میزگرد همایش دومین دوره طرح معرفی برترین شرکت های منطقهی آذربایجان
در پایان همایش دومین دوره طرح معرفی برترین شرکت های منطقه آذربایجان میزگردی با حضور آقایان کلینی نایب رئیس اتاق بازرگانی تبریز، دکتر شریف زاده رئیس انجمن مدیران استان، دکتر بهشتی عضو هیات علمی دانشگاه تبریز و معاون وقت برنامه ریزی استانداری اردبیل، دکتر مسجدی قائم مقام و مشاور اجرایی منطقه آزاد ارس، و معاون وقت برنامه ریزی استانداری آذربایجان شرقی، مهندس عصفوری معاون برنامه ریزی استانداری زنجان، دکتر عسکری مدیرعامل شرکت شهرکهای صنعتی آذربایجان شرقی و سرکار خانم باغشمالی مدیر شبکه نمایندگی های سازمان مدیریت صنعتی کشور برگزار شد. در این میزگرد که با حضور دکتر حیدری تا حدی شکل مناظره نیز به خود گرفته بود، حاضران به بررسی مشکلات بخش خصوصی و تولیدکنندگان و کارآفرینان پرداختند. در ابتدای این مراسم دکتر حیدری با ارائه توضیحاتی در خصوص نحوه اجرای طرح، موضوع میزگرد را چگونگی بهرهگیری بهتر از ظرفیت های برترین بنگاه های اقتصادی منطقه و نحوهی حمایت و اختصاص مشوقهایی برای آنها اعلام کرد. مشروح سخنان شرکت کنندگان در میزگرد از نظرتان می گذرد.
شیرین باغشمالی
مدیر شبکه ی نمایندگی های سازمان مدیریت صنعتی
واقعیت این است که وقتی جراید را مطالعه میکنید و در جریان اخبار کشور در حوزهی بیمه و بانکداری قرار میگیرید، اغلب اخبار دربارهی مطالبات بالایی است که نظام بانکی کشور از بدهکاران اقتصادی دارد. این درحالی است که شرکتهای برتر همواره در ردیف بهترین مشتریان نظام بانکی قرار دارند. من معتقدم که نظام بانکی باید تسهیلات مناسبتری را در اختیار شرکتهای برتر قرار دهد که این شرکتها بتوانند مسیر رشد و تعالیشان را هموارتر طی نمایند و در نتیجه منابع و نقدینگی کافی را در اختیار داشته باشند.
به نظر میرسد با تمام مشکلاتی که ممکن است در روند شکلگیری یک صنعت، تولید و یا خدمات وجود داشته باشد، و با همهی موانعی که در تشکیل یک واحد بزرگ تولیدی پیش میآید، این شرکتها توانستهاند خودشان را بالا بکشند و به جایی برسانند. ما باید از خود این شرکتها بپرسیم که موانعی که بر سرشان است کدام موارد است. دولت و مسئولین همه باید تلاش کنیم که در جهت منویاتی که رهبر معظم انقلاب در باب اقتصاد مقاومتی فرمودهاند بتوانیم کمکی را به این الگوهای صنعت و تولید کشور انجام دهیم.
