تحولات خاورمیانه از نگاه فارین افیرز

0 ۳۵۸
محمدحسن خیرآور-دانشجوی دکتری اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی

مقدمه
خاورمیانه این روزها حال و روز خوشی ندارد. جنگ داخلی و فرسایشی سوریه که طی آن قدرت دولت مرکزی با حمایت های مداخله جویانه دولت های خارجی ازتروریست هایی بی رحم که اساسا سوری نیستند، زیر سوال رفته است. وضعیت در کشورهایی چون یمن با دولتی فقیر و مردمی غرق درمناسبات قومی و قبیلگی که اینک نیز با تهاجم آشکار غیرانسانی و نظامی سعودی ها ومتحدانش روبروست و همچنین کشورنفتی لیبی که با آتش قبیله گرایی وتهدید جدید داعشی ها دست و پنجه نرم می کند ازمرزهای خطرناک فراتر رفته است. عراق نیز که دردوران زمامداری صدام حسین روی خوش ندیدوجنگی نابرابر وپرهزینه را به جمهوری اسلامی ایران تحمیل نمود، امروزه با عدم توفیق دررفع مسائل کردستان عراق، قبیله گرایی آتشین مزاج عربی و شکاف های خشونت بار مذهبی درکنار سوریه به مقر اصلی جنایتکاران وتروریست های تکفیری موسوم به دولت اسلامی عراق و شام بدل شده است. جنایات روزانه جنگی و فجایع انسانی که تجاوزگران صهیونیست با قیافه ای حق به جانب در فلسطین اشغالی مرتکب می شوند نیز به جزئی از وقایع و اخبار روزمره منطقه بدل شده است. موقعیت کنونی مصر نیز چندان امیدوار کننده به نظر نمی رسد، دولت نظامی که با تکرارچنده باره تاریخ درفرایندی کودتا گونه رئیس جمهور منتخب مردم را به اسارت درآورده و دیکتاتوری مبارک را بازتولید نموده است، روزهای روشنی را برای این کشور ومنطقه ترسیم نمی کند. در این حلقه، ماجراهای متفاوت تحولات دیگرکشورهای عربی نیز باعث سردرگمی بیشتر درخصوص شرایط پیچیده وآینده نامعلوم خاورمیانه می گردد، آتشی که هردم امکان شعله ور شدن دارد. اوضاع جنگی، قدیمی وغیرعادی افغانستان با دولت ضعیف مرکزی و تاحدودی پاکستان نیز که با دلارهای نفتی دولت های افراطی عرب منطقه و حمایت های قدرت های غربی به محل رشدگروه های تروریستی تکفیری بدل شد، دیگر عادی به نظر می رسد.
صرفنظر از دلایل این اوضاع، آیا آتش برپاشده به این زودی ها به سرانجامی جز ویرانی بیشتر ختم خواهد شد؟ درپاسخ به این سوال، حجت کاظمی، کارشناس مسائل سیاسی می گوید “باتکراردخالت های -تاریخی و پیوسته- خارجی، تداوم قیبله گرایی، ادامه حیات شبکه های بنیادگرایانه ضد دولت، تشدید شکاف های قومی و مذهبی و نهایتا ضعف اقتصادی بسیاری از دولت های منطقه،با احتمال بالایی بعید است خاورمیانه به این زودی ها روی آرامش و امنیت به خود ببیند”.
بدیهی است این وضعیت ایران را به عنوان یکی از قدرت های حاضردرمنطقه متاثر می سازد. اظهار نگرانی های مقامات مسئول ایرانی دراین خصوص نیزموید این موضوع است. محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران در کنفرانس مشترک خبری با همتای نیوزیلندی خود با اشاره به تکفیری‌هایی که جنایت‌های سوریه را آفریدند وهم اکنون در عراق فعال شده‌انداین موضوع را مطرح سازد که ” در شرایط کنونی وضعیت منطقه خاورمیانه بسیار حساس است”. علی‌اکبر ولایتی رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص نظام ومشاور مقام معظم رهبری نیزدراواخر مهرماه سال گذشته دردیدار با هیئتی از ترکیه وضعیت منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا را “بسیار نگران‌کننده” دانست وازدولت های منطقه خواست تا با جلوگیری از دخالت های خارجی درمسیر رفع این تهدیدات برآیند. هاشمی رفسنجانی نیز به عنوان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام دردیدار با سفیر ترکیه درتهران با طرح نگرانی های خود دراین خصوص افزود”…دولت های منطقه با هر نگاهی که شرایط امروز را ارزیابی کنند، می فهمند که این وضع به ضرر همه است، …در آینده نیز گروهک تروریستی داعش که امروز در عراق جنایت می کنند، مخلّ امنیت کشورهایی خواهند شد که امروز حامی آنها هستند، … دولت ها باید از منافع زودگذر خود در مسائل منطقه ای بگذرند و علیه تروریسم متحد باشند که امنیت را از همه می گیرند…”.
