ظهور کودک تروریست

0 ۸۰۳
چهره های جوان در خط مقدم
میا بلوم وجان هورگان (Mia Bloom and John Horgan )

میا بلوم استاد تمام مطالعات امنیت دانشگاه لاول ماساچوست و نویسنده کتاب مردن برای کشتن: جذابیت عملیات انتحاری- زنان و ترور وجان هورگان استاد تمام مطالعات امنیت و مدیر مرکز مطالعات تروریستی و امنیت دانشگاه لاول ماساچوست و نویسنده کتاب های روانشناسی تروریسم و سلاح های کوچک: کودکان و تروریسم می باشند.

در15 ژانویه سال جاری، ویدئویی در اینترنت منتشر گردید که کودک مسلح 10 ساله قزاق را در حال اعدام 2 عضو روسی متهم به جاسوسی دولت اسلامی عراق و شام (داعش)، به تصویر کشید. داعش مالکیت و مسئولیت انتشار ویدئو را با وجود عدم تصدیق منابع رسمی، پذیرفت. فقط چند روز قبل تر دو بمب گذاری انتحاری شمال نیجریه را لرزاند که در آن ها3 دختر حدود 10 ساله که کمربند انفجاری بر تن داشتند، احتمالا با کنترل از راه دور توسط نیروهای بوکوحرام منفجر شدند. یک سال قبل تر نیز، دختری 9 ساله به نام اسپوزامی (Spozhmai) که از بستگان یکی از فرماندهان جنگجویان طالبان افغانستان است دریک ایست بازرسی مرزی قندهار بازداشت شد. صرف‌نظر از اینکه مأموریت این کودک چه بود، وی اعتراف نمود که مجبور به پوشیدن کمربند انتحاری شده است.
سوء استفاده از کودکان توسط گروه های تروریستی اتفاق جدیدی نیست، اما گروه هایی مانند داعش، بوکو حرام و طالبان پاکستان کودکان را با روندی در حال رشد برای اجرای برنامه هایشان به کار می گیرند. چنین اقدام تکان دهنده ای، راهبردی و استراتژیک است. این وقایع توجه رسانه ها را تشدید کرد و به گروه های تروریستی اجازه داد تا وفاداری اعضاء خود رازیباترجلوه دهند.از آنجا که کودکان به طور کامل مرگ و میر خود را درک نمی کنند، پرورش آنها راحت تر بوده وکمتر احتمال مقاومت از سوی آن ها وجود دارد. علاوه بر آن، به دلیل اینکه کودکان کمتر مورد شک قرار می گیرند، استفاده از آن ها به مأموریت های موفق تری می انجامد. از سوی دیگر، بهره جستن از کودکان نشان می دهد که چنین گروه هایی در جذب بزرگسالان برای مشارکت درعملیات انتحاری مشکلات زیادی دارند- بیانگر واقعیتی است که بوکو حرام کودکان را باهدف استفاده آن ها درعملیات انتحاری ربوده است و نشانگر ضعف و نه قدرت آن هاست.

سوء استفاده از کودکان توسط گروه های تروریستی اتفاق جدیدی نیست، اما گروه هایی مانند داعش، بوکو حرام و طالبان پاکستان کودکان را با روندی در حال رشد برای اجرای برنامه هایشان به کار می‌گیرند. چنین اقدام تکان دهنده ای، راهبردی و استراتژیک است. این وقایع توجه رسانه ها را تشدید کرد و به گروه های تروریستی اجازه داد تا وفاداری اعضاء خود را زیباتر جلوه دهند.