محمد باقر بهشتی
عضو هیت علمی دانشگاه تبریز و معاون وقت برنامه ریزی استانداری اردبیل
در اقتصاد مقاومتی موارد بسیار زیادی برای گفتن هست اما من به دو نکته اشاره میکنم. در تعریف اقتصاد مقاومتی به دو نکتهی مهم اشارهی اساسی میشود. اقتصاد درونزا و بروننگر. معنی اقتصاد درونزا با اقتصاد درونگرا خیلی فرق دارد. اقتصاد درونگرایی یعنی اقتصاد به لاک خود فرو رفتن. یعنی این که ما برگردیم به دور کشورمان دیواری بکشیم، بعد نیازهای خودمان را خودمان تامین کنیم. اقتصاد درونزا یعنی اینکه ما ببینیم در جامعهیمان چه تواناییهایی داریم. همهی آن تواناییها را به بالفعل تبدیل کنیم. اما اقتصاد بروننگر یعنی این که ما تولیداتمان را برای اقتصاد جهانی انجام دهیم. یعنی هم کیفیت کالا در سطح جهانی باشد و هم قابل رقابت با کالاهای خارجی از نظر قیمت باشد. متاسفانه در شرایط فعلی ایران اغلب قیمتها مصنوعیند. یعنی دولت از طریق یارانه یا تعیین قیمتهای غیر واقعی در معلوم کردن قیمتها دخالت کرده است و قیمت تمام شدهای که ما برای کالاها داریم قیمت تمام شدهی واقعی نیست. وقتی که میگوییم تعامل با جهان و وقتی میگوییم اقتصاد بروننگر، یعنی باید برگردیم همهی اقتصاد را از حالت مصنوعی خارج کنیم. اقتصاد بشود اقتصاد واقعی. اساس اقتصاد مقاومتی هم همین مقاوم کردن اقتصاد است. یعنی اقتصادی کع روی پای خودش بایستد. متاسفانه به دلایلی، سیاستهای ما در کل صد سال گذشته سیاستهای تقویت کنندهی بخش خصوصی نبوده است. مخصوصا در کشوری که صد و سیزده سال سابقهی استخراج نفت وجود دارد و مبنا رسیدن به رفاه سریعالوصول است. در حالی که به سمت یک اقتصاد سادهای نرفتهایم که مبنایش بر تولید باشد و برخورداری از نتایج تولید. در ایران ما مبنا را بر تولید و تقویت تولید نگذاشتهایم. اگر مبنای ما تولید باشد آن موقع برخورداری از امکانات هم باید بر مبنای میزان مشارکت در تولید باشد. قانون کار ما باید قانونی باشد که هم کارگر از آن منتفع بشود و هم کارفرما و هم جامعه. یعنی بنگاههای تولیدی باید بنگاههایی باشند که تمام مشارکت کنندگان در روند تولید از آن منتفع شوند. خوشبختانه با ابلاغ سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم قانون اساسی، بسترهای لازم برای تقویت بخش خصوصی فراهم شده است. به شرط اینکه ما این سیاستها را درست اجرا کنیم و در این ابلاغیهی سیاستهای اقتصاد مقاومتی هم، با اجرای تمام بیست و چهار بندش، به اجرا درآوریم.
رحیم عصفوری
معاون برنامه ریزی استانداری استان زنجان
ما باید بخش خصوصی را باور کنیم. بر اساس سیاستهای اصل چهل و چهار اعتقاد به توانمندسازی بخش خصوصی داشته باشیم. اگر سهمی را که صندوق توسعهی ملی از ابتدای برنامهی سوم توسعه از درآمدهای نفتی دارد و تا به حال با افزایش سالانه سه درصد به بیست و نه درصد رسیده است به تقویت بخش خصوصی اختصاص دهیم، میتوانیم اقتصادی بسازیم که در آن بخش خصوصی تعیین کنندهی اصلی باشد و دولت هم بسترساز فعالیتهای اقتصادی باشد و نه دولت مداخلهگر. همین همایش انتخاب صد شرکت برتر منطقهی آذربایجان هم یکی از اقداماتی است که در تقویت بخش خصوصی میتواند تاثیرگذار باشد.
