تحولات برگشت ناپذیر

0 ۲۰۷
گفتگو با پیروز مجتهد زاده در ارتباط با تحولات مصر

دکتر پیروز مجتهد زاده در سال ۱۳۲۴ خورشیدی در شهرستان نور زاده شد، وی پس از گذراندن تحصیلات در نور و سپس در تهران، برای ادامه تحصیل به انگلستان رفت. وی هم اکنون با سمت دانشیار در رشته جغرافیای سیاسی دانشگاه تربیت مدرس مشغول به تدریس است. استاد جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک دانشگاه تربیت مدرس تهران، مشاور پژوهشی دانشگاه سازمان ملل متحد و مدیر عامل بنیاد پژوهشی یوروسویک (Urosevic Research Foundation) لنـدن است. از پیروز مجتهد زاده بیش از بیست عنوان کتاب به زبان‌های انگلیسی و فارسی منتشر شده است. در ارتباط با پرونده تحولات مصر، فرصتی فراهم شد تا گفتگویی تلفنی داشته باشیم، ماحصل آن را در ادامه مرور می‌کنیم.

کارایی : برخی تحلیل گران می‌گویند غرب در جریان تحولات اخیر مصر دست به ریسک بی سابقه ای زد و پیامی با این مضمون برای دنیا فرستاد که هنوز زمان دموکراسی واقعی برای خاورمیانه فرا نرسیده، به خصوص اگر آن چیزی که دموکراسی بر سر کار می‌آورد، یک دولت اسلامی باشد، تا چه حد با این تحلیل موافقید؟
پیروز مجتهد زاده : من اصلاً با این نظر موافق نیستم. به این دلیل که این تحلیل بر اساس گفته‌های واقعی سیاستمداران ایالات متحده نیست. یعنی نه دولت آمریکا و نه افراد وابسته به دولت یا افراد دانشگاهی آمریکائی به خود اجازه می‌دهند که چنین بحث‌هایی را به صورت علنی مطرح نمایند، و نیز اظهار نظرهایی مانند اینکه یک منطقه، یک کشور یا یک ملت آمادگی پذیرش دموکراسی را ندارند، خلاف تاکتیک‌های سیاسی و ژئوپولیتیکی ایالات متحده آمریکاست. یک چنین مباحثی حاصل تصورات یا برداشت‌های افرادی است که مشخص نیست اساس علمی این برداشت‌ها را چگونه تحلیل می‌کنند. راوی این برداشت ایالات متحده امریکا را در مسائل منطقه خاورمیانه قادر مطلق فرض می‌کند و تصمیم گیرنده اصلی که به این نتیجه رسیده است که این منطقه آمادگی دموکراسی واقعی را ندارد. خیر! این گونه نیست! دیر زمانی است که موضع فعال ایالات متحده نسبت به رویدادهای خاور میانه به موضع انفعالی تبدیل شده است و این قدرت در آن منطقه دیگر موج درست نمی‌کند بلکه بالعکس تلاش دارد که بر امواج حاصل از آن سوار شده و امور را به طرف امیال خود و متحد اسرائیلی خود هدایت کند. تاکتیک ژئوپولیتیکی عمومی ایالات متحده آمریکا، عبارتست از بهانه یا وسیله قرار دادن ایده دموکراسی و حقوق بشر برای رسیدن به اهداف غیر دموکراتیک و خلاف اخلاق بشری خود. کسانی که این گونه برداشت‌ها را اشاعه می‌دهند لزوماً ایالات متحده را حامی واقعی دموکراسی و حقوق بشر می‌دانند که حالا می‌خواهد آن را از منطقه خاور میانه دریغ نماید. باید از این افراد پرسید که بیش از نیم قرن مطالعه در ژئوپولیتیک امریکایی در ویتنام در اسرائیل و فلسطین در بحرین و سوریه در رابطه با ایران و عراق و…. ثابت کرده است…. که آیا به واقع امریکا در ادعای حمایت از دموکراسی و حقوق بشر صداقت دارد؟؟؟ به زعم بنده خیر! این قدرت با دستاویز قرار دادن دموکراسی و حقوق بشر و همچنین به بهانه اعمال و توسعه آن به جان ملت‌ها می‌افتد. لاجرم یک چنین سیاستی و یک چنین ژئوپولیتیکی نمی‌گوید که منطقه خاصی آماده دموکراسی هست یا نیست. این‌گونه تحلیل‌ها صرفاً برداشت و تفسیر برخی تحلیل گران از وضعیت موجود از قول ایالات متحده آمریکاست و من با چنین تحلیل‌هایی اصولاً موافق نیستم.

