توجه مردم به محیط زیست در گرو حضور فعالین مدنی

0 ۷۴۲

گفت وگو با دکتر عاطفه مجتهدی عضو کارگروه نجات دریاچه ارومیه

عاطفه مجتهدی مدرس دانشگاه و مدیر گروه رفتگران طبیعت آذربایجان شرقی و عضو اصلی کارگروه نجات دریاچه ارومیه می باشد. با توجه به بحران فراگیر خشکسالی و به دلیل فعالیت های اجتماعی ایشان در حوزه محیط زیست درباره مشکلات کم آبی در استان و مساله دریاچه ارومیه به گفتگو با ایشان نشستیم

کارایی : آنگونه که از تحقیقات علمی و همچنین گزارشات بر می آید، کشور ما به صورت خاص و منطقه خاورمیانه به طور عام در حال دست و پنجه نرم کردن با بحران خشکسالی است. البته در کنار عوامل طبیعی، به نظر می رسد نبایستی نقش و تاثیر سیاست های زیست محیطی دهه قبل را نادیده گرفت، در هر حال هم اکنون پس از طی شدن دوره تاریک زیست محیطی تحلیل ها و نظرات متفاوتی در این زمینه ابراز می شود. اما به نظر می رسد فعالین جامعه مدنی با توجه به ماهیت فعالیتشان حرف های ناگفته زیادی در این زمینه داشته باشند، در همین راستا از شما به عنوان یکی از فعالین حوزه محیط زیست می خواهیم از تجربه خود در این زمینه بفرمایید و از نقش فعالین مدنی در ارتقاء آگاهی عموم و حفظ و ارتقاء کیفیت زیست بوم توضیح دهید

مجتهدی : وضعیت دریاچه ارومیه، ویترین شفافی از بحرانی که در حال دست و پنجه نرم کردن با آن هستیم،است. این بحرانی است که تاثیر عوامل انسانی و سیاست گذاری های کلان در حوزه آب در بوجود آوردن آن دیده می شود. ساخته شدن سد های زیاد بر سر راه حوزه آبریز، مصرف بی رویه کشاورزان و باغداران و تغییر کاربری اراضی حوزه آبریز از جمله این عوامل انسانی بوده اند. این تغییرات زیست محیطی بویژه آنچه بر سر دریاچه ارومیه آمده است، برای هر آذربایجانی محسوس و ملموس است. چون تمام اهالی آذربایجان با این دریاچه خاطرات فراوانی دارند.

از طرفی هم،در فضای فعلی صدای فعالان مدنی به گوش نمیرسد چون ورود فعالین مدنی در جایگاه های تصمیم گیری آنچنان که باید برای ما جا نیفتاده است. دولت هنوز باور ندارد که با توجه به محدودیت در منابع، بایستی مردم را وارد عرصه نمود تا خود کمک کنند تا حداقل بخشی از مشکلات مرتفع گردد. در خصوص حوزه آب متاسفانه آنگونه که باید و شاید برای عموم جامعه اطلاع رسانی نشده و مردم هنوز به این باور نرسیدند که بایستی راساً در امور دخالت کنند. ضرب المثل ها نشان می دهند که به دلیل عدم در میان گذاشتن عمق بحران با مردم، آن ها هنوز هم آب را تمثیل فراوانی و وفور می دانند. بنابراین یکی از مهمترین کارویژه های فعالین مدنی می تواند کمک به ارتقاء آگاهی و تغییر برخی موارد اشتباه در عصاره فرهنگ زندگی ایرانی باشد.

