قوانین نادرست اتاق را تضعیف کرده است
به مجموعهی تولیدی آقای صدقی نسب که وارد میشوید از همان ابتدا نظم و خوشروئی را میتوانید ببینید. مجموعهای است مرتب و سازمانیافته که همه چیز در خود دارد. از اولین مرحلهی تولید بگیرید تا آخرین مرحلهی فروش مستقیم به مشتریان. همین ترتیب درست است که من را به راحتی به دفتر مدیریت میرساند. آنجا هم آرامش تمام فضا را پر کرده است. وارد اتاق که میشوم دلیل اینهمه سکون و سکوت چنین مجموعهی فعالی را بهتر میفهمم. آرامش از تمام حرکات آقای صدقی نسب عیان است. عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی است و اتاق بازرگانی را هنوز هم امین التجار میداند. امینالتجاری که قرار است اقتصاد آذربایجان را به سمت توسعه ببرد. این شما و این گفتوگویی دقیق و آرام با آقای محسن صدقی نسب.
کارایی :آقای صدقی نسب نسبت اتاق بازرگانی امروز را با بازار تبریز چگونه میبینید؟
صدقی نسب :همانطور که مستحضرید شروع کار اتاق بازرگانی با بازرگانان بوده است. در زمان پایهگذاری اتاق تقریباهنوز صنعتی در کشورمان پانگرفته بود و آقای خسروشاهی و همراهانشان از تجارت آمدند و اتاق بازرگانی را شکل دادند. در آن زمان اقتصاد کشور به طور سنتی توسط بازار اداره میشد تا این که در سالهای بعد با ورود صنعت به عرصهی اقتصاد، اتاق بازرگانی هم جایی برای صنعتگران در کنار بازاریان در دل خود باز کرد. در واقع صنعت و معدن در ابتدا و در سالهای اخیر کشاورزی هم به مجموعهی اتاق اضافه شد و اتاق بازرگانی ازلحاظ قانونی حالتی فراگیرتر به خود گرفت. اما به نظرم اتاق بازرگانی همچنان قرابتش را با بازار حفظ کرده است. درست است که طی سالهای اخیر حضور صنعتگران در اتاق بیشتر شده است اما این صرفاً به این دلیل است که افراد تحصیل کرده بیشتری در صنعت هستند که با بازارهای جهانی در ارتباط اند. البته با تمام این تفاصیل باید پذیرفت که بازاریان در حال حاضر هم سهم بزرگی در اقتصاد دارد. در هیات نمایندگان اتاق بازرگانی فعلی تبریز هم از بازاریان دو یا سه نفر حاضر هستند. به خصوص از بازار فرش تبریز همواره در اتاق تبریز نماینده حضور داشته است و امروز نیز همچنان حضور دارند.
کارایی :جایگاه فعلی اتاق بازرگانی را چطور میبینید؟
صدقی نسب :من فکر میکنم اتاق متعلق به چهار بخش صنعت، معدن، تجارت و کشاورزی است. اولین مساله این است که دولت نباید در مسائل اتاق بازرگانی ورود کند. دلیل این امر هم این است که اینجا پارلمان بخش خصوصی است و بخش دولتی در اینجا حق و سهمی ندارد. درست است که سهم بخش خصوصی از اقتصاد کشور بسیار کم و شاید در حدود بیست درصد است، که صدالبته این یک فاجعهی اقتصادی است و باید این سهم به هشتاد درصد برسد و تنها در این شرایط است که مردم کاملا برایشان روشن میشود که دارند برای خودشان کار میکنند.