کارایی : پس به نظر شما چرا سیاستمداران حال حاضر آمریکا از به کار بردن صریح واژه کودتا احتراز می‌کنند؟
پیروز مجتهد زاده : این هیچ ارتباطی به اعتقاد ایالات متحده آمریکا به دموکراسی برای بقیه جهان و اینکه فکر کنیم که آیا ایالات متحده مدل دموکراتیک حکومت برای ملتی را زود بداند یا دیر ندارد. مقامات آمریکایی مصلحت خود را در به کار نبردن واژه کودتا در مصر می‌بینند. چون کانال نفوذ کشورشان در مصر ارتش آن کشور است و امریکایی‌ها در مصلحت خود نمی‌بینند که ارتش را نسبت به خود دلخور نمایند. به زعم آمریکائی‌ها، ادامه نقش آفرینی آنان در مصر تماماً بستگی به وضعیت ارتش در این کشور دارد و از این روی تلاش می‌کنند تا مبادا با اظهار نظرهای خود موجبات دلخوری ارتش را فراهم نمایند. اگرچه تردیدی وجود ندارد که آن چیزی که در مصر اتفاق افتاد کودتا بود ولی ایالات متحده دلبسته دموکراسی در آن کشور نیست که از کودتا یاد یا انتقاد کند. من قبول ندارم که آمریکا به گسترش دموکراسی علاقه دارد اصلاً همچنین چیزی وجود ندارد. آمریکا علاقه فراوانی دارد که از مسائل و مطالب و عنوان‌هایی مثل دموکراسی و حقوق بشر برای پیشبرد اهداف خود در کشورهای دیگر بهره برداری کند.

کارایی : آیا این رویکرد غرب در قبال تحولات اخیر به روش‌های غیر دموکراتیک‌تر در آتی دامن می‌زند یا نه؟ و آیا رویکرد مذکور، از یک تمایل روزافزون جهت ناسازگار معرفی کردن اسلام و دموکراسی نشات می‌گیرد؟
پیروز مجتهد زاده : شما نشنیده‌اید که امریکائی‌ها همیشه و در همه جا مرتکب اشتباهاتی می‌شوند که نتیجه آن‌را ممکن است برای خود مفید بینند.. ولی در دراز مدت به زیان آن‌ها و دوستانشان تمام می‌شود. نگاه کنید به ویتنام، ایران، مصر، تونس، لیبی و …، البته قشرهایی در جامعه آمریکا این علاقه و تمایل را دارند که اسلام را دشمن خود و دموکراسی معرفی کنند. این قشرها عبارت‌اند از طبقات و گروه‌هایی که در اصطلاح عام، لابی یهودی خوانده می‌شوند، یا مسیحیان تندرو که صهیونیزم مسیحی را در آن جامعه به نوعی نمایندگی می‌کنند. این اقشار و گروه‌ها بودند که جورج دبلیو بوش را به قدرت رساندند و آن رزیم تلاش بیشتری را در ایجاد تنش میان اسلام و غرب را باعث شد. این راستای ژئوپولیتیکی که هنوز هم در ایالات متحده موثر است با کشورهای مسلمان سر ستیز دارد و یکی از دستاویزهای خوب برای پیشبرد اهداف خود را در معرفی کردن اسلام به عنوان یک دین تروریستی می‌بینند. به خصوص کشوری مانند اسرائیل در خاورمیانه که تداوم موجودیت و مصالح خود در زمینه توسعه طلبی و حفظ سرزمین‌های اشغال شده را در دامن زدن به آتش بد بینی و بد جلوه دادن اسلام می‌بینند که دین ایران و فلسطین و لبنان و سوریه و دیگر مللی است که اسرائیل آن‌ها را دشمن شماره یک خود معرفی می‌کند.
از سوی دیگر ما باید دقت داشته باشیم که آمریکا علیرغم همه سیاست‌های ضد بشری که نسبت به مردم دنیا ممکن است داشته باشد از جمله اعمال تحریم‌های ضد بشری که بر علیه ما دارد در درون یک دموکراسی هست. در درون، یک ملت یا دولت یا یک کشور بسیط و کوچک و به هم چسبیده واحد نیست. در داخل یک دموکراسی است و در داخل یک کشور دموکراتیک هزار و یک نوع صدا وجود دارد. همه این صداها را نمی‌توانیم به حساب موضع رسمی دولت بگذاریم ولی می‌دانیم که این صداها در غالب لابی‌ها می‌کوشند بر سیاست‌های دولت تأثیرگذار باشند. به همین دلیل برای ارائه تحلیل‌های دقیق‌تر بایستی کارکرد دقیق این جامعه را مورد شناسایی قرار داد، این کارکرد ما را در فهم چند صدایی بودن آمریکا و تفاوت موضع رسمی دولت از سایر صداهای جامعه کمک می‌کند.