محمد علی عسگری
مدیرعامل شرکت شهرک های صنعتی استان
من دو سه نکته در جهت حمایت از تولید و صنعت عرض میکنم. درست است که واحدهای بزرگ اقتصادی از جهت تولید و ارزش افزودهای که ایجاد میکنند از اهمیت بسیاری در اقتصاد برخوردارند اما همین واحدهای بزرگ همان واحدهایی هستند که روزی جزو واحدهای کوچک و متوسط بودهاند. به همین دلیل بیش از نود درصد از واحدهای تولیدی کشور را واحدهای کوچک و متوسط تشکیل میدهند. باید توجه به این واحدها را هم در نظر داشت تا این واحدها نیز روزی تبدیل به واحدهای بزرگ شوند. در این راستا باید در زمینهی تکمیل زیرساختهای شهرکهای صنعتی اقدامات لازم و ضروری صورت گیرد. اما چند بند وجود دارند که مورد مطالبهی واحدهای صنعتیاند و بنده وظیفه دارم که به آنها اشاره کنم. اول این که واحدهای صنعتی انتظار پرداخت سهم سی درصدی از محل هدفمندی یارانهها را دارند. بحث تصویب لایحهی حمایت از واحدهای صنعتی که متاسفانه در صحن مجلس در سال گذشته رای نیاورد و باعث شد که واحدهای تولیدی همچنان با مشکلات بیمهای و مالیات و بانکی دست و پنجه نرم کنند. مورد دیگری هم که مطرح است بحث اجرای مادهی صد و پنجاه و هشتم قانون پنج سالهی سوم توسعه است که با اینکه به آخر برنامه رسیدهایم همچنان به اجرا در نیامده است. طبیعتا اگر به این خواستهای واحدهای تولیدی توجه کافی شود هزینههای سرمایهگذاری پایین خواهد آمد و به این ترتیب زمینههای لازم برای توسعه و اشتغال پایدار به وجود خواهد آمد.
فرخ مسجدی
قائم مقام و مشاور اجرایی منطقه آزاد ارس و معاون وقت برنامه ریزی استانداری آذربایجان شرقی
در مورد پیشنهادی که در مورد برگزاری نشستهای منطقهای داده شد، ما از استانهای آذربایجان غربی، اردبیل و زنجان متشکریم که خوشبختانه با همدلی و همکاریای که پیش آمده این نشست در حال شکلگیری است. امیدواریم در ادامهی جلسات معاونین استاندار و استانداران، قدمهایی در این زمینه برداشته شود که به نفع توسعهی کل منطقه باشد. دومین مطلبی که باید اشاره کنم و در سال گذشته نیز با سازمان مدیریت صنعتی در این مورد صحبتهایی شده بود که این کار را به عهده بگیرد، این امر است که در عمل ما قانون مناسبی برای حمایت از بنگاههای بزرگ نداریم. نه تنها قانون مناسب نداریم بلکه فرهنگ مناسبش را هم در جامعه نداریم. الان در مجلس هر طرحی را که نام محرومیتزدایی و روستایی بر آن باشد به سادگی به تصویب میرسانید و یه نتیجه میرسانید. اما اگر بخواهید کار بزرگی به انجام برسانید، و کار صنعتیای را به نتیجه برسانید معمولا با مقاومتهایی روبهرو میشوید. ما باید بتوانیم ابتدا در کشور فرهنگ را اصلاح بکنیم. چه در خود بنگاهها که خودشان را باور کنند و خودشان را مطرح بکنند. میدانید که تا مدتها در همین شهر تبریز عدهای خودشان را از داشتن خانهی بزرگ و ماشین خوب محروم میکردند به خاطر این که پشت سرشان شایعات در نیاید. به نظر من امروز تبدیل کلمهی سرمایهدار به سرمایهگذار و کارآفرین ارزش آفرین است و بادی در مسیر این تحولات فرهنگی نهایت همت را به کار بگیریم تا بتوانیم واحدهای بزرگ ایجاد کنیم و از آنها بهرهبرداری کنیم. مثلا من از این لفظ بدهکاران بانکی اصلا خوشم نمیآید. هیچ چیز را نباید به صورت مطلق باهم مقایسه کنیم. وقتی یک فرد وام خردی را گرفته و پس ندهد این همانقدر اشکال دارد که یک شرکت بزرگ وامی را میگیرد و پس نمیدهد. اگر وام گرفته شده را بر اساس نیروی کاری که در این شرکتها مشغول کارند بررسی میکردیم شاید شاخص بهتری میبود. به هرحال باید کمکم جامعهیمان را آماده کنیم که موسسات بزرگ تاسیس شوند و جایگاه پیدا کنند. وقتی که برندی از کشورمان در کشورهای دیگر نفوذ پیدا میکند ما به این