کارایی :برخی چنین طرح می کنند که اتاق تبریز در سالهای اخیر با روزهای اوج خودش فاصله داشته است. در صورت تایید موضوع به نظرتان دلیل آن چیست؟
صدقی نسب :متأسفانه در این سالها توجه لازم به اتاق بازرگانی نشده است. حتی زمانهایی پیش آمد که اتاق بازرگانی به عمد به حاشیه رانده شد. ولی تلاش و ایستادگی مدیران این سالهای اتاق باعث شد که این اتفاق نیفتد. در اوایل انقلاب میتوان گفت که اصلا نشانی از اتاق بازرگانی نمانده بود. خدا رحمتشان کند، حاج آقا میلانی خیلی در این مورد زحمت کشیدند و توانستند اتاق را حفظ کنند. اما در سالهای اخیر نوعی اختلافات خانوادگی در اتاق تبریز شکل گرفت و اتاق را از رسالت اصلی خود دور کرد که این اختلافات هم ریشه در داخل و هم ریشه در خارج از اتاق داشت. کسانی که در بخشهای دیگر اقتصاد کشور دارای منافعی بودند پیشرفت سریع پارلمان بخش خصوصی را میدیدند و در کار آن کارشکنی کردند و برای افرادی که قهرمانان ملی کشور بودند نقشههایی طرح کردند. من اعتقاد کامل دارم که اگر کسی مرتکب خطایی شده است باید بازخواست شود. اما مساله در اینجاست که چگونه میشود که کسانی را که قهرمان ملی بودند و بر جایگاه امینالتجاری تکیه زده بودند در یک شب بی اعتبار کرد. پس تکلیف زحماتی که این افراد برای اتاق کشیدهاند چه میشود؟ با کدام معیارهای اخلاقی میتوان بعد از چند دهه خدمت با این افراد این گونه رفتار کرد؟ در چنین شرایطی چطور میشود از جوانان انتظار داشت که ریسک قبول مسئولیت را بپذیرند. بهکارگیری این نوع ادبیات در اتاقی که به عنوان اولین اتاق ایران شروع به کار کرده است و بیش از یکصد سال از سابقهاش میگذرد ابداً مناسب و شایسته نیست.
کارایی :نظرتان در مورد آیندهی اتاق تبریز چیست؟
صدقی نسب :من اطمینان دارم اتاق تبریز با ورود افراد جدید و اصلح حتی بیش از گذشته دارایشان و منزلت خواهد بود و به یک اتاق به روز در سطح اول جهان تبدیل خواهد شد. این کاملا درست است که کسانی که در گذشته در اتاق بودهاند با علم روز دنیا چندان آشنایی نداشتهاند، اما اتاق را خوب اداره کردهاند. همین طور میدانم که با ورود نیروهای علمی و خلاق در آینده این اتاق خواهد توانست بسیار قویتر از گذشته به راهش ادامه دهد و با استفاده از تجربیات به دست آمده در هیئتهای قبل، اتاق را به یک سکوی پرتاب برسانند.
کارایی :به نظر شما دلیل عدم استقبال فعالان اقتصادی از عضویت در اتاق تبریز چیست؟
صدقی نسب :بخش بزرگی از این مساله به موانع قانونی برمیگردد. در حال حاضر موانع بسیار زیادی بر سر راه عضویت در اتاق وجود دارد که در گذشته وجود نداشت. من تاثیر این موانع قانونی را بیشتر از مسائل منفیای میدانم که اکنون متأسفانه در افکار عمومی طرح شده است. همین حالا من خودم برای تمدید کارت بازرگانی اقدام کردهام که در طول دو ماه هنوز هم نتوانستهام مراحل قانونی را به اتمام برسانم. این در حالی است که سابقهی عضویتم در اتاق بازرگانی به بیش از بیست سال میرسد.
کارایی :سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که کسی که در اتاق بازرگانی برای سالها عضویت کاملا سالم داشته است و درحال حاضر دچار مشکلاتی شده است که شاید حتی تحت کنترل او نبوده و در نتیجهی بحرانهای اقتصادی کشور ایجاد شده است تکلیفش چیست؟ آیا چنین شخصی لزوما ناسالم است و باید از عضویت و حمایتهای اتاق محروم شود؟
صدقی نسب :قطعاً چنین افرادی شایستگی دارند و هنوز هم جزء افتخارات ملی و اقتصادی این کشورند. ما نباید این اشخاص را به سادگی از یاد ببریم. امروز در میان این افراد کسانی قرار دارند که ادارهی دارائی استان همواره معتقد بود که دفاتر ایشان آن قدر سالم است که نیازی به کنترل آن نیست. این افراد همان افرادند. آن ها که عوض نشدهاند. شرایط امروز آنها را در چنین حالی قرار داده است. ما باید قدر این سرمایهها را بدانیم. من معتقد نیستم که اصلحیت و اهلیت در آوردن آن مدارک و ارائهشان به اتاق است. مبنای تعیین این قوانین این بوده است که این فکر تقویت شده که در گذشته کارتهای بازرگانی و عضویت به راحتی صادر میشده است و در نتیجه آرائی از پیش تعیین شده وجود داشته است.
کارایی :آیا این امر به این معنی است که قوانین خاصی به نوعی از قدرت اتاق کاستهاند؟
صدقی نسب :بله. همینطور است. نمونهی بارزتر این موانع قانونی را در ترکیب اتاق ایران میبینیم که نمایندگان اتاقهای کل ایران به همراه نمایندگان وزارتخانههای دولتی در آن هستند. تمامی نمایندگان بخش خصوصی مجبورند به نوعی با دولتیان که در بیرون از اتاق با آنان مراوداتی دارند همکاری و به نوعی همراهی کنند. پس این پارلمان نمیتواند صددرصد خصوصی باشد.