تحولات مصر

کارایی : اخیراً جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا در مصاحبه ای در پاکستان گفته است که اقدام ارتش در برکناری محمد مرسی، در واقع پاسخگویی به خواست معترضان و مصداق حمایت از دموکراسی بوده است، کری این سخنان را در همان مکانی به زبان می‌آورد که در گذشته نزدیک، ضمن تبریک به مرسی برای برنده شدن در انتخابات، گفته بود مصر پس از پشت سر گذراندن دوره طولانی سیطره نظامیان، در حال یک گذار تاریخی به سمت دموکراسی است. چنین تغییری در موضع گیری را چه عواملی توجیه می‌کنند؟
پیروز مجتهد زاده : این سو ال می‌رساند که انگاری ما از امریکا یا پاکستان و یا دیگر دولت‌ها انتظار اخلاق و درست گویی و پایبندی به گفته‌ها و ادعاها را داریم. این انتظار فقط ناشی از بی شیله پیله بودن خودمان است. در بررسی مسائل سیاسی – ژئوپولیتیکی جهان. این فقط جان کری نبود که به انتخاب مرسی تبریک گفت بلکه برخی از مقامات ارشد آمریکائی‌ها هم به وی تبریک گفتند ولی این سیاست تبریک گفتن به مرسی، سیاست آن دوره زمانی بود و سخنان جدید کری در خصوص تحولات اخیر مصر، سیاست امروز آمریکاست. جان کری یا اوباما هم مانند سایر سیاستمداران دنیا شب و روز مشغول شنا در رودخانه متغیر مصالح سیاسی هستند. برای پی بردن به اینکه نقش آمریکا در تحولات اخیر مصر چه اندازه بوده است بایستی به اسناد و مدارک محرمانه دسترسی داشت. مانند اسنادی که هر از گاهی توسط ویکی لیکس و منابع مشابه منتشر می‌شود. از آن بالاتر ما وقتی ماهیت انگیزه‌ها و برنامه‌های ژئوپولیتیکی قدرت‌ها را درست بشناسیم خیلی راحت می‌توانیم درک کنیم که آن‌ها کجا صداقت دارند و کجا عوام فریبی را ترجیح می‌دهند.

کارایی : آیا تحولات اخیر مصر را می‌توان در قالب تضاد احتمالی میان دموکراسی و لیبرالیسم توجیه کرد بدین ترتیب که ممکن است، رویه‌های دموکراتیک نتایج غیر لیبرالی به بار آورد؟
پیروز مجتهد زاده : ابداً این‌طور نیست. این بحث لیبرال دموکراسی و لیبرالیسم متأسفانه در ایران به اشتباه پیگیری می‌شود. لیبرالیسم در مقابل دموکراسی نیست.