در خصوص حوزه آب متاسفانه آنگونه که باید و شاید برای عموم جامعه اطلاع رسانی نشده و مردم هنوز به این باور نرسیدند که بایستی راساً در امور دخالت کنند. ضرب المثل ها نشان می دهند که به دلیل عدم در میان گذاشتن عمق بحران با مردم، آن ها هنوز هم آب را تمثیل فراوانی و وفور می دانند. بنابراین یکی از مهمترین کارویژه های فعالین مدنی می تواند کمک به ارتقاء آگاهی و تغییر برخی موارد اشتباه در عصاره فرهنگ زندگی ایرانی باشد

این زمانی میسر خواهد بود که فعالین مدنی تریبونی برای نشر دل نگرانی های خود داشته باشند و در نهایت با کمک فعالین مدنی، مردم به جدی بودن بحران آب پی ببرند. برای موفقیت در هر حرکت اجتماعی، بایستی خود مردم در آن مشارکت داشته باشند.این فرهنگ مصرف بی رویه آب باید تغییر یابد. مردم ایران طبق آمارهای موثق، دو تا دو و نیم برابر مردم دنیا آب مصرف می کنند زمانی که محدودیت منابع آبی را در کنار این فرهنگ مصرف قرار دهیم، ابعاد فاجعه مشخص می کردد.

کارایی : پس شما اهمیت فعالیت های مدنی و فعالین اجتماعی را بیشتر در حوزه فرهنگ سازی برای مردم ارزیابی می کنید؟

مجتهدی : زمانی که مردم سخن یا دغدغه ای را از زبان افرادی که از جنس خودشان هست،را می شنوند، بیشتر آن را باور می کنند.

کارایی : برخلاف عقیده شما، اکثریت کارشناسان معتقدند بخش زیادی از هدر رفت آب بیش از اینکه در بخش خانگی اتفاق بیفتد مربوط به بخش کشاورزی و همینطور زیرساخت های لوله های انتقال آب است. آیا فعالین مدنی در این عرصه هم می توانند ورود کنند و موثر واقع شوند؟

مجتهدی : ما در مبحث آب، اصطلاحی داریم به اسم آب مجازی. آب مجازی،عبارت است از میزان آبی که برای تولید یک محصول در صنعت یا کشاورزی مصرف میشود. بحث «آب مجازی» توسط پژوهشگر بریتانیایی پرفسور جان انتونی آلن در دهه ۱۹۹۰ میلادی مطرح شد. از آن زمان تا کنون، پژوهشهای او مورد توجه فراوان بخشهای اقتصاد و سیاست قرار گرفتهاند. در همین رابطه در سال ۲۰۰۸ جایزه معتبر آب استکهلم به او اهداء شد. این مبحث، موضوع مهمی است که فعالین مدنی، می توانند در مورد آن اطلاع رسانی کنند. به عنوان مثال در هر یک فنجان قهوه، ۱۴۰ لیتر آب پنهان است. این میزان کل آبی را در بر میگیرد که برای رشد و آبیاری و به بار نشستن گیاه قهوه بکار رفته است. البته قهوه به طور معمول در مناطقی کشت میشود که از نظر ذخایر آبی غنی هستند، اما خلاف این وضعیت در مورد محصولات دیگر مانند میوههای کمیاب و یا سویا صادق است که جهت مصرف دام از آفریقا و آمریکای لاتین به اروپا وارد میشوند.

در عین حال ما مصرف کنندگان صرفه جویی نیستیم در این سرزمین همواره فراوانی و وفور نعمت از ما مردمانی پر مصرف ساخته و متاسفانه اخیراً نیز با وجود تکنولوژی و کالاهای مختلف و متفاوت، این نوع مصرف گرایی تبدیل به یک فرهنگ فراگیر شده و روز به روز نیز افزایش پیدا می کند. بایستی مردمان ما به این نکته واقف باشند که برای تهیه هر کالایی که استفاده می کنند، آب مصرف شده است.

کارایی : اما من فکر نمی کنم که بخش اعظم مشکلات ما فرهنگی باشد مثلاً اینکه ما به وفور عادت کرده ایم، آیا فکر نمی کنید در اولویت بندی ها و سیاست گذاری ها مشکلات فراوانی وجود دارد؟ مثلاً اینکه برای ما اعلام به خودکفایی رسیدن تولید گندم یک اولویت باشد هر چند واقف باشیم که مزیت نسبی کشور ما در تولید گندم نیست؟