کارایی :پس در واقع شرایط دولتی برای انتخاب اعضای اتاقی که باید مدافع منافع بخش خصوصی باشد ملاک قرار داده شده است؟
صدقی نسب :بله همینطور است. و این کار را فقط برای این انجام دادهایم که روند عضویت را کندتر و سختتر کنیم. میتوان در آینده به عنوان مثال از گمرک و شهرداری و جاهای دیگر هم استعلامهایی انجام داد و موانع بیشتری ایجاد کرد تا تعداد افراد کمتری هم امکان و هم رغبت عضویت در اتاق را داشته باشند.
کارایی :آقای صدقی نسب به نظر شما این مطلب که اگر برای اعضای اتاق به میزانی بیش از حق عضویتشان خدمات ارائه شود این اعضا برای عضویت راغب میشوند چقدر صادق است؟
صدقی نسب :من فکر نمیکنم که مسئلهی کسی که با این همه دردسر عضو اتاق بازرگانی میشود دویست هزار یا پانصد هزار تومان باشد. توانائی مالی این افراد به مراتب بیشتر از این ارقام است که این مسائل برایشان مهم باشد. اساساً اتاقی که سالم و فعال باشد و اجازه بدهند کارش را درست انجام دهد بیش از این ها میتواند خدمات ارائه کند. بالاخص اتاقی باشد که مدرن باشد و جهانی، و حداقل بتواند با اتاق ترکیه وارد رقابت شود، مطمئناً میتواند اعضایی بیش از امروز را به خود جلب کند و با تمام دشواریهای قانونی افراد را به عضویت در اتاق تشویق کند. فکر میکنم با توجه به ترکیب افرادی که دارند برای ورود به اتاق آینده آماده میشوند حتما اتفاقاتی که اشاره شد در اتاق خواهد افتاد.
کارایی :این مطلب که اتاق بتواند به ابزارهایی مسلح شود که از علم و تکنولوژی روز دنیا برخوردار شود کاملا درست است. اما به نظر میرسد که بخش بزرگی از مشکلات نه در این بخش، که در بخش فرهنگی قضیه است. با توجه به برنامههایی که جریانهای مختلف کاندیدای اتاق ارائه کردهاند اختلاف دیدگاهها بسیار زیاد است. در چنین اتاقی در صورت یکدست بودن اعضای اتاق صلاحیت اخلاقی اعضا بسیار مهم خواهد بود و در صورت یکدست نبودن ترکیب هم احتمال توافق سخت خواهد شد. این موارد را در ارتباط با اتاق آینده چطور ارزیابی میکنید؟
صدقی نسب :به هر حال این یک اصل اساسی است که باید به عقاید همه احترام گذاشت. اما باید حواسمان در آرائی که میدهیم به این باشد که به کسانی رای ندهیم که به جای منافع جمعی اقتصادی به منافع شخصی تاکید کنند. اگر چنین اتفاقی بیفتد قطعاً وضعیت اتاق تبریز بد خواهد شد و با حسرت به روزهای امروزمان خواهیم نگریست. عدهای هستند که همواره به منافع شخصی فکر میکنند و ما امیدواریم نظرشان عوض بشود و به منافع ملی فکر کنند.
کارایی :آیا در سطحی کلانتر شما این عزم را در دولت میبینید که بتواند و بخواهد برای بخش خصوصی نه تنها در حال که در آیندهی کشور هم سهمی قابل توجه قائل باشد؟
صدقی نسب :من فکر میکنم ما باید به یک باور ملی برسیم که ما میخواهیم بخش خصوصی اقتصاد کشور را اداره کند. اگر به این باور رسیدیم باید محور اقتصاد کشورمان را از واردات و مصرف به تولید و صادرات تغییر بدهیم. برای تغییر این محور هم باید بسیاری از قوانین را تغییر دهیم. قوانین کار و بانک و گمرک و غیره در کشور ما به نفع واردات و مصرف طراحی شده است. واقعا در کشورمان هزاران دلیل میتوان یافت که همه چیز علیه تولید و صادرات است اما ما باورمان نمیشود! کشوری که تولید را بخواهد آن را در این حال زار رها نمیکند. مگر ما نمیدانیم که با افزایش هرچه بیشتر اشتغال فقر و فحشا و دیگر مفاسد کمتر خواهد شد؟! پس چرا اجازه میدهیم دلال بازی حکومت کند؟! چرا اجازهی واردات و قاچاق را میدهیم؟! پس ما چندان علاقهای به تولید و صادرات از خودمان نشان نمیدهیم. آماری که وجود دارد این است که سی و هفت درصد واردات کشور از راه قاچاق انجام میشود. این رقم بسیار کلانی است. این یعنی بیش از یک سوم واردات. این یک فاجعه است.
