تعالی فرهنگی، عمده ترین نقش سازمان میراث فرهنگی و گردشگری است

0 ۳۸۰
گفتگوی اختصاصی نشریه کارایی با فرزین حق پرست مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری آذربایجان شرقی

کارایی : با توجه به موضوع پرونده نوروز، اساساً برای ما مهم است که بدانیم سیاست‍های سازمان میراث فرهنگی در سال آینده در ارتباط با خط سیر وظایف اصلی که دارد چه خواهد بود و در ادامه آن این که بفرمایید این سازمان به صورت مشخص برای نوروز چه برنامه ای دارد، سوال دیگرم در رابطه با عنوان «تبریز شهر منتخب گردشگری» در سال ٢٠١٨ است و اینکه اساساً برنامه های سازمان میراث فرهنگی و گردشگری که در راستای این انتخاب مدون شده اند، چیست؟ آیا برای بهره برداری از چنین فرصتی سیاست های خاصی در نظر گرفته شده است؟

حق پرست : در رابطه با سیاستهای سازمان میراث فرهنگی سوال کردید. از نظر من عمده ترین نقشی که باید در این سازمان ایفا شود، نقش تعالی فرهنگی است و من شخصاٌ برای آن تلاش می کنم. علی رغم اهمیت این سازمان به عنوان یک دستگاه گردشگری و اهمیت ارز آوری آن در جایگاه جذب گردشگر، چیزی که برای من و جامعه اهمیت بیشتری دارد، مساله ارتقا فرهنگی است که بواسطه سیاست های درست در این سازمان، امکان تحقق می یابد.

کارایی : منظور شما این است که مهمترین کارکرد سازمان میراث فرهنگی، حصول به ارتقاء فرهنگی به واسطه گردشگری و افزایش تعامل با جهان است؟

حق پرست : بله، تعامل فرهنگی منجربه ارتقا فرهنگی می شود. منظورم عبارت cross cultural effects است که معمولاً گفت وگوی تمدن ها و یا تبادل فرهنگ ها ترجمه شده است. این باعث می شود که فرهنگ های مختلف، رفتارها و اخلاقیات خوب یکدیگر را تکثیر و الگوبرداری کنند. یک مثالی بزنم چندی پیش ما با یک هیات اتریشی در اتاق بازرگانی بودیم و در آن مراسم چند نفر را به تریبون دعوت کردند تا در جایگاه ویژه رو به مردم بنشینند و آن افراد هم آمدند و نشستند، اما اتریشیها تا زمانی که همه افراد نیامده بودند، نشستند. این برای خود من یک آموزش فرهنگی بود که باید به افراد احترام بگذاریم. یعنی یک سفر که اساساً هدف از آن امر دیگری است، منجر به برخی تعاملات فرهنگی و بده بستان های جالب توجه می شود.

اهمیت تعاملات فرهنگی و برداشت های مثبت از این رهگذر، زمانی بیشتر جلوه گر می شود که بدانیم برخی مشکلات موجود در جامعه امروز از جمله نرخ بزه، کژکاردی برخی نهادها، کم رنگ شدن اخلاق و مشکلاتی همچون اعتیاد، در سایه پررنگ تر شدن صفات و ویژگی های مثبت فرهنگی، امکان مرتفع شدن می یابد.

رسالت میراث فرهنگی و اداره کل ارشاد هم بایستی توجه به این مهم باشد. به نظرم توجه غیر لازم به مساله ارزآوری در حوزه گردشگری برای سازمان های دولتی مخرب است و این دستگاه های اقتصادی هستند که می توانند و می باید به موازات افزایش گردشگران و مراودات فی مابین، به دنبال بهره برداری های اقتصادی و انتفاعی خود در این حوزه باشند.

کارایی : آقای حق پرست از نظر شما در منطقه ما اساساً ظرفیت گردشگری با امکانات موجود چقدر است؟