کارایی : نه به معنای تقابل بلکه بدین معنی که ممکن است انتخاب‌های دموکراتیک، افرادی را بر سر کار بیاورد که ممکن است لزوماً به ایده‌های لیبرالیستی پایبند نباشند. مانند آنچه برخی تحلیل گران در مورد بر سر کار آمدن و شیوه حکومت مرسی بیان می‌کنند؟
پیروز مجتهد زاده : این امکان همیشه هست. ولی آنچه در مصر اتفاق افتاد ربطی به این تقابل احتمالی ندارد. بلایی که بر سر مرسی آمد ناشی از انتخاب نیمه تمام، نیمه پخته و نیمه جویده خود او بود، در انتخاباتی نیمه جویده و نیمه کاره. یعنی انتخاب ایشان بر اساس اصول و قواعد ریخته شده یک تشکیلات دموکراتیک نبود و معلوم نیست اصلاً بر اساس کدام اصول این انتخابات صورت گرفت. برای اینکه بعد از سقوط رژیم حسنی مبارک مجلس مؤسسانی تشکیل نشد که قانون اساسی تایید شده از سوی ملت را تدوین کند و بگوید که شیوه برگزاری انتخابات بایستی از چه رویه ای تبعیت کند و اصول مربوط به آن مورد شناسایی قرار گیرد. انتخابات بر مبنای اصول و قواعد همان رژیم سقوط کرده برگزار شد با اندک دست‌کاری‌های غیر دموکراتیک که به فرمان ارتش صورت گرفت. لاجرم این انتخابات یک انتخاب سست و شل و بیهوده ای بود با نتایجی شل‌تر و بیهوده تر و به همین دلیل وضع به این صورت درآمد. انقلابیون و معترضان مصری را که عمدتاً طرفداران مرسی و اخوان المسلمین و طرفداران حسنی مبارک و نظام کهنه تشکیل می‌دادند، پیس از انتخابات وحشت کردند و به جان هم افتادند و این اصلاً ربطی به اندیشه‌های دموکراتیک و غیر دموکراتیک ندارد. روش ناکارآمد انتخابات بر مبنای سیستم حسنی مبارک، آن هم برای انتخاباتی که برای تشکیل دولت جدید ضد حسنی مبارک برگزار می‌شد، اولین ضربه را بر پیکره تحولات دموکراسی خواهانه مصر فرود آورد.

کارایی : فرایند رای گیری برای انتخاب مرسی تا حدود زیادی از استانداردهای رایج در دنیا پیروی می‌کرد و وی حتی توانست حدود 51 در صد از آرا شرکت کنندگان را به خود اختصاص دهد.
پیروز مجتهد زاده : من بایستی تاکید کنم که شیوه برگزاری انتخابات، دموکراسی نیست. انتخابات جلوه ای از پروسه دموکراسی هست که خیلی جاها ممکن است اشکال داشته باشد. چنانکه در خود ایالات متحده آمریکای دموکراتیک ما دیدیم که شیوه انتخابات ریاست جمهوری آنقدر غلط بود که زمانی که جرج دبلیو بوش پسر انتخاب شد در حقیقت رای اکثریت متعلق به رقیب وی بود. لاجرم نبایستی انتخابات را با مقوله دموکراسی یکسان انگاشت. متأسفانه در ایران هستند کسانی که انتخابات سالم و خوب را دموکراسی فرض کرده و عین دموکراتیک شدن جامعه می‌دانند. انتخابات جلوه ای از پروسه دموکراسی است و می‌تواند به استقرار دموکراسی در جامعه که به معنی حاکمیت مطلق قانون است کمک کند. سخن من این است که پروسه دموکراسی در مصر جا نیفتاده و مصر تبدیل به دموکراسی نشده است. مصر در ژانویه 2011 آن همه توجه جهانیان را جلب کرد اما نتوانست انقلاب خود را به ثمر برساند. برای اینکه انقلاب به ثمر برسد شرایطی لازم است. ببینید در ایران هم انقلاب اتفاق افتاد. صرف نظر از جنبه‌های خوب یا بد آن پس از انقلاب در ایران چه اتفاقی افتاد؟ انقلابیون بعد ازان که در انقلاب موفق شدند اول رفراندوم کردند یعنی حکومت جدید را حکومت ملی کردند، دوم نشستند قانون اساسی نوشتند و در یک پروسه درازمدت آن قانون اساسی را حاکم کردند و بعد آمدند دولت موقت تشکیل دادند و بعد انتخابات و این‌ها را درست کردند. هیچ کدام از این کارها در مصر اتفاق نیفتاد. لاجرم قانون اساسی و سیستم حکومتی که می‌بایستی انتخابات در چارچوب آن صورت می‌گرفت همان قانون اساسی دوره حسنی مبارک بود به اضافه خورده فرمایش‌های ارتش که به صورت غیر دموکراتیک بر آن افزوده شد.