ما باید باور ملی را عوض کنیم. قوانین را به نفع تولید و صادرات اصلاح کنیم. بعد میتوانیم بگوییم که در طول مدت زمانی البته طولانی کشور در مسیر رشد قرار خواهد گرفت. همان طور که این کار را در ترکیه، مالزی، کره و اندونزی انجام دادند. ما هم میتوانیم به این نتایج برسیم و نیازی نیست برای رسیدن به این مراحل سر جنگ با جهان را پیش بگیریم.
کارایی :چطور است که ما همیشه در این تحولات نوگرایانه همیشه در ته صف قرار میگیریم؟
صدقی نسب :از ماست که بر ماست. ما همواره فکر کردهایم که همه چیز را میدانیم در حالی که هیچ چیز نمیدانستهایم.
کارایی :از نظر شما در اتاق آینده شاهد فردمحوری خواهیم بود؟
صدقی نسب :من این طور فکر نمیکنم. شرایط با گذشته تغییرات اساسی داشته است. اما باید بپذیریم که، مثل فضای سیاسی و اجتماعی که بدون تشکیل احزاب گرفتار دیکتاتوری میشود، در فضای اقتصادی و اتاق بازرگانی هم همین امر حاکم خواهد بود و تا وقتی شرایطی روشن در رقابت وجود نداشته باشد، فرد محوری همواره به عنوان خطر وجود خواهد داشت. اگر در انتخابات دارای چند گروه با دیدگاهها و برنامههای کاملا مشخص بودیم در آن گروهها نظر جمع حاکم میشد و رهبر گروه هم نمایندهی نظرات افراد آن گروه میبود. این در حالی است که وقتی پانزده نفر هیات نمایندگان نظرات گوناگونی دارند هر یک از آنها برای خود مانند یک گروه یا حزب رفتار میکند و راجع به یک مساله پانزده نظر گوناگون وجود دارد. البته در این مورد من اطمینان دارم که اتاق بعدی از اتاق قبلی بهتر خواهد بود.
کارایی :در حال حاضر لابیهایی در مورد انتخابات اتاق شکل گرفته است. از سوی دیگر میدانیم که اتاق در زیرمجموعهاش دارای تشکلهای صنفی است. نسبت این لابیها با آن تشکلهای صنفی در انتخابات اتاق چیست؟ در واقع من فکر میکنم که هیات نمایندگان فرضی تشکیل شده در لابیها ارتباط مستقیمی با تشکلهای صنفی زیرمجموعهی اتاق ندارند. تعداد و توان تشکلهای صنفی هم طوری نیست که چندان بتوان روی آنها مانور داد. تکلیف قطع ارتباطی که سالهاست بین هیات نمایندگان و تشکلهای زیرمجموعهی اتاق وجود دارد چیست؟ آیا چنین هیات نمایندگانی خواهد خواست و خواهد توانست در جهت تقویت و از آن مهمتر گسترش تشکلهای صنفی اتاق اقدام کند؟
صدقی نسب :همانطور که گفتید تشکلها ضعیف بودهاند. باید این تشکلها عضو هیات نمایندگان باشند. اتاق باید آنها را تقویت کند و به آنها بها بدهد. تشکلهای صنفی هم سعی کنند در هیات نمایندگان حاضر باشند. چه در این دوره و چه در دورههای بعد. اگر آنها در هیات نمایندگان حاضر نباشند مسلماً اختلافاتی پیش خواهد آمد و یا در یک جدائی کامل از اتاق در گوشهای مشغول کارهای خودشان خواهند شد. چرا باید این تشکلها در هیات نمایندگان و هیات رئیسه حضور نداشته باشند؟! بودن این تشکلها میتوانست و میتواند به پیشرفت اتاق کمک شایانی بکند. اتاق آینده هم نباید تشکلها را از یاد ببرد و باید حتی اگر آنها ضعفهایی دارند در جهت تقویت آنها گام بردارد.
کارایی :پیشبینی شما در مورد انتخابات اتاق چیست؟
صدقی نسب :من فکر میکنم با توجه به جمیع جهات چیزی بیش از سیصد رای در انتخابات داده خواهد شد. بنابراین از اعضای محترم میخواهم با حداکثر قوا در انتخابات شرکت کنند و افراد اصلحی را که در شان اقتصاد و فعالان اقتصادی استان باشند را انتخاب کنند و بازهم چون همیشه به اولین اتاق کشور چون همیشه افتخار کنند.