توسعه ترانزیت استان آذربایجان شرقی، تبدیل مسیر تک بانده به جاده ای با چندباند

0 ۵۱۵

اگر به جغرافیای شکل گیری و توسعه مناقشه های به ظاهر مذهبی خاورمیانه با مدیریت کشورهای همسایه به دقت نگاه کنیم دو مساله اساسی می تواند توضیح دهنده علت واقعی رقابت های منطقه ای باشد. یکی آب و دیگری مسیر های ترانزیت بخصوص مسیرهای انتقال گاز و نفت.
طرف های اصلی مناقشه محور مقاومت به مرکزیت ایران و در مقابل کشور های ترکیه، قطر و عربستان به رهبری کشورهای غربی هستند. بلوک ضد جبهه مقاومت ظاهراً به بهانه مبارزه با استبداد و دفاع از قیام مردمی، قلب خاورمیانه عربی را به آتش کشیده است. علت های مختلفی برای این رقابت ویرانگر منطقه ای توسط کارشناسان و تحلیل گران ذکر می شود اما در کمتر تحلیلی به دو موضوع بالا اشاره شده است و به نوعی این دو مسئله رازهای عیان اما مگو می باشند.
دولت ترکیه به رهبری اردوغان که بعد از دهه های متمادی، جهت گیری سیاست خارجی ترکیه را از گرایش به اروپا به منطقه گرایی نوستالژیک( نئوعثمانیزم) تغییر داده، به سختی در تلاش است محور دنیای اهل سنت با تفکر اخوانی قرار گیرد و در رقابت با ایران، بر خاورمیانه عربی از هر جهت تسلط یابد و در سایه این تسلط نیز مسیر دست یابی ایران به اروپا را به یک جاده تک بانده تبدیل کند که از آناتولی تحت حکمرانی سلاطین نوعثمانی عبور می کند. در این صورت ایران مجبور است برای انتقال نفت و گاز خود به اروپا و یا توسعه ارتباطات تجاری با قاره سبز فقط به ترکیه متکی باشد. اما واقعیت های ژئوپولتیک و ژئوکالچر ایران را قادر و مجبور می سازد برای رسیدن به اروپا و سواحل مدیترانه به چندین کشور و بخصوص، دو کشور عراق و سوریه تمرکز ویژه نماید.
در اجرای این نقشه خودخواهانه ترکیه، قطر نیز به پشتوانه دلارهای نفتی اضافی، بلند پروازی های منطقه ای و ترس از تسلط ایران و روسیه به بازار های گازی اروپا به ترکیه پیوست و آتش تروریسم توسط این دو کشور به جان مردمان سوریه افتاد. همچنین رویای تسلط بر سرچشمه های دجله و فرات و بدست گیری رگ حیاتی شامات و عراق یکی دیگر از انگیزه های ترکیه در ورد به رقابت یا جنگ منطقه ای بود.
اما بعد از سال ها جنگ، ویرانی و تبدیل شدن مار تروریسم به اژدهای چند سر، ترکیه مایوس از نقشه های شکست خورده در حال انتقام گیری دیگری از ایران است و برخلاف ادعای های مطرح شده درمورد عدم تاثیر پذیری روابط اقتصادی از رقابت های منطقه ای و موضوعات ثالث چند ماه است موضوع ترانزیت میان دو کشور به یک موضوع جنجال برانگیز تبدیل شده و ترکیه در تلاش بوده به هر نحو ممکن خواسته های زیاده خواهانه اش را به طرف ایرانی تحمیل کند. مرز دو کشور در آذربایجان غربی یکی از فعال ترین مرزهای ترانزیتی است که بعد از کش و قوس های چند ساله و بعد از ناامنی های اخیر شاهد رکود در عرصه های مختلف بخصوص در زمینه ترانزیتی است.این وضعیت ایران را بر آن داشته است که مسیرهای جایگزین دیگری را برای ارتباط با اروپا اعلام کند.
استان آذربایجان شرقی از قدیم الایام پیشاهنگ ارتباطات ایران با اروپا بوده است و به پشتوانه مردم کنجکاو و تحول خواه، تجار و بازرگانان فعال، در توسعه روابط اقتصادی ایران با ممالک اروپایی موقعیت منحصر به فردی داشته است. هم اکنون نیز استان آذربایجان شرقی با توجه به موقعیت راهبردی خود در محل اتصال کریدورهای ترانزیتی شمال – جنوب و غرب- شرق، قادر است درصد قابل توجهی از سهم ناخالص در آمدهای حمل و نقلی کشور را بخود اختصاص دهد و این مزیت را دارد که محل شکل گیری شهرها و پارک های لجستیکی در اطراف شهر تبریز و مناطق آزاد و ویژه استان باشد. این استان در این صورت خواهد توانست سالانه میلیون ها تن کالا را با ایجاد ارزش افزوده و یا دپو کالا از خود عبور دهد .
اما در استراتژی توسعه ترانزیت در استان، یکی از بزرگترین طرح ها، طرح احداث بزرگراه تبریز–بازرگان می باشد که با وضعیت بوجود آمده، برنامه ریزی برای بازکردن مسیرهای دیگر با عنایت به همسایگی آذربایجان شرقی با دو کشور ارمنستان و جمهوری آذربایجان باید مورد توجه جدی مسئولان قرار گیرد. در این راستا تکمیل جاده ترانزیتی تبریز – نوردوز یکی از طرح های جایگزین است. توجه به این نکته ضروری می نماید که ایران و ترکیه در مقام دو قدرت منطقه ای لاجرم از رقابت هستند و ما در استان آذربایجان شرقی نمی توانیم تمام ظرفیت های خود را در حوزه ترانزیت به آناتولی منتهی کنیم.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.