صرف‌نظر از مشوق ها، امروزه با تلاش گسترده تروریست ها برای جذب واستخدام که حتی آثارآن درکشورهای توسعه یافته نیز دیده می شود، سوء استفاده از کودکان توسط گروه های تروریستی چالشی بین المللی به شمارمی رود. درآگوست 2013، یک ویدئوآنلاین استخدام با نشان دادن سه جوان الشباب از میناپولیس (Minneapolis) منتشر گردید. یکی از پسران به نام تروی کاستیگار (Troy Kastigar) رو به دوربین می گفت “اگر شما بدانید ما اینجا چقدر خوش می گذارنیم، اینجا یک شهر بازی (Disneyland) واقعی است. شما احتیاج دارید که به اینجا بیایید و به ما بپیوندید”. بین سال های 2007 و 2008، 22 نوجوان پسر آمریکایی سومالیایی تبار درمینا پولیس ناپدید شدند، که برخی از آن ها به بمب گذاران انتحاری الشباب تبدیل شدند. درسپتامبر 2014، دختران سومالیایی بسیاری مینه سوتا (Minnesota ) را با هدف پیوستن به داعش درسوریه ترک کردند.
اگر چه تلاش های تروریست ها برای نیرو گیری از کودکان، اغلب به فرایند جذب سربازهای نوجوان درآفریقا و آمریکای لاتین مربوط می شود، نکاتی کلیدی وجود دارد که بایستی درتلاش برای یافتن راه حلی برای مقابله با این مشکل فزاینده، درنظر گرفته شود. کودکان سرباز، عمدتا یتیمانی هستند که گروه ها درفرایندی آن ها را به فرزند خواندگی می پذیرند. از آنجا که این کودکان عمدتا به صورت اجباری به گروه ملحق می شوند، تحت آموزش های سخت و همراه با خشونت گروه های تروریست قرار می گیرندتاوفاداری شان نسبت به گروه اثبات شود.
همچنین جذب کودکان سربازمعمولا با استفاده از زور و توام با آدم ربایی و استفاده از مواد مخدر است، درحالی که سازمان های تروریستی درفرایندی تدریجی به دنبال القاء موضوعاتی هستند تا کودکان سربازان داوطلب به نظر برسند. علاوه بر ایجادبخش واردوگاه های آموزشی جوانان، بسیاری از سازمان های تروریستی، تبلیغاتی را به منظور فریب کودکان برای پیوستن داوطلبانه برنامه ریزی می کنند، سپس آن هارا در نقش های پشتیبانی همچون آشپز، نظافتچی، باربر وحتی قاچاق چی سلاح به کار می گیرند تا به اندازه کافی جهت حضور در خط مقدم (معمولاسن 16 یا 17 ساللگی) رشد یابند.
داعش، درهنگام آموزش کودکان جوان برای مأموریت انتحاری و یا حضور در خط مقدم، تلاش می نماید تا با نمایش واقعی و یا ویدئویی گردن زدن، آن ها را نسبت به خشونت بی تفاوت نماید. درماه اگوست، خالد شروف (Khaled Sharrouf)، مشهورترین تروریست تحت پیگرد استرالیایی، عکس پسر بسیار جوان خود را درحالی که درهردودست سرهای بریده ای نگه داشته بود، درفیس بوک به اشتراک گذاشت. درژانویه 2014، گروهی تروریستی عکسی را به فیس بوک ارسال نمود که جوان ترین جنگجویشان درحلب، تعادل خود را با سلاحی اتوماتیک که به سوی موانعی هدف گرفته بود، حفظ می کرد. از آنجا که بسیاری از مردان مصمم به پیوستن به گرو های تروریستی، خانواده خود را به همراه می برند، خانواده نیزدربسیاری ازموارد به صورت کامل درگیر می شود. با چنین شبکه هایی (درمورد داعش)، اعضاء برای تربیت فرزندان خودبه عنوان نسل بعدی جنگجویان تشویق می شوند. درموارد جذب کودکان خارج از نهاد خانواده خود، که معمولا به صورت آنلاین و از طریق اینترنت صورت می پذیرد، گروه های تروریستی، روش هایی مشابه با شکارچیان کودکان برای سوء استفاده جنسی به کار می برند: به دست آوردن اعتماد و ایجاد تفاهم، برآوردن نیاز های عاطفی وسپس جدا سازی قربانی از دوستان و خانواده. و درنهایت، گروه های تروریستی روندی را برای تغیر اعتقادات اخلاقی قربانی آغاز می کنند. درنمونه داعش، تروریست ها فیلم های خشونت آمیز رانمایش می دهند شبیه به آنچه که شکارچیان فاسد کودکان آن ها را درمعرض تصاویر و فیلم های غیر اخلاقی قرار می دهند. درهر دوسناریو، چنین تفکری به کودک القاء می گردد که رفتارهای خشونت آمیز و یا رفتارهای جنسی غیرعادی، عادی ونرمال هستند. درصورتی که قربانی مقاومت نماید و یا اعضاء خانواده مداخله کند، داعش به منظور حفظ کنترل، به باج خواهی و اعمال زور متوسل می شود.
درسال 2014، پسر سوریه ای 14 ساله به نام سعید باربو(Usaid Barbo) برای پیوستن داوطلبانه به داعش فریب خورده بود. والدین وی تلاش نمودند تا فرزندشان را از این کار بازدارند، اما نیروهای داعش با حضور درخانه آن ها وتهدید به گردن زدن پدر خانواده مانع شدند. بعد از ترک خانه توسط باربو وآغازآموزش توسط داعش، وی متوجه گردید که گروه بیش از آنچه که دردکترین –به ظاهر- اسلامی اش برای جذب وی طرح می نمود، به استفاده از خشونت و خونریزی مبادرت می ورزد. بنابراین با این امید که بتواند فرار کند برای عملیاتی انتحاری داوطلب می گرددو با نزدیک شدن به مسجد شیعیان که قرار بود خود را درآنجا منفجر نماید، خود رابه نگهبانان تسلیم می نماید. براساس آنچه که باربو می گوید، داعش با شستشوی مغزی ” این ایده را درذهنم نهادینه کرده بودند که شیعیان کافر هستند و ما بایستی آن ها را به قتل رسانیم”.
فرایندسروسامان دادن مجددکودکانی همچون باربو و آماده سازی آن ها جهت ورودمجدد به جامعه کار ساده ای نیست. درطول دوسال گذشته، ما تحقیقی را درخصوص کودکان حاضر درگروه تروریستی طالبان پاکستان که طی فرایندی به جامعه بازگردانده شده بودند، انجام دادیم. به تازگی و درژانویه دیداری با مددکاران اجتماعی وشاغلین بخش سلامت روانی که درمان بیش از 900 نفر از کودکان زیر 16 سال را عهده دار بودند، داشتیم. بیش از نیمی از این کودکان توسط طالبان ربوده شده و یا جهت حضور در خط مقدم و یا پشتیبانی از تروریست ها ازجمله مبارزه مسلحانه و بمب گذاری انتحاری آموزش دیده بودند. برخی از کودکانی که ما ملاقات کردیم می گفتند که درکمتر از 6 سالگی برای تبدیل به بمب گذار انتحاری گزیده شده اند، در آن سن و سال درکی از این موضوع که چه اتفاقی می افتد، نداشتند. آن ها به سادگی تبلیغات سیاسی و مذهبی طالبان را طوطی وار تکرار می کردند.

