بافت تاریخی در شهر باقی نمانده است
بسیاری از کارشناسان میراث فرهنگی انتصاب آقای حقپرست به مدیر کلی میراث فرهنگی و گردشگری را به فال نیک گرفته اند. مردی دلسوز که درکنار تحصیلات مرتبط در دانشگاه های تهران و ولز انگلستان و عضویت در هیئت علمی دانشگاه هنر اسلامی تبریز، دغدغه عمل دارد و عزمی جدی برای حفظ هویت فرهنگی هموطنانش. آنچه در ذیل می خوانید حاصل مصاحبه ای است با محوریت موضوع این پرونده کارایی، تبریز برای زندگی چگونه جایی است؟
کارایی :از منظر سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، تبریز چگونه جایی برای زندگی است؟
حق پرست :زندگی در متن اجتماع است که معنا پیدا میکند. وقتی که بخواهیم توسعهی پایدار داشته باشیم، سه دایرهی تودرتو را خواهیم داشت که از بزرگ ترین آن که محیط زیست است و انسان را در آغوش خود دارد، شروع میشود و به اجتماع و در نهایت اقتصاد میرسد. اگر محیط زیست نداشته باشیم نه اجتماعی وجود خواهد داشت و نه اقتصادی. مدل قبلی این گونه بود که این سه دایره هر سه در کنار هم بودند و یک منطقهی مشترک بین هر سهی آن ها وجود داشت که آن را پایداری میدانستند که هنوز هم برخی به چنین الگویی برای توسعهی پایدار معتقدند. در این میان من اعتقاد دارم که ما اگر آنچه را که به عنوان سرمایه در اختیار داریم به درستی استفاده نکنیم و تنها از آن را مصرف کنیم، نخواهیم توانست خوب زندگی کنیم. بنابراین در یک نگاه جامع اگر این سرمایهگذاری درست صورت نگیرد، بشر همچنان دچار همین مشکلاتی که امروزه گرفتار آن است خواهد ماند. پیش آمده، کم شدن محیط سبز زندگی، ناراحتیهای عصبی و انواع بیماریها، دلیلشان این است که ما یاد نگرفتهایم قدر موهبت هایی را که خداوند خشکسالی های بر ما ارزانی داشته است را به درستی بدانیم. این ها مسائلی است که در آموزههای مذهبی ما آموزش داده شده است و ما از آن ها غافل شدهایم. مثل یک ورثهی ناخلفیم که میراث پدری را بدون هیچ فکر و طرح مناسبی مصرف کرده و از بین بردهایم. همین مطلب در مورد انرژیهای تجدیدناپذیر و موارد دیگر هم رخ داده است. در یک اشتباه بشری بدون مرز که بین ایران و آفریقا و همه جای دنیا مشترک است در مورد محیط زیست بسیار بد عمل کردهایم. در زمانی نه چندان دور وقتی یک کیلو تخم مرغ خریداری میکردیم یا در پاکت گذاشته میشد و یا در دستمالی بسته میشد. یعنی تمامی آنچه که از خرید تخم مرغ باقی میماند تا حتی پوستهی آهکی آن به طبیعت بازمیگشت. اما بسته ی پلاستیکی امروزی سیصد سال در طبیعت باقی خواهد ماند. حقیقت این است که امروزه طبیعت و محیط زیست ما دیگر توانائی هضم این میزان از مصرف و زبالهی حاصل از آن را ندارد. این ها صدماتی است که انسانها به محیط زیست میزنند و ردپای ناخوشایندی بر آن باقی میگذارند.
کارایی :آیا میخواهید بگویید که این سبک زندگی است که به خوب و بد زیستن معنا میبخشد و نه مکان زندگی؟
حق پرست :ببینید به طور کلی زندگی امروز بشر به وسیلهی دو تئوری تحت تأثیر بسیار قرار گرفته است. یکی تئوری مارکسیستی است و دوم تئوری اقتصادی آدام اسمیت. بخش بزرگی از دنیا پس از ارائهی تئوریهای آدام اسمیت به آن سمت سوق پیدا کرده است. برای همین است که برای ادامه پیدا کردن چرخهی سرمایهداری شدیداً بر فرهنگ مصرف در جهان تبلیغ شده است. تئوری مارکسیستی هم که در بسیاری از نقاط جهان شکست خورد و عملاً نتوانستند آن را به اجرا درآورند.اما زندگیای که ما در تبریز و اغلب نقاط جهان در حال حاضر داریم زندگی مصرفی است و نه زندگی واقعی که در آموزههای دینی ما نیز آمده است. در این نوع زندگی تاکید بر مصرف وجود دارد. طبق این الگو باید هر آنچه را که میتوانی خریداری کنی و دور بیندازی که این خریدن و دور انداختنها بیش از آن که بهره داشته باشد، صدماتی در پی دارد. حال اگر همین مصرف گرایی جنبه کیفی خود را از دست بدهد، یعنی چیزهایی مصرف شوند که زیان بیشتری به دنبال دارند، وضعیت بدتر هم می شود. در تبریز این قضیه از جهات مختلفی قابل بررسی است. از حمل و نقل و آلودگی هوا بگیرید تا صدماتی که از مصرف و به ویژه مصرف غذا به بار میآید که این دومی در جهان آن چنان جایگاه مهمی پیدا کرده است که تعدادی از معماران بزرگ دارند بر روی این موضوع کار میکنند تا به نوعی از صدمات بکاهند. معمولا وقتی میزان هزینههای طبیعی را که برای انسان مصرف میشوند را بررسی میکنیم، میگوییم که سی درصد از این مصرف مربوط به پناهگاههای انسانی است، سی درصد هم مربوط به حمل و نقل است و سی تا چهل درصد مابقی مربوط به صنایع است. تبریز ما به عنوان شهر صنعتی شناخته میشود. صنعت بیشترین صدمه را به محیط زیست میزند که کشاورزی هم جزء آن است. نتیجه این می شود که دریاچهی ارومیه در حال خشک شدن است، هوا آلوده است و هر روز فلزات سنگین تنفس میکنیم. آب آلوده است و میزان آن هم به دلیل میزان بالای مصرف بالا رفته است. هرچند تنوع خوراک بیشتر شده است ولی مشکل چاقی فراگیر شده است و بیماریهای قلبی و غیره زیاد شده است و تمام این ها به خاطر دور شدن بشر از سادهزیستی و تمایل به مصرفگرایی است.
[images_grid auto_slide=”no” auto_duration=”1″ cols=”three” lightbox=”no” source=”media: 10288,10289,10290,10291,10292″][/images_grid]