عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز
مقدمه:
امروزه رهبری بازار با توجه به سه عامل کیفیت، زمان و هزینه امکان پذیر میباشد. سازمانها در قرن 21 برای حفظ و توسعه مزیت رقابتی خود نیاز به حضوری فعال در میدان رقابت در ابعاد فوق به ویژه هزینه را دارند. در فضای رقابتی امروز انجام فعالیت و ارائه محصول یا خدمات با هزینه پایین یکی از رموز ماندگاری است. کاهش هزینهها نه تنها برای افزایش سود یا کاهش زیان، بلکه برای ادامه حیات سازمانها الزامـی میباشد و دغدغه سالیان اخیر همه سازمانها هزینه و کاهش آن میباشد و هر یک از آنها راهکارهای خاص خود را برای کاهش هزینه و افزایش فرصت سود آوری استفاده مینمایند. عدم درک درست از مفهوم هزینه و ماهیت آن و اینکه این هزینهها هستند که مولد درآمد برای سازمان میباشند، باعث شده راهکارهای اعمال شده برای آن نه تنها در عمل موثر نبوده بلکه منجر به از دست دادن عملکرد نیز شده است؛ لذا کاهش هزینه باید از طریق اقدامی آگاهانه و علمی برای مدیریت آن صورت گیرد. مدیریت هزینه، حذف هزینه نیست، منظور از آن، انجام درست و موثر هزینه میباشد. بنابراین برای کاهش آن شاید لازم باشد هزینه بیشتری انجام شود. در این مقاله ضمن آشنائی با سیستم مدیریت هزینه و بررسی نگرشهای درست یا نادرست، تلاش میشود استراتژیهای مناسب برای کاهش موثر هزینهها معرفی شود.
مدیریت هزینه:
امروزه از یک طرف کاهش روند رشد فروش و اساساً فشار برای کاهش ریالی و مقداری فروش و افزایش لجام گسیخته هزینهها در مقایسه با درآمد باعث شده روز به روز سازمانها فرصت سود آوری خود را از دست بدهند. هزینه عاملی است که در همه مراحل انجام فعالیتها همراه سازمان میباشد؛ لذا مدیریت و کنترل آن چالشی است که همیشه پیش روی مدیران قرار دارد. سازمانها در بازار رقابتی باید تلاش نمایند تا حداکثر ارزش را با حداقل هزینه برای مشتریان خود فراهم سازند. این موضوع به معنای کم کردن کیفیت و عدم توجه به نیازهای مشتری و از دست دادن رضایت مشتریان و کارکنان نمیباشد. در چنین شرایطی استفاده از مدیریت هزینه میتواند راهکاری اثر بخش باشد.
مدیریت هزینه، رویکرد نظام گرا برای درک هزینه های یک سازمان با هدف فراهم کردن چارچوبی برای کنترل، کاهش و یا حذف هزینه میباشد. از طرف دیگر مدیریت هزینه یک سیستم پشتیبانی از تصمیمهای مدیریت است که با به کار بردن اطلاعات مورد نیاز هزینه به توسـعه و شناسائی استراتژیهای موثر برای کـاهش هزینهها کمک مینماید.
مدیریت هزینه در سازمان اهداف زیر را دنبال مینماید:
الف اندازه گیری هزینه، شناسایی هزینه های واقع شده و پیش بینی هزینه های آینده
ب شناسائی و حذف هزینه هایی که ارزش افزوده ایجاد نمینمایند.
ج مطالعه بر میزان اثر بخشی و کارایی فعالیتهای سازمان و ارائه راهکارهای ارتقاء بهرهوری
د تشخیص فعالیتهای جدید که میتواند جایگزین فعالیتهای قبلی شود تا عملکرد آینده را بهبود بخشد.
تحولات سریع بوجود آمده، سازمانها را وادار میکند که به نقش هزینه و مدیریت آن در توسعه توان رقابتی بیشتر توجه داشته باشد.
نگرش درست و نادرست به مدیریت هزینه:
یکی از اقدامات اساسی برای موفقیت در مدیریت هزینه اصلاح نگرش مدیران و کارکنان سازمان میباشد. در جدول شماره 1 این نگرشها با یکدیگر مقایسه شده است.
مدیریت هزینه اگر مبتنی بر نگرشهای نادرست باشد به اندازه اینکه بخواهیم پوست یک انسان را زنده بکنیم زجرآور میباشد و در نهایت نتیجه ای برای سازمان نخواهد داشت. برخی از سازمانها برای کاهش هزینهها، قدمهای نخست را از کاهش حقوق و مزایای پرسنلی بر میدارند؛ لذا نگرش نیروی انسانی به موضوع هزینه منفی شده و در قبال آن از خود مقاومت نشان میدهند. در این صورت همان عاملی که بایستی با تلاش، دلسوزی و کارآفرینی خود هزینهها را در سازمان کاهش دهد به صورت عامل مقاومتی در برابر کاهش هزینهها عمل مینماید. کوتاهترین مسیرها در مدیریت ممکن است بهترین مسیر نباشد. منابع انسانی در مسیر موفقیت مدیریت هزینه میتواند عامل کلیدی باشد. اگر میخواهیم دست به کاهش هزینهها بزنیم باید بتوانیم همراهی منابع انسانی را در این راه بدست بیاوریم مدیریت هزