی از دهستان سیس در بخش شبستر) ادامه یافت از آن جمله است. آب آن به حدی بود که به فرمان ولیعهد آسیابهای زیادی در مسیر آن ساخته و موجب آبادی آن مناطق شد. بیشتر خانه های کوی سرخاب به طرف غرب که آب حسن پادشاه بر آن مشرف نبوده از این قنات بهره میبرده اند و به هر ماسوره که بومیان لوله می نامیدند سه تومان قیمت گرفته و به نوبت آبیاری میکردند.

در جنوب شرقی تبریز نیز باغ شمال واقع شده که از آثار سلطان یعقوب آق قویونلو (٨٩۶ ه‍) است. در دورهی صفویه و قاجار ضیافتهای بزرگ و جشن عروسی شاهزادگان در این باغ برگزار میشد. قنات شاهزاده یاقورچیباشی به این باغ که در نهایت به وسیله ی عباس میرزا تکمیل گردید مشرف بود و آب آن وقف مردم تبریز بود. آب این قنات یک روز در هفته به باغشمال اختصاص مییافت و در شش روز بعدی در آسیابها و گرمابه های شهر مورد استفاده قرار میگرفت. همچنین این آب بر عمارت و کارخانه ی باروت کوبی دولت جاری بوده و دستگاهها را به کار میانداخت. کارخانه ی باروت کوبی که توسط نایب السلطنه ساخته شده بود سه دستگاه باروت کوبی داشت که هر یک از این دستگاهها با ١٢ دانگ آب به کار ادامه میداده است. ادامه ی همین آب بوده است که در نهایت محله های مارالان و نوبر را نیز سیراب میساخته است.

اما قنات دیگر مربوط است به محله های سرخاب تا شتربان که به قنات حسن پادشاه معروف بوده است. این قنات که نامش از «اوزون حسن» پادشاه قره قویونلو گرفته شده بوده است از مشرق به مغرب در جریان بوده است. چشمهی آن موقوف بوده به اهالی سرخاب و شتربان و هرکه خانهای در این محله ها میفروخت از این قنات سهمی داشت که در سند خرید به این صورت قید میشد: «بفروخت فلان سرای خود را با یک ماسوره یا بیشتر یا کمتر از مجرای قنات حسن پادشاه».

باغمیشه نیز که از محلات شرقی تبریز بود و از شمال به کوههای سرخاب، از جنوب به قوری چای، از مشرق به باغات بارنج و از مغرب به محلات پل سنگی و سیلاب محدود بود، خانه ها و باغچه های آن توسط قنات شاه چلبی آبیاری میشد.این قنات توسط عباس میرزای ولیعهد پاکسازی شد و سپس جریان یافت. در گذشته محله ی باغمیشه از آنچه امروز است بسیار وسیعتر بود و مشتمل بر قسمتی از محلات ششگلان، پل سنگی و سیلاب میشد، چنانکه دروازهی حصار باغمیشه امروزه در انتهای بازارچه ی حرمخانه باقی است. در کنار قنات شاه چلبی که در محل باغمیشه جاری بود، قنات خواجه علی بیگ نیز آبی گوارا داشت و بر باغمیشه، سرخاب و شتربان جاری بود. به برکت همین قناتها، محله های بیلانکوه، باغمیشه و قله، زیباترین و چشم نوازترین مکانهای تبریز بودند و مبدل به بهشتی برای عرفا، شعرا و هنرمندان بیداردل شدند. یخچال موجود در این منطقه به جای مانده از این نوع سازههای معماری در تبریز بود که در آن یخ را برای زمستان انبار میکردند و برای تابستان نگه میداشتند.

محله ی نوبر نیز بخش های جنوبی بافت شهر را در غرب خیابان در بر میگرفت و بخش بسیار کوچکی از آن در پیرامون دروازه ی نوبر در داخل باروی تبریز قرار داشت که شناخته شده ترین کوی آن مقصودیه بود. این کوی در جنوب شهر واقع شده بود و از شمال به راسته کوچه و میارمیار، از جنوب به کوههای یانق و از مشرق به محله ی مارالان و از غرب به محله ی چرنداب محدود بود. باغشمال و مقصودیه و سربازخانه از اراضی این محله به شمار میآمدند که به مرکزیت مقصودیه، قناتهای توپچی، ملا شاهزاده، و اکبرآباد در این محله ها جریان داشت.