حق پرست : دقیقاً این سوال را دیروز یکی از خبرگزاری ها هم در این قالب از من پرسید که چرا به عنوان مثال با توجه به ظرفیت های گردشگری موجود در استانبول، تبریز به عنوان پایتخت گردشگری در سال ٢٠١٨ انتخاب شده است. من اعتقاد دارم زندگی تمام انسانها می تواند تبدیل به یک رمان شود، از این روی با توجه به ظرف مکانی حیات، شهرها و سکونت گاه های انسانی محل وقوع این رمان ها هستند و بالطبع همگی ارزش کیفی دارند. شما نمی توانید بگویید، استانبول زیبا و دیدنی است، ولی هرات چنین نیست چون در آن جا جنگ جریان دارد و تهدیدی به اسم طالبان وجود دارد. بالاخره، در تمامی شهرها، انسان ها داستان هایی برای گفتن دارند چراکه ارزشمندترین داشته خود یعنی عمر خود را در آن سپری کرده اند و آثار آن عمر همچنان وجود دارد و برای همه قابل احساس است. مثلاً برخی جاها در تبریز وجود دارد که ما خودمان هم هنوز آن را ندیده ایم و وقتی می بیینیم تعجب می کنیم از این که این همه سال از آن بی خبر بوده ایم. استانبول شهری است که نابسامانی فضای شهری مدرن در آن جا همانند تهران و تبریز وجود دارد و به جز بناهای تاریخی و مساجد که از طعم و بوی یکسان برخوردار هستند، در بقیه شهر نابسامانی وجود دارد و بی نظمی بصری و پارازیت های بصری در جاهای مختلف کم و زیاد وجود دارد.

من اعتقاد دارم تمامی انسان ها و زندگی تمام انسان ها می تواند تبدیل به یک رمان شود و همگی ارزش کیفی دارند. شما نمی توانید بگویید که استانبول زیبا و دیدنی است ولی هرات چنین نیست چون در آن جنگ و طالبان است بلاخره در تمامی شهرها در تاریخ خودشان یک عمر و فرایندی گذرانده شده و آثار آن عمر همچنان وجود دارد و برای همه قابل احساس است.

کارایی : البته من از منظر مقایسه، این سوال را عنوان نکردم، شما اشاره کردید که هر شهری ارزش دیدن دارد به خصوص شهرهایی که دارای تاریخ طولانی هستند، به غیر از این، تبریز چه ویژگی دیگری برای انتخاب شدن به عنوان پایتخت گردشگری جهان اسلام دارد؟

حق پرست : تبریز دارای اقلیمی است که در آن هر چهار فصل، هر یک با ویژگی های خود ملموس و محسوس است اما به عنوان مثال، استانبول به واسطه رطوبتی که دارد، فاقد این ویژگی است. من در اظهارنظرم در ارتباط با تبریز و ویژگی های آن، تلاش می کنم از تعصب، بری باشم اما اعتقاد دارم هرجایی که انسان در آن جا زندگی کرده است، با ارزش است. اگرچه این ارزش نسبی است و تبریز در میان این نسبت ها از سطح پایینی برخوردار نیست. در بحث اقلیم، به عقیده من، شهر ما برای پر کردن اوقات سرد سال برای گردشگرها نیاز به کار و تلاش بیشتر دارد. ما به واسطه آب و هوای خنک و نسیم ملایمی که در بهار داریم، گردشگران داخلی و خارجی زیادی را جذب می کنیم، ولی در مابقی ماهها و فصول سال جذب گردشگر ما به صورت تصادفی و برنامه ریزی نشده است. در این فصول، فقط نمایشگاه بین المللی است که می تواند افراد را به این شهر بیاورد که البته مبنای آن نوع گردشگری هم صرفاً تجاری و در حوزه کسب و کار است.

کارایی : من باز هم می خواهم به استانبول رجعت کنم. اورهان پاموک در کتاب «استانبول، خاطرات و شهر» و « موزه معصومیت» از حزن آن شهر صحبت می کند. موزه معصومیت که در آن حتی ته سیگارها هم نگه داشته شده، به نوعی نماد روح آسیب دیده شهر و زخم هایی است که مدرنیته بر تنه شهر وارد آورده است. به نظر شما آیا تبریز هم یک شهر محزون است؟

حق پرست : در رابطه با شهر تبریز اعتقاد دارم که این شهر جذبه ناشناخته ای دارد که اغلب واجد جذابیت است. این امر سابقه تاریخی نیز دارد، زمانی که زندگی نامه شعرای دفن شده در مقبره الشعرا و یا مقبره العرفا را می خوانیم، می بینیم که در این شهر جذابیت هایی وجود دارد که آنان را برای همیشه دامنگیر کرده است. کمال خجندی از جمله آنهاست که باقی عمر خود را در این شهر ماند و در همین شهر وفات یافت.