مجتهدی : بله، این ها درست است اما در همان مثال گندم، زمانی که دور ریز نان را مورد توجه قرار می دهیم می بینیم که مشکلات فرهنگی در رابطه با مصرف هم کم نیستند . حرف من این نیست که همه چیز تقصیر مردم است. قطعا صنعتی که بی رویه آب مصرف می کند، صنایع لوکسی که در استان ما نیز کم نیستند،هم مقصرند. اما در عین حال نمی توانید تاثیر مسائل فرهنگی را نیز بر روی مسائل مرتبط با زیست بوم نادیده بگیرید. مثال بارز آن علاقه روز افزون مردمان ما به ویلاسازی و دست اندازی به طبیعت است. چنانچه گذارتان به دره زیبای لیقوان افتاده باشد، این را به عین می توانید مشاهده کنید. همچنین تغییر ذائقه مردم به سمت محصولات پرآب خور نیز مثال دیگری است. خشک شدن باغ های بادام و کاشتن درخت های آلبالو و هلو نیز نماد دیگری است که می تواند با اطلاع رسانی مناسب و فرهنگ سازی جلوی آن را گرفت.

کارایی : پس شما وزن عوامل فرهنگی و اجتماعی را بیش از سیاست گذاری حوزه عمومی در ایجاد وضع امروز دخیل می دانید؟

توجه مردم به محیط زیست در گرو حضور فعالین مدنی

مجتهدی : من نقش سیاست گذاری های حوزه عمومی را نادیده نمی گیرم. بله دولت هیچ آگاهی و پیش فرضی به مردم، سرمایه گذاران و حتی صاحبان صنایع ارائه نمی کند و نوعی بخشی نگری بر سیاست های عمومی حاکم است.

با کمال تاسف، برای نسل های آینده ما روزهای سختی پیش رو خواهد بود که البته بخش از این دشواری ها بواسطه ناآگاهی ها و عملکرد نادرست مسئولین رده بالا رقم خواهد خورد. بایستی به عنوان یک انسان آگاهی را منتشر کنیم. بایستی تلاش کنیم نسل بعد، نسلی آگاه تر و مسئول تر باشند. بایستی همگی این نکته را باور کنیم که بحران آب مربوط به همسایه نیست، بحران آب چیزی نیست که دارا و ندار بشناسد.. در مورد این بحران بایستی قدری انسانی تر و با وجدان بیدارتر قضاوت کنیم. به نظرم این مسئله را بایستی از منظر اخلاق انسانی و حق الناس مورد توجه قرار دهیم. بایستی باور کنیم مردم ما صاحب اندیشه و تفکرند و برخی مسائل تنها بواسطه فقدان پل ارتباطی میان دولت و مردم بوده است. فعالین مدنی کمک می کنند تا این پل ساخته شود. مردم ما بایستی در معرض آگاهی قرار گیرند و به عنوان مثال بدانند آبی که با آن اتوموبیل خود را تمیز می کنند، با آن فرش و گلیم می شویند، نمود دستبرد به حق آبه دریاچه ارومیه و سهم زرینه رود و سیمینه رود است.

مردم ما باید حقیقت بسیار تلخ کمبود منابع آبی را باور کنند این درد، درد خود ماست و جز اتحاد و همدلی و عزم عمومی چاره ای برای درمان آن نداریم.کشورهایی هستند که دوره هایی از خشکسالی را تجربه کرده اند اما در عین حال بواسطه فرهنگ سازی و عزم عمومی به نوعی با این بحران کنار آمده اند، از جمله استرالیا که در دوره های بحران آب، حتی کاشتن گل نیز به نوعی به یک عمل مذموم اجتماعی تبدیل شده بود و فضاهای سبز خود را بسیار محدود کرده بودند. ما فعالین بایستی به اطلاع مردم برسانیم که به طور مثال نبایستی ظهر گل های خود را آبیاری کنند، یا نبایستی در گرمای ٣٩ درجه چمن آبیاری کرد. جنگل های ارسباران یکی دیگر از مسایل ماست که باید با اتکا به عزم عمومی مانع از بین رفتن این جنگل ها یا منطقه ارس شویم. منطقه ای که با نام گذاری منطقه آزاد اقتصادی، در معرض توسعه ناپایدار قرار گرفته و بعید نیست پس از چند سال به سرنوشت دریاچه ارومیه دچار شود.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.