فرش هریس؛ اعجاز خطوط شکسته

0 ۲,۳۹۳
گفتگوی اختصاصی نشریه کارایی با زین العابدین هریس نژاد
سرپرست اتحادیه بافندگان فرش هریس

کارایی : جناب آقای هریس نژاد، به بهانه انتخاب تبریز به عنوان «پایتخت جهانی بافت فرش»، پرونده ای در این خصوص در دست تهیه و تدوین است. با توجه به شهرت فرش هریس در عرصه فرش دستبافت و با توجه به اینکه شما سال هاست در این زمینه فعالیت داشته اید، می خواستم قدری در خصوص تاریخچه فرش هریس و آنچه این فرش را از سایر فرش های روستایی متمایز می نماید، توضیح بفرمایید.

هریس نژاد : البته واقعیت این است که اگر بخواهیم به مساله دقیق، اساسی و تاریخی نگاه کنیم، هریس می تواند پایتخت فرش دنیا باشد. هم اکنون از فرش به عنوان هنر صنعت یاد می شود اما فرش هریس فقط هنر است. به طور مثال در تبریز هیچکس نمی تواند بدون نقشه فرش ببافد ولی در هریس مبنای کار، ذهنی بافی است و این به ذهن بافنده بستگی دارد که چقدر بتواند طرح را زنده کند. بافنده فرش هریس، هم طراح است و هم بافنده. من عکس یک فرش چهارصدساله هریس را در اینترنت دیدم. جالب است که این فرش نمایی از زندگی یک خانواده هریسی بود و در آن هم عکس بافنده و هم مزرعه و هم حیوانات دیده می شود. در این فرش حتی محل ذخیره آبی که از چشمه ها جاری است، نیز گنجانده شده و حاشیه فرش هم که ما به آن زنجیره می گوییم، دقیقاً همانند حاشیه یک زمین زراعی ردیفی از درختان را نشان می دهد که دورادور مزرعه برای حفاظت از زمین و حیوانات کاشته می شد. این چارچوب فرش هریس را نشان می دهد.

فرش هریس؛ اعجاز خطوط شکسته

کارایی : یعنی فکر می کنید که نقشه فرش هریس به نوعی ریشه در حیات زیسته انسان های آن منطقه دارد؟

هریس نژاد : بله بافنده زندگی خود را روی فرش آورده بدون اینکه سوادی داشته باشد و یا نقشه ای در ذهنش داشته باشد. معمولاً دو نوع فرش بافته می شود یکی افشان که فاقد لچک، ترنج است و دیگری فرشی است که چک و ترنج را دارد و این فرش دارای لچک و ترنج از هریس ابداع شده است و از مزرعه درآمده است. از لحاظ تاریخی اسنادی داریم که قدیمی بودن تاریخ فرش هریس را نشان می دهد. در آن منطقه یک سنگ نوشته و سنگ قبری وجود دارد که وقتی به آن نگاه می کنیم مشخص می شود که احتمالاً قبر یک استادکار فرش است چراکه ابزار و آلاتی که امروز در فرش هریس موجود است، همگی بر روی آن قبر حک شده اند. این مستندات تاریخی نشان می دهد که این صنعت و یا این هنر در این منطقه سابقه بیش از هشتصد ساله دارد؛ این سنگ که همچنان موجود است، قدیمی ترین سند برای تاریخ فرش هریس است. از دیگر اسناد معتبر فرش های متعلق به هریس در موزه های معتبری همچون لوور فرانسه است. یک تابلو نقاشی به نام بازار مصر که هنرمندان تابلو فرش کار تبریزی این طرح را به کرات بافته اند، تا جایی که می دانم این تابلو حدود چهارصد سال پیش کشیده شده است. جالب است که در این نقاشی که بازار مصر را ترسیم می کند، فرش هریس وجود دارد و این نشان دهنده این است که فرش هریس چهارصد سال پیش در بازار مصر وجود داشته است و نشانگر این است که از آن زمان پای فرش هریس به بازارهای خارجی باز شده است. امروز هم در کشورهای عربی فرش هریس مقبولیت خاصی دارد اما از صد و پنجاه سال پیش قضیه مقداری فرق کرده است. در آن سال ها سرمایه گذاران تبریزی، فرش هریس را صنعت قابل سرمایه گذاری ارزیابی می نمایند و بدین ترتیب، برخی سرمایه داران تبریزی از جمله خانواده گنجه ای سرمایه گذاری های کلانی در زمینه فرش هریس انجام دادند. این سرمایه گذاران نقشه های خود را می آوردند تا در هریس بافنده ها آن نقشه ها را ببافند. چون شیوه بافت هریس و تبریز کاملاً متفاوت است، این نقشه ها در هنگام بافت تغییر پیدا می کند و نتیجه این می شود که نقشه طور دیگری از کار در می آید و تمام خطوط دوار به خطوط شکسته تبدیل می شود. دلیل این امر این است که در هریس امکان درآوردن خطوط دوار و منحنی وجود ندارد و این به دلیل ابزار و آلات و شیوه بافت و تکنیک بافت است که اجازه نمی دهد این اتفاق بیافتد. مثلاٌ در هنگام بافت فرش تبریز پود ها بعد از هر گره فرش به وسیله دفه کوبیده می شود که حداکثر نیم کیلو وزن دارد اما در هریس، وسیله ای با آن پودها کوبیده می شود، پنج کیلو وزن دارد و تار و پودها را با شدت به هم وصل می کند. اینجاست که خطوط منحنی می شکند و به همین دلیل است که به فرش هریس اعجاز خطوط شکسته می گویند.