قنات حکم آباد که اهالی حکم آباد با مخارج بسیار برای کشاورزی خود در طی سالیان دراز حفر کرده بودند، هیچ شاخه ای از رودخانه ای دیگر نداشته است. این قنات در همه ی سالهای عمرش، توسط نقابان زبردست، اصلاح و آب آن زیاد میشده است، چرا که تمام سرسبزی های تابستانی تبریز حاصل این آب بوده و برای هر لحظه اش خواهان داشته است.

اهالی این منطقه توسط غازان خان مغول از اراضی شنب غازان کوچ داده شده بودند و چون اطراف محل سکونتشان برای کشاورزی و سبزیکاری مستعد بود، به «هامی کاوار» به معنای سبزی خوردن نامیده میشد که این اراضی از قنات «عزیزالله» آبیاری میشده است.قنات امام جمعه اما از مشرق می آمده که توسط حاجی میرزا لطفعلی امام جمعه حفر و بیست هزار دینار خرج برداشته بود و بر مزارع ساحلی «آجی چای» جاری بود. این قنات در مسیر خود خانه های زیاد و گرمابه ها را بهره میرساند و به هنگام بهار و پائیز و زمستان آبی بسیار گوارا داشته است.

اما دیگر قنات جاری تبریز قنات فتح آباد بوده است که به نام روستایی که در سررشته ی این کهریز در جنوب شرقی تبریز قرار داشت نام نهاده شده بود. این قنات توسط احمد خان ساعد الملک خریداری شده و پس از سازماندهی به رشته های آن افزوده و آسیاب های بسیاری را در طول مسیرش به حرکت در می آورد و در نهایت به اول محله ی خیابان در شهر جاری می شده است. پس از ١٣٢٨ شمسی که در تبریز برای اولین بار لوله کشی آب انجام شد، جریان آب اصلی شهر توسط یک لوله ی بزرگ از طریق همین روستای فتح آباد به شهر جریان یافت و به طور مستقیم تا «قونقا باشی» و میدان راه آهن ادامه پیدا کرد. خط فرعی لوله کشی نیز از خیابان خاقانی به طرف دامنهی عونبنعلی میرفت که در مسیر آن یک منبع آبی ساخته بودند که امروز هم به نام «منبع اوستی» مشهور است. رفته رفته این لوله کشی های فرعی به محلات مختلف شهر کشیده شد و در مسیر این لوله کشی های فرعی گاهی چشمه های دیگری که در مناطق مختلف شهر جاری بودند به آنها اضافه میشدند که یکی از این چشمه ها چشمه ی کلانتر بوده که از باغمیشه می آمد و در اول کلانترکوچه جاری میشد.

چهارراهی که بر سر کلانتر کوچه بود در آن زمان به دلیل منتهی شدن کلانترکوچه به ربع رشیدی به چهارراه خواجه رشیدالدین فضل ا… مشهور بود، تقریبا امروزه منطبق بر خیابان آبرسان است که انتهای محلهی خیابان بوده و در غرب آن کلانتر کوچه، در جنوب آن کارخانه ی بزرگ حاجی یوسف آقا قزوینی و کارخانه ی بافندگی ظفر بود. درختان کهنسال این کارخانه هنوز هم صد قدم پائینتر از چهارراه آبرسان خودنمایی میکنند و به زیبایی محله ی خیابان افزوده اند.

اما لوله ی اصلیای که آب شهر را تامین میکرد کفاف مصارف آن را نمیداد. به همین دلیل بود که تصمیم گرفته شد از همین چهارراه آبرسان امروزی به شمال شهر لوله کشی کرده و لوله ی خیابان خاقانی را تقویت نمایند و بدین گونه بود که چهارراه و خیابان امروزی آبرسان نامگذاری شد.

این مختصر، مروری بود بسیار ناچیز بر گوشه ای از تاریخ آب و آبرسانی در تبریز. تا در مطالعات و کشفیات جدید چه پیش آید.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.