اتفاق افتخار میکنیم. این همان مطلبی است که باید آن را اول به عنوان یک موضوع فرهنگی جا بیندازیم و بعد به صورت قانونی هم در بیاوریم. این کار البته الزامات و مقدماتی دارد که ما باید بتوانیم برای بخش خصوصی امکانات و امتیازات بیشتری را بدهیم. جامعه باید بپذیرد که وقتی مدیر یک واحد صنعتی و تولیدی و یا خدماتی به منی که در حال حاضر مسئولیتی در دولت به عهده دارم مراجعه میکند، کسی که هزار نفر کارگر دارد طبیعتا باید نسبت به کسی که ده نفر کارگر دارد اولویت داشته باشد. کسی که ده نفر کارگر دارد اولویت بیشتری نسبت به کسی دارد که خودش دارد کار میکند. این طبیعی است که منی که به کاری رسیدگی میکنم وقتم بیشتر برای کسانی اختصاص پیدا میکند که تولید و اشتغال بیشتری ایجاد میکند و کمک بیشتری به اقتصاد کشور میکند. حتی در خود این همایش نیز دخالت و نظر دهی بخش خصوصی باید بیشتر دخیل باشد. در گذشته اینگونه بوده است که شاید کسانی که تلاش میکردند چندان موفق نبودند و بیشتر کسانی موفق بودهاند که رانت و محل رانت را بهتر میشناختند. البته نه رانت را بلکه فرصتها را به ویژه در بخش خصوصی باید به خوبی شناخت. اما مقررات کشور باید به گونهای باشد که این فرصتها برای همه برابر باشد. فرصتها باید به هیچ وجه رانتی و حتی دولتی نباشند. هیچ دلیلی ندارد که شرکتهای بزرگ ما حتما دولتی و یا شبه دولتی باشند. امیدواریم که حمایتهای لازم از بخش خصوصی انجام گیرد و ما خدمتگذار خوبی در این زمینه باشیم.
پرویز کلینی
نایب رئیس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تبریز
باید تاکید نمایم که واقعیتهای اقتصادی ما در چارچوب این سالن نمیگذرد. ما از آرمانها صحبت میکنیم و نه از واقعیتها. همانطور که فرمودند نود درصد واحدهای تولیدی مربوط به واحدهای کوچک و متوسط هستند. در حال حاضر شصت درصد آنها تعطیل مطلقند و بقیه گرفتارند. ایجاد اعتماد و اطمینان در تولیدکنندگان مسالهی اساسی است که البته ما میبینیم که دولتمردان ما همواره تلاش دارند که این امر را محقق کنند. ولی آنچه که برای تولید در چند ماه گذشته رخ داده است این نبوده است. الان اقتصاد و تولید ما در چنبرهی رکود تورمی است. واقعیت این است که خانمها و آقایان تولید کننده کالایشان را به دشواری میفروشند. برای اینکه قدرت خرید مردم کم شده. هیچ افزایش قیمتی الان معقول نیست. اما در مقابل چه اتفاقی میافتد. حقوق گمرکی مواد اولیهی ما را که وارداتی است دو برابر یا سه برابر و یا بیشتر کردهاند. قیمت حاملهای انرژی را چند برابر کردهاند. حتی قبوضی که مربوط به ماههای گذشته میشد صادر کردند که عطف به ما سبق شدهاند. بهرهی بانکی فوقالعاده رفته بالا. همهی اینها را که نگاه میکنیم میبینیم که این امید به آینده چگونه میتواند در تولید کننده ایجاد شود. بخش خصوصی با چنگ و دندان خودش را اداره میکند که زمین نخورد. تولید اگر خوابید دیگر بیدار شدنش خیلی مشکل است. ما وقتی از تدبیر صحبت میکنیم، از امید صحبت میکنیم، باید واقعیتها را در نظر داشته باشیم. ما از دولت محترم درخواست کردیم که حداقل امسال ارزش افزوده را دست نزنیم. گفتند چون در بهداشت مشکلی بوده دو درصد به ارزش افزوده اضافه بشود تا آن مشکل حل شود. شما میدانید که ارزش افزوده را ما تولید کنندهها پرداخت میکنیم. از مصرف کنندهها نمیگیریم. اینها واقعیتهای ماست. وزرای اقتصادیای که در دولت جدید آمدهاند مورد تایید بخش خصوصیاند و ما به وجود آنها مباهات میکنیم. ولی مشکلات آنقدر زیاد است که هنوز که هنوز است برای تولید کاری انجام نشده است. بلکه تولید درحال احتضار است. اگر خدای نکرده تولید بیش از این آسیب ببیند اثراتش را در سالهای آینده خواهیم دید.