تحولات مصر

کارایی : اما مرسی تلاش‌هایی برای تدوین پیش نویس قانون اساسی انجام داد؟
پیروز مجتهد زاده : بحث من این است که ممکن است تلاش‌های زیادی صورت گرفته باشد اما مساله این است که این تلاش‌ها به ثمر نرسید لاجرم انتخاباتی سست برگزار شد. این قضیه بیشتر مربوط می‌شود به بی توجهی روشنفکران. روشنفکران در جهان سوم به جای اینکه به فکر آینده و تأمین امنیت آینده ملت خود باشند، به فکر قهرمان بازی و و قدرت گرفتن و دولت تشکیل دادن هستند. مصر دقیقاً قربانی این وضعیت شد. لاجرم آن‌هایی که انقلاب کردند و یا حداقل بخش عمده ای از ان‌هایی که انقلاب کردند بلافاصله به این نتیجه رسیدند که به آن‌ها خیانت شده است. از آن موقع قداره‌ها بر علیه رئیس جمهوری که به این شکل انتخاب شده بود کشیده شد و آن قداره‌ها کار را به جایی رساند که ارتش ناچار شد مداخله کند.

کارایی : به نظر شما آیا گفتمان اعتراضی در مصر ماهیت ایدئولوژیکی از خود به نمایش می‌گذارد و آنچه این جامعه را دو پاره کرده، بیشتر موضوع نقش دین در سیاست است؟
پیروز مجتهد زاده : من دو پارگی در جامعه مصر نمی‌بینم. اختلافاتی از این سنخ همه جای دنیا هست. در خود ایران از مرداد 1332 به مدت نیم قرن دو پاره کی عمیقی را تجربه کردیم و این دو پارگی آسیب‌های جدی به پروسه دموکراسی وارد کرد. اما پس از انقلاب 57 همه یکپارچه شدند. وضعیت کنونی نیروهای اجتماعی و معترضان مصری را نمی‌توان حتی در حد آنچه در نیم قرن گذشته ایران اتفاق افتاد دو پارگی دانست. اختلاف نظر در همه جای دنیا هست. اصل دموکراسی متکی بر داشتن اختلاف نظر می‌باشد. به گفته دیگر، برخورد آرا سبب رسیدن جامعه به توازن‌های دموکراتیک می‌شود. در جریان انقلاب ژانویه 2011 مصر، بیشتر گله‌ها بر سر مسائل اقتصادی، بیکاری و تورم بود، بعداً بحث‌ها و گرایش‌های اسلامی و غیر اسلامی هم وارد شد و طولی نکشید که مصر اسیر پیشرفت افکار وهابی گری و سلفی گری شد. این‌ها مسائلی است که در همه جوامع وجود دارد و هرچند وقت یک‌بار یکی از آن‌ها خودش را نشان می‌دهد. این به معنی دو پاره شدن یک ملت نیست. بلکه بدین معناست که یک ملت سخت درگیر بحث و جدل هست تا بتواند از خلال این بحث و جدل‌ها، به آینده ای دموکراتیک راه پیدا کند. اگر بحث و جدل نباشد هیچ ملتی به دموکراسی نمی‌رسد دموکراسی حاصل بحث کردن و جدل کردن است.