ظهور کودک تروریست

ریشه یابی جریان این پدیده پیچیده وروبه رشد به ابزاری خلاقانه نیازخواهد داشت که آسیب های روانی وارد بر کودکان، نحوه تغیر ایدئولوژیک درذهن آن ها، نحوه آموزش حرفه ای که اراده بازگشت آن ها به فعالیت های اینچنینی و از همه مهمتر، چگونگی بازگرداندن آن ها به جامعه رادرمرکزتوجه خود قرار دهد. امکانات توانبخشی پاکستان در حال استفاده از رویکردی چند شاخه ای برای رسیدگی به نیازهای روانی کودکانی است که توسط آنچه که دیده و یا اغلب مجبور به انجام آن شده اند، دچار آسیب های روانی گشته اند. برنامه دیگر اینچنینی سابااون (Sabaoon) نام دارد، مرکز توانبخشی واقع دردره سوات برای اختلالات ناشی از استرس وپسا-سوانح که بیشتر این قربانیان جوان را تحت تاثیر قرار داده، خدمات روان درمانی فراهم می نماید. علاوه بر این، برنامه سابااون، مراقبت های مهمی را پس از درمان توانبخشی، برای کودکانی که به روستاها و میان خانواده های خود بازگشته اند، ارائه می دهد.
شناسایی نکات ظریف در جذب و به استخدام درآوردن کودکان توسط گروه های تروریستی بسیار مهم است. انجام این کار که نیاز به تحقیق بیشتر و توجه جدی تر دارد، توسعه اقدامات مناسب متقابل را مقدور می سازد. در غیر این صورت، دور باطل جذب کودکان برای اهداف تروریستی به رشد خود ادامه خواهد داد. بسیاری از این کودکان تا زمانی در تیررس، خدمت، تربیت و اختیار گروه های تروریستی قرار گرفته اند که توسط مقامات مسئول دستگیر شده و شانس توانبخشی و امکان بازگشت به زندگی عادی را یابند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.