در مورد حزن شهر بایستی بگویم که بله این شهر بواسطه آسیب های طبیعی و انسانی محزون است. روحش آسیب دیده اما همچنان سوسو می زند. علاوه بر وقوع چندین زلزله مخرب در تبریز، برخی از مسئولین و متولیان امور این شهر، رفتار نامهربانانه ای با آن در پیش گرفته اند. با این وجود هنوز برخی از عناصر تاریخی هویت بخش به تبریز پابرجا هستند، همانند دیوار های مسجد کبود و یا یک دیوار از ارک. متاسفانه بایستی بگویم که تبریز واجد شخصیتی مظلوم است.

کارایی : و اما تهمیداتی که سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در خصوص سال ٢٠١٨ اندیشه است؟

حق پرست : من تقریباً کمی بیش از یک سال است که عهده دار ریاست سازمان گردشگری شده ام، اگرچه من سازمان را در شرایط بسیار بدی تحویل گرفتم، با این وجود همواره اعتقاد داشته ام که آثار ایجاد تغییرات نرم افزاری و فرهنگی عمیق تر و ماندگارتر از حرکت های اجرایی است. از اینروی و با این اعتقاد شروع به کار در سه حوزه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری نمودم. به عقیده من فعالیت در زمینه میراث فرهنگی، امری است که مرزهای ملی را بر نمی تابد و اگر صرفاً در حوزه استانی و ملی کار کنیم، برایند قابل توجه و اثر ماندگاری در این حوزه باقی نمی ماند. در این حوزه در اصل می توان با ثبت آثار ملموس و ناملموس می توان یک هویت فرهنگی و تاریخی را برجسته نمود. البته قبل از دوره تصدی من چنین چیزی برای بازار تبریز و کلیساها انجام شده است. پس از تصدی من هم پرونده جنگل های ارسباران و کندوان و یا یک سری آثار ارزشمند دیگر همانند سایت فسیلی مراغه را به لیست موقت فرستاده ایم. یعنی فرایند این کار به این گونه است که تمام آثار جهانی قبل از ثبت، وارد لیست موقت می شوند. اما پرونده ارسباران به یونسکو فرستاده شد و الان در دست بررسی است. در حوزه صنایع دستی هم شاهد هستیم که تبریز به عنوان شهر جهانی بافت فرش شناخته شده است و اعتبارنامه مربوطه هم آمده است.

و همین طور بحث شهر نمونه گردشگری ٢٠١٨ که ما این موضوع را بسیار بااهمیت تلقی نمودیم وسریع مدارک مربوطه را آماده کردیم. البته قبل از آن هم، طی مراسم سازمان ارسیکا، که جایزه خلاقیت در هنر برای کشورهای اسلامی را اعطا می کند که به مثابه اسکار صنایع دستی کشورهای اسلامی است، در تبریز برگزار شد و چون داوران ارسیکا در انتخاب شهر نمونه گردشگری هم حضور داشتند، این جا را دیده بودند و شناخت داشتند، در فرایند تصمیم گیری تاثیر مثبتی ایفا نمودند. این ها نشان دهنده این است که چنین اموری به تکیه یکدیگر به پیش می روند و بدین ترتیب یک موج ایجاد می شود. همچنین لازم است مردم را نیز از طریق رسانه ها، به این موج وصل نمود. خب ما کار خود را انجام می دهیم، ولی اگر شور و شوق و اشتیاق به وجود نیاید، قضیه خراب می شود. اگر این موج به مردم انتقال پیدا کند، به یک فولکلور تبدیل می شود و مردم خود امور مربوط به خود را اجرا می کنند. بدین ترتیب چنین اموری تبدیل به جریان می شود و اثر فرهنگی آن ماندگار می شود. ما اعتقاد داریم که این طیف از کارها باید زیربنایی انجام بشود.

کارایی : آیا برای این عنوان ٢٠١٨ سیاست گذاری های خاصی انجام شده است؟

حق پرست : بله یک شورای سیاست گذاری با ریاست آقای استاندار تشکیل شده است که دارای پنج کمیته است. در بین این کمیته ها هم بخش خصوصی، هم بخش دولتی وجود دارد و تا به حال چند جلسه نیز تشکیل شده است. در نهایت تاکید من این است که در کشورهای توسعه یافته این سرمایه های اجتماعی هستند که کار می کنند نه دولت، و این مردم هستند که اعتقاد دارند باید برای کشورشان و شادابی آن تلاش کنند و هدف غایی و نهایی هم باید همین باشد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.