کارایی : علاوه بر این ویژگی چه چیزهای دیگری در این فرش تغییر به وجود آورده و آن را نام آور کرده است؟

هریس نژاد : شیوه بافت، مصالح و رنگ. این پارامتر ها کیفیت فرش را تعیین می کنند. خب در هریس در ایام قدیم مصالح بافت فرش و رنگرزی آنها توسط خود بافندگان و در خانه انجام تهیه می شد. من این هارا به یاد می آورم. برای رنگرزی از رنگ های گیاهی که از مواد طبیعی به دست می آمد، استفاده می شد. شیوه بافت فرش هریس واقعاً متفاوت است. در تمامی شهرها و جاهایی که فرش بافته می شود، بدون استثنا از چاقوی قلاب دار استفاده می شود وهر گره دو بال دارد. در بافت های معمول فقط یک بالِ گره بیرون می آید و دیده می شود ولی در فرش هریس با دست یک گره کامل می زنند و و دو بال را باهم می برند و این باعث می شود که فرش هریس، فرشی کلفت باشد. به همین دلیل هم فرش هریس هر اندازه تا بخورد و در معرض ضربه قرار بگیرد، احتمال شکستن آن وجود ندارد. ولی سایر فرش ها، شکنندگی زیادی دارند. خطوط شکسته فرش هریس خواهان بسیاری دارد و بی اندازه مقبول است. زیبایی فرش هریس روز به روز که کهنه تر و سالخورده تر، بیشتر می شود.

هم اکنون از فرش به عنوان هنر صنعت یاد می شود اما فرش هریس فقط هنر است. به طور مثال در تبریز هیچکس نمی تواند بدون نقشه فرش ببافد ولی در هریس مبنای کار، ذهنی بافی است و این به ذهن بافنده بستگی دارد که چقدر بتواند طرح را زنده کند. بافنده فرش هریس، هم طراح است و هم بافنده.

با این وجود این سرمایه گذارهای تبریزی بودند که فرش هریس را به بازار جهانی بردند و از آن پس اهالی خود هریس هم دیدند این کار ارزشمند و سودآوری است، شروع به سرمایه گذاری نمودند. در هریس به افرادی که روی فرش سرمایه گذاری می کردند، ارباب می گفتند. پدربزرگ من هم از سال ١٣٢٠ ،نماینده شرکت فرش ایران در هریس بود. بدین ترتیب و با ورود ارباب ها، نظارت جدی بر روی مصالح، رنگ ها، و نحوه رنگرزی صورت می گرفت به طوری که ارباب ها دوبار در هفته به جهت نظارت به خانه کارگران مراجعه می کردند. دستمزد این کارگران نیز توسط اربابان پرداخت می شد. این روال تا وقوع انقلاب ۵٧ ادامه داشت. بعد از انقلاب اتفاقی افتاد که به لحاظ نتیجه و آثار، تناقضاتی در پی داشت. با وقوع انقلاب، اگرچه سرمایه در اختیار خود مردم قرار گرفت تا با آن کار خود را شروع کنند و این امر فی نفسه اتفاق مبارکی بود، اما قسمت نامبارک این مساله به قطع نظارت اربابان مربوط می شد. در این مقطع اگر چه روابط استثماری میان ارباب و رعیت از میان رفته بود اما کیفیت فرش نیز افت قابل توجهی کرد. همانگونه که پیشتر عنوان شد، اربابان خود کارشناسان بودند و چون بافت فرش هریس مبتنی بر ذهنی بافی بود، پس از قطع نظارت اربابان، دخل و تصرف هایی زیادی در نقشه توسط بافندگان صورت گرفت به طوری که در برخی موارد، نقشه گل های درشت را ریز می بافتند یا برعکس و حتی در رنگ ها هم از رنگ هایی استفاده می شد که بازار پسند نبودند. بعدها به تدریج هم که سهمیه ای تحت عنوان رنگ های شیمیایی به بافندگان داده می شد. بعضی وقت ها فکر می کنم که شاید این سهمیه رنگ های خارجی که به ما می دادند با قصد و غرض قبلی بوده تا صنعت فرش ما رو به افول بگذارد و امروز در بازار جهانی ترکیه، چین، پاکستان پیشرو گردند. الان وضعیت به گونه ای شده که در هندوستان با رنگ های گیاهی فرش هریس تولید می شود.