این موارد کافی است تا کارشناسان و رسانه های بین المللی در جستجوی توضیحی مناسب برای درک علل و یافتن راهکارها، وضعیت فعلی خاورمیانه را از جنبه های گوناگون تحلیل نمایند، روزنامه دیلی تلگراف در ماه دسامبر، سال 2015 را برای منطقه گره خورده با جنایت های گروه تروریستی موسوم به دولت اسلامی عراق و شام و احتمال افزایش خشونت ها در فلسطین اشغالی پیش بینی کرد. مجله تایم آمریکا در شماره 30 ژوئن 2014 میلادی خود در گزارشی مفصل به قلم مایکل کراولی خبرنگار و از اعضای هیئت سردبیری این مجله به بحران امنیتی عراق پرداخته و مسبب بسیاری از تحولات این روزهای خاورمیانه از جمله ظهور گروه‌های تروریستی چون داعش را به استراتژی اشتباه دولت‌های آمریکایی نسبت داد و این سوال را در پایان مقاله مطرح کرد که چه می‌شد اگر آمریکا به عراق حمله نمی‌کرد؟ یا اگر آمریکا شورشیان تروریست سوریه را با مجهزترین سلاح‌ها تغذیه نمی‌کرد، چنین اتفاقاتی اکنون در عراق رخ می‌داد یا خیر؟ همچنین پایگاه تحلیلی «کانترپانچ»، در گزارشی به قلم ویلیام بلام به تحلیل داعش و مسائل خاورمیانه می پردازد و مطرح می سازد که ” …کشورهای خاورمیانه‌ای، کدام طرف درگیر (در جنگ سوریه) را تجهیز و پشتیبانی مالی می‌کنند و آموزش می‌دهند؟ چرا اجازه می‌دهند مردان جوان خشمگین‌شان به گروه‌های تندرو بپیوندند؟ چرا ترکیه به عنوان عضوی از ناتو (پیمان آتلانتیک شمالی) اجازه می‌دهد اعضای داعش از مرزهایش وارد سوریه شوند؟ ترکیه بیشتر در اندیشه محو کردن داعش است یا معدوم کردن کردهایی که در محاصره داعش هستند؟ همه این کشورها و قدرت‌های غربی بیشتر روی سرنگونی داعش تمرکز کرده‌اند یا در فکر سرنگونی دولت بشار اسد در سوریه هستند؟”و در پایان نیز وضعیت امروز خاورمیانه را دستاورد 35 سال _سال‌های بین 1979-2014_ دخالت ایالات متحده در افغانستان، عراق، سوریه و لیبی می‌داند.
نشریه فارین افیرز (Foreign Affairs) نیز درشماره های گذشته خود تحلیل ها ومقالات متعددی را درخصوص اوضاع ومسائل مختلف خاورمیانه منتشر نموده است. تحلیل های منتشر شده دراین دوهفته نامه جامع علمی آمریکایی در حوزه علوم سیاسی و روابط بین‌الملل -که قدمتی 93 ساله دارد- از آن جهت حائز اهمیت است که توسط بسیاری به عنوان تریبون غیررسمی شورای روابط خارجه آمریکا و معتبرترین نشریه در زمینه سیاست ها و روابط خارجه ایالات متحده نام برده می شود. محمد جواد ظریف وزیر خارجه ایران نیز در ماه می- ژوئن سال گذشته ودر آستانه آغاز مذاکرات بر سر تدوین متن توافق جامع هسته‎ای به تبیین مواضع جمهوری اسلامی دراین نشریه پرداخت.