سید باقر شریف زاده
رئیس انجمن مدیران صنایع آذربایجان شرقی
کار کسی که آخر از همه صحبت میکند خیلی سخت است. جمعبندی فرمایشات دولتمردان و عزیزان بخش خصوصی برای من خیلی سخت است. در همین ابتدا برای روشن شدن گفتارم مثالی میزنم. کشاورزی بوده است که چند سال پشت سر هم کشاورز نمونه میشده است. همسایگانش از سر کنجکاوی به تکاپو میافتند که ببینند قضیه از چه قرار است. نهایتا میبینند که این کشاورز دانههای بهتر را هم به همسایههایش میدهد. سوال دو تا میشود. چون مخصوصا با این کاری که این کشاورز میکند همسایهها باید اول بشوند نه این کشاورز. بعد از تحقیق بسیار به جایی نمیرسند و ناچار سراغ خود پیرمرد میروند و از او تقاضا میکنند رمز موفقیتش را بگوید. پیرمرد به آنها میگوید که چون حبوبات از طریق باد بارور میشوند، من دانههای بهتر را که به همسایههایم میدهم محصولم هر سال بهتر از همسایههایم میشود. من فکر میکنم که ما نمیدانیم دانه را به چه کسی باید بدهیم و جهت باد کجاست. از نظر استراتژی نمیدانیم به کجا میرویم. وقتی که مقصد را ندانیم هیچ راهی برایمان فرقی ندارد. هر جایی که برویم فقط در حال رفتنیم. مشکل ما این است که هفتصد ملیارد دلار را به صورت نقدی و مستقیم به مردم پرداخت کردهایم و الان از نظر بهرهوری نزدیک به صفریم. واقعا هشتصد ساعت کار مفید در کشورمان برایمان باعث سرافکندگی نیست در برابر چهار هزار و هشتصد و شصت ساعت کار مفید ژاپنیها. مقایسهی اینها نتایجش را هم نشان میدهد که پنجاه و یک هزار دلار درآمد سرانهی ژاپنیها و یک عدد دو سه رقمی درآمد سرانهی ما. اختلاف این دو عدد یعنی همان رانت و فساد و تمام موارد دیگری که خدای نکرده در جامعه هر روز با آن مواجهیم. بنا بر این من از سازمان مدیریت صنعتی و به ویژه سازمان مدیریت صنعتی استان که ارزش را به سمت شرکتهای تولیدی میبرد، خیلی جای تقدیر دارد که در این کویری که صنعتگران با تحریم و تورم و رکود و کمبود نقدینگی و هزار و یک مسالهی دیگر مواجهاند، اما اعتقاد دارند به کیفیت، اعتقاد دارند به کار خوب، اعتقاد دارند به تعامل مشتریانشان، کارکنانشان، سهامدارانشان، اعتقاد دارند به برند سازی در دراز مدت و برنامهی ظولانی مدت دارند، واقعا تشکر میکنم.