کارایی : برخی تحلیل گران معتقدند ممکن است تفاهمی میان اخوان و ارتش برای بازگشت مرسی به قدرت جهت برگزاری انتخابات زودهنگام صورت بگیرد. آن‌ها معتقدند در این صورت ارتش باید فرمانده خود را قربانی و وی را به عنوان رهبر کودتا علیه دولت مرسی محاکمه کند. آیا اخوان و ارتش به چنین تفاهمی دست خواهند یافت؟
پیروز مجتهد زاده : بله این حدسیات را رادیو – تلویزیون‌های بین‌المللی مطرح کرده‌اند و چنین امکانی وجود دارد. رسانه‌ها هم می‌گویند فعل و انفعالاتی برای رسیدن به نوعی تفاهم میان ارتش و طرفداران مرسی در کار هست. وقتی یک تفاهمی می‌خواهد ایجاد شود بین دو نفر معنی‌اش این نیست که یک نفر را به کلی نابود کنند و تسلیم شود و یک نفر برنده کامل. نه، تفاهم یعنی دو طرف گذشت می‌کنند و وقتی دو طرف گذشت می‌کنند نه مرسی را سر به نیست می‌کنند نه ژنرال السیسی را.

کارایی : تحلیل شما از روند جریانات آتی در مصر و روند دموکراتیزه شدن این کشور چیست؟
پیروز مجتهد زاده : ببیند، آنچه که مسلم هست دو کشور ایران و مصر از این جهت شباهت‌های خیلی عجیبی دارند. چنانکه در طول قرن بیستم هم اصول زندگی سیاسی در این دو کشور شباهت‌های بسیاری به یکدیگر داشته است. در ایران من ویژه پس از برگزاری انتخابات اخیر ریاست جمهوری، به زنده بودن پروسه دموکراسی امیدوار شدم. بقیه داستان که آیا پروسه دموکراسی در ایران دولت جدید پیشرفت خواهد داشت تماماً بستگی به کاردانی و لیاقت و دلیری دولتیان جدید خواهد داشت. در مصر هم، در نتیجه همین انقلابی که در میدان التحریر صورت گرفت پروسه دموکراسی به وجود آمده است و تردیدی در این وجود ندارد. شرایط به صورتی درآمده است که مصر دیگر به قبل از این تحولات و سقوط حسنی مبارک باز نخواهد گشت. اما اینکه به جای حسنی مبارک چه خواهیم داشت، جای تردید است. آیا یک حکومت یک نفره؟ من فکر نمی‌کنم، آیا یک حکومتی که قدرت در آن بین گروه‌ها تقسیم شده است؟ شاید. آیا حکومتی خواهیم داشت که ظواهری از انتخابات و دموکراسی را نشان بدهد ولی تصمیمات به روال سابق دست ارتش باشد؟ ممکن است.
اما آن چیزی که جالب توجه است اینکه وقتی در مقطع فعلی در رسانه‌های بین‌المللی حرف و حدیث‌هایی از توافق ارتش و طرفداران مرسی طرح می‌شود، خود نشان دهنده این موضوع است که ارتش هم پذیرفته است که کودتا به این معنی نمی‌تواند به حفظ جایگاه ارتش در قدرت کمکی برساند. این اولین معنی تحولات اخیر قضیه است. همین که ارتش بفهمد و درک کند که کودتا به این معنی نمی‌تواند مشکلات مصر را حل و فصل کند بدین معنی است که ارتش هم قبول کرده که پروسه دموکراسی در کار هست و باید ادامه پیدا کند.

کارایی : پس شما نسبت به روند تحولات آتی در مصر خوش بین هستید؟
پیروز مجتهد زاده : من امیدوار هستم که مردم و نیروهای سیاسی فعال در مصر با یکدیگر به یک تفاهم مطلوب و دموکراتیک برسند. ممکن است در این توافق مرسی کنار گذاشته شود اما اخوان المسلمین را به صورت‌هایی در قدرت سهیم کنند. به هر حال مصر نمی‌تواند قدرت بزرگ این حزب سیاسی را نادیده گیرد. اما آن چیزی که باید تاکید کنم این است که اگر این توافق‌ها بر اساس سرهم بندی کردن و رویکرد غیر جدی باشد نتیجه ای نمی‌دهد ولی اگر بر اساس تصمیمات اساسی و اصولی دموکراتیک صورت پذیرد، یعنی تصمیم بگیرند که ضمن توافق، شرایطی را پیش بیاورند که قدرت به دست قانون بیفتد حاکمیت قانون محقق شود، آن وقت می‌شود خیلی امیدوار شد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.