توافق ژنو به مثابه قفل گشائی از خاورمیانه

0 ۲۲۸
توافق هسته ای از نگاه اکونومیست

برای بیش از سه دهه ایران و آمریکا دشمنان خونی یکدیگر بوده اند. نفرت این دو از یکدیگر همانند نفرت فلسطینی ها و اسرائیلی ها، چارچوب ویژه ای برای اتحادهای استراتژیک در خاورمیانه فراهم آورده و به ترور و جنگ در این منطقه دامن زده است. قرارداد موقت هسته ای نیز اگرچه تا زدودن کامل اثرات این دشمنی سی ساله راه زیادی در پیش دارد. اما روزنه امیدی است برای داشتن یک خاورمیانه متفاوت و بهتر. این چشم انداز اگرچه بسیار دور از دسترس قرار دارد اما آنقدر جذاب هست که ارزش تلاش کردن و رسیدن داشته باشد.
ایران و شش قدرت جهانی به رهبری آمریکا، بالاخره توانستند روز 24 نوامبر به توافق اولیه دست پیدا کنند. بر مبنای این توافق ایران بایستی بخشی از فعالیت های هسته ای خود را به نعلیق دربیاورد در مقابل بخشی از تحریم ها علیه ایران از میان برداشته خواهد شد. اما چیزی که بر اهمیت این توافق نامه می افزاید، چشم اندازی است که این توافق نامه نوید آن را می دهد. اگر ایران به مفاد توافق نامه پایبند بماند، و در مقابل گروه 5+1 هم به تعهدات خود وفادار بماند، مذاکرات ممکن است اراده و حسن نیت کافی برای رسیدن به یک توافق پایدار و جامع را فراهم آورد. این مساله احتمال همکاری های مشترک ایران و آمریکا را افزایش خواهد داد و یا حداقل از بروز جدال و تنش های بیشتر در یکی از پرتنش ترین مناطق جهان جلوگیری خواهد کرد.
البته رسیدن به چنان مرحله ای به زعم بسیاری از سران کشورهای عربی و اسرائیل یک رویاست. آنها غرب را به تکرار اشتباه نویل چمبرلن در اعتماد به هیتلر متهم می کنند. بر مبنای استدلال های این کشورها، ایران در خلال تمام این سالها رفتاری دوگانه در پیش گرفته است. ایران از بشار اسد حمایت می کند و اسرائیل را به نابودی تهدید می نماید و برای توجیه قدرت خود به تبلیغ علیه آمریکا و معرفی آن به عنوان شیطان بزرگ می پردزاد. بنیامین نتیانیاهو نخست وزیر تندروی اسرائیل، نیز در اظهارنظر مشابهی این توافق نامه را یک توافق نامه سست و ناپایدار می نامند و همه جا از این سخن می گوید که که ایران به آن پایبند نخواهد بود و در مذاکرات نهائی هم شرکت نخواهد کرد.به زعم وی، آمریکا با انجام این توافق نامه متحدان خود را فدا کرده و فقط سختگیری هایی چون تحریم ها و حمله اسرائیل به تاسیسات نظامی ایران باعث شد تا این کشور به پای میز مذاکره بازگردد و در نتیجه سختگیری های بیشتر است که ایران را وارد به صرفنظر از برنامه هسته ای خود خواهد کرد.

شاید انجام هر معامله ای با ایران یک نوع قمار باشد اما غرب در بازه زمانی کوتاه مدت چیزی برای باختن ندارد. در این توافق آنچه وجهه ایران را حفظ می کند، این است که ایاایران همچنان می تواند به غنی سازی اورانیوم ادامه دهد اگرچه سطح این غنی سازی نمی تواند بیش از 5 درصد باشد ایران همچنین با بازدید روزانه از تاسیسات هسته ای خود موافقت کرده است. اگر مذاکرات با شکست مواجه شود فاصله ایران با سطح غنی سازی مورد نیاز برای مصارف نظامی نزدیک تر از فاصله امروز آن نخواهد بود در حالیکه اگر توافقی صورت نمی گرفت، ممکن بود به این سطح بسیار نزدیک باشد.
فشار بر روی ایران همچنان وجود دارد. اگر ایران مفاد این تعهدنامه را نقض نماید، یا در اجرای آن کارشکنی کند، روسیه و چین که اعتبار خود را بر سر این توافق نامه گذارده اند ممکن است از اعمال تحریم های بیشتر علیه ایران حمایت نمایند. باراک اوباما نیز هموراه می گوید که گزینه نظامی را بر روی میز نگه داشته است. با این وجود پایبندی به توافق نامه ماحصل فراوانی برای ایران خواهد داشت. پیشاپیش 7 میلیارد از محل لغو تحریم ها نصیب ایران شده است و ظرف شش ماه آینده 30 میلیارد دلار نیز از قبل کاهش تحریم های نفتی برای ایران حاصل خواهد شد که مشوق و محرک بزرگی برای این کشور جهت دستیابی به توافقی بزرگتر و جامع تر است.
اکنون زمان امتحان فرا رسیده است. اگر جامعه بین المللی به دنبال آن بود که جدیت ایران را در مذاکرات محک بزند اکنون زمان آن است. اگر واقعاً لحظه ای را متصور باشیم که ایران برای تغییر آماده باشد، آن این لحظه است. تابستان امسال،روحانی بواسطه نارضایتی از سیاست های محافظه کارانه و تندورانه دوره احمدی نژاد انتخاب شد. این در حالیست که حتی رهبر ی، مجوز مذاکره باغرب را به روحانی داده است. آقای روحانی در صدد اثبات این نکته است که نفع کشور در ارتباط با جهان است نه در قطع ارتباط با آن . به ثمر رساندن این نکته از جانب تیم آقای روحانی خود یک امتیاز قابل توجه است اما ایران تنها زمانی قادر به جلب امتیازهای بزرگتر خواهد بود که از انزوا خارج شود و رویکردهای عقلانی تری را برگزیند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.