تمامی این عوامل باعث شد تا کیفیت فرش هریس مقداری افت کند اما به هر روی این فرش تا به امروز هم در خانه ها بافته می شود. نکته جالب دیگری که بایستی در خصوص فرش هریس عنوان کنم این است که تمامی بافندگان فرش در هریس، زنان هستند و مردان عموماً فرش نمی بافند. در میان بافندگان نامدار مرد در هریس تنها نام یک نفر ماندگار شده و آن اسماعیل بیگ است که فرش های بافته شده بی همتا هستند و این امر برای فرش های بافته شده توسط وی، شهرت جهانی به ارمغان آورده است. من از نزدیک با وی دیدار کردم و در کمال تعجب و تاسف دیدم که به رغم ارزش بالای کارهای وی، خود او در وضعیت معیشتی و مالی نامناسبی زندگی می کند. اسماعیل بیگ به من می گفت که عشق به بافتن فرش از کودکی در جان او بوده است و چون بافتن فرش در هریس کاری زنانه بوده، مادر او را از این کار بر حذر می داشته اما او در خلوت و در خفا خود را به دار قالی می رسانده و عطش بافتن فرش را بدین گونه فرو می نشانده است.

امروز اما فرهنگ هنری بافت فرش را از دست دختران و زنان ما گرفته اند، به گونه ای که بافندگان فرش، انجام این کار را کتمان می کنند و در ذهن آنان این کار یک شغل دون پایه و بی ارزش جلوه می کند. مجموع این عوامل دست به دست هم داده تا در بازار جهانی جایگاه خود را از دست بدهیم. یک بار که در آلمان بودم، یکی از دوستانم از من خواست تا او را برای خرید یک فرش هریس همراهی کنم. بعد از دیدن فرش مورد نظر، تائید کردم که این فرش فوق العاده زیباست ولی برایم سوال ایجاد شد که این فرش متعلق به کدام فرد و یا کدام کارخانه است که من تا به حال آن را ندیده ام، با لمس فرش و بر مبنای شیوه بافت آن دیدم متوجه شدم که این فرش در هریس بافته نشده است. از فروشنده سوال کردم و وی در جواب گفت منظورتان کدام هریس است؟ این فرش متعلق به هریس ترکیه است. آن فرش آنقدر عالی و با رنگ های خوبی بافته شده بود که هم قابل تقدیر بود و هم بسیار مشابه فرش های چندین سال پیش هریس.

در مملکت ما متاسفانه مدیریت تولید صفر است و اساساً نیازی هم به تولید نداریم. شاید قبل از ملی شدن صنعت نفت به تولید احتیاج داشتیم، به اینکه این فرش صادر شود و به مملکت ارز وارد شود ولی امروز که نفت داریم و نیاز به تولید وجود ندارد، در این زمینه حساسیت و جدیت نداریم. به همین دلیل است که فرش هریس امروز در آستانه اضمحلال قرار گرفته است البته اگر یک حرکت اساسی صورت پذیرد، شاید فرجی حاصل شود و هم فرش هریس و هم فرش ایران در وضعیت بهتری قرار گیرند.

کارایی : پس برای کوتاه مدت چشم انداز مثبتی وجود ندارد ؟

هریس نژاد : فعلاً نه مگر اینکه به شیوه ارباب رعیتی سابق البته در سطح کارشناسی بر تولیدات غیر متمرکز و خانگی نظارت اعمال شود که البته چندان هم امکان پذیر نیست چون قبلاً ها در هریس همه درها باز بود و همه به خانه همدیگر برای نظارت و بررسی می رفتند و اصلاً فرهنگ غالب این بود که ارباب به خانه ها می رود و فرش هارا مورد بررسی قرار می دهد اما امروز چنین چیزی امکان ندارد. به همین دلیل تنها راه این است که کار فرش بافی را به کارگاه های متمرکز بسپاریم. برای این کار نیاز به سرمایه گذار و بخش خصوصی است و آن هم مستلزم حمایت های دولتی است. اگر نتوانیم مدیریت کارگاه های متمرکز را به درستی اعمال نماییم، فرش هریس آهسته آهسته رو به افول می رود.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.