ازهمین رو تصمیم گرفتیم که سه مقاله از شماره های اخیر نشریه را بدون کمترین تغییر،ترجمه و دردسترس خوانندگان محترم کارایی قرار دهیم. بدیهی است درک درست شرایط منطقه و نیزنوع نگاه قدرت های جهان به اوضاع فعلی آن، برای مصون نگه داشتن کشور از تهدیدات جاری و پیشبرد بیش از پیش اهداف سیاست خارجی کشور و اعتلاء روزافزون ایران درعرصه های بین المللی ضروری خواهد بود.
مقاله اول اشاره به همکاری های پنهان وروابط دوستانه رو به رشدرژیم اشغالگر قدس و عربستان سعودی و احتمال اتحاد آن ها برعلیه جمهوری اسلامی ایران دارد. این مقاله از این دیدگاه جذاب به نظر می رسد که سعودی ها که اکنون تجاوزی نظامی را به یمن آغاز کرده اند، درکنار اکثریت کشورهای اسلامی، کشور و دولت مجعول به نام اسرائیل را به لحاظ عرف بین الملل وعلنا به رسمیت نشناخته اندوهمواره خود را درجایگاه مخالف آن جلوه داده اند. براساس آنچه که دراین مقاله آمده است، برنامه هسته‌ای ایران از جمله مسائلی است که باعث شده روابط این دو رژیم به یکدیگر نزدیک تر شوند!
مقاله دوم مسائل داخلی ترکیه و رویکردهای جدید حزب عدالت و توسعه به عنوان گروه حاکم را در تلاش برای تغیر در آرایش سیاسی آن کشور، مورد تحلیل قرار داده است. ترکیه که بزرگترین و پیشرفته ترین قدرت اقتصادی منطقه و جزو بیست اقتصاد بزرگ دنیا به شمار می رود، در سال های اخیر با ناامیدی از تلاش های پیشین خود در پیوستن به اتحادیه اروپا، کشورهای خاورمیانه و اسلامی را در کانون توجه سیاست های بلندپروازانه جدیدخود-گفته می شود حزب حاکم به دنبال احیای امپراطوری نه چندان قدیمی عثمانی است- قرارداد و از همین رو به نظر می رسد تحولات داخلی اش تاثیری جدی در اوضاع و آینده خاورمیانه داشته باشد. هرچند به نظر می رسد این کشور نتوانسته در سیاست خارجی همچون حوزه های اقتصادی توفیقات قابل توجهی به دست آوردکه موارد متعدد آن ذیلا اشاره گردیده لیکن با این وجود نمی توان از تاثیرات سیاست های دولتمردان ترک در منطقه چشم پوشی کرد. سقوط پی در پی عناصر وابسته به اخوان المسلمین در مصر، تونس و لیبی که مورد حمایت ترک ها بودند، درگیر شدن در سوریه با حمایت از معارضین دولت اسد، تنش های اخیر با دولت عراق، عدم حل مشکل قبرس، فقدان روابط مناسب با یونان و ارمنستان، لاینحل ماندن مسائل کردها، اعلام حمایت از تجاوز نظامی عربستان به یمن و اتهام زنی های متعدد به بزرگترین همسایه خود،ایران، بخشی از کارنامه ترکیه در حوزه سیاست خارجی است که دقیقا در نقطه مقابل شعار احمد داوود اوغلو، وزیر خارجه پیشین و نخست وزیر کنونی، مبنی بر تنش صفر با همسایگان، این کشور را در بالاترین سطح تشنج با همسایگانش قرار داده است.
مقاله سوم به فاجعه و بحرانی بازمی گردد که نتیجه فعالیت تروریست های تکفیری در منطقه است: “افزایش کودکان تروریست و رشد سریع تعداد و میزان فعالیت های آن ها”، که نهایت وحشی گری و بی رحمی این گروها را نشان می دهد. بدون شک تمام کسانی که در ایجاد و تقویت این گروها نقش داشته اند در برابر این فجایع انسانی مسئول هستند و دیر یا زود دامن خودشان را خواهد گرفت.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.