اما باید پرسید که تعریف شرکت بزرگ چیست؟ همین چند وقت پیش شرکت مایکروسافت یک نرم افزاری را به مبلغ نوزده ملیارد دلار خرید و فروش کرد. آیا این معامله از نظر فیزیکی، ماشینآلات و خواب پول بزرگ است؟ ما نباید دنبال این باشیم که شرکتها از نظر فیزیکی چگونهاند و چقدر پرسنل دارند. شرکتی به برای مملکت سود سرشاری دارد آن شرکت از دید ما بزرگ است. سنگاپور اندازهی شهر تبریز ما نیست اما هشتمین قطب برتر اقتصادی دنیاست. استدعای ما از دولت و مجلس این است که تولید و صنعت را به عنوان یک ارزش مطرح کنند. بر اساس گزارش بانک مرکزی الان هجده ملیارد دلار پول در خانههای مردم است. نترسیم. اجازه بدهیم کسی که در شهرک صنعتی سرمایهگذاری کرده است، اشکالی ندارد، پول بیشتری در بیاورد. معافیت مالیاتی داشته باشد. بگذارید پول از خانهها برود به آنجا و اشتغال ایجاد بکند. و ما نترسیم. بگوییم یارانه به کسی داده میشود که کار کند. میتوانیم پنجاه هزار تومان را بدهیم. اما بگوییم از حق بیمهای که کارفرما میپردازد کم خواهد شد. ما با این بهرهوری صفر نیروهای کاری مفیدمان را از دست دادهایم. به همین خاطر استدعای من این است که واقعا دست در دست هم بدهیم. جایگاه کدام مدیر اقتصادی و صنعتی ما با دیگرانی که از مسیرهای رانت و کارهای دیگر کاذب ارتزاق میکنند یکی هست. مالیات بر ارزش افزوده را صنعتگر و تولید کننده میدهد، قوانین شفاف را اینها میخوهند، با اعتماد تمام اسناد و مدارکشان را در اختیار سازمان مدیریت صنعتی قرار دادهاند. حالا هرقدر هم که اصل رازداری رعایت شود باز هم این ریسکی که کردهاند نشان میدهد که شفاف کار میکنند. اینها معتقدند که اگر بخواهیم این مملکت درست بشود باید رانتها برچیده شود، شفاف کار کنیم، و ارزش را به تولید بدهیم. این خواهش ما از دولت است. صنعتگری که سی چهل سال در کشور کار کرده است کمتر از یک اقتصاد دان نمیداند. در متالوژی میگویند که اگر کسی در این زمینه به طور مستقیم هفت سال کار کرد دکترای متالوژی دارد. از این بخش خصوصی با تجربه ما مطلب بگیریم و ببریم مجلس. پیشنهادی هم برای سازمان مدیریت صنعتی دارم. اکثر مدیران کشور دانشآموختهی شما هستند. تحت پوشش شما هستند. در کنار شما هستند. بیایید یک کارگروه قوی در حد یک اتاق فکر تشکیل بدهیم و این افکار مدیریتی را منعکس کنیم به عزیزانمان در بخش دولتی و همینطور عزیزانمان در مجلس. سازمان مدیریت صنعتی بیابد به کمک دولتمردان. یک موزهی کارآفرینان را از این استان شروع کنیم و تاسیس کنیم. کجاست کفش ملی آقای تقی ایروانی که به قول وزیر محترم کار برندش از بین رفته است. نیست برای اینکه ما خود ایروانی را نداریم. من الگویی ندارم که به بچهام بگویم که شما میتوانید از اینجا شروع بکنید، کفش تولید بکنید و بشوید تقی ایروانی. تبریز مهد کبریت سازی در ایران است. ما واقعا یک عکسی از مرحوم خوییها کجا داریم و زدهایم. من واقعا تقاضا دارم که این فرهنگسازیها را انجام بدهیم و به بچههایمان منتقل کنیم. به آنهایی هم که پولها را در خانههایشان نگه داشتهاند بگوییم که سرمایهیشان را ببرند به تولید و شهرکهای صنعتی، اشکالی ندارد نوش جانشان، درآمد بیشتری هم داشته باشند. اگر درآمد نداشته باشد که طبیعتا میروند به بانک و همان سود بیست و چهار درصد را میگیرند. ما باید مسیر نقدینگیها و حمایتها را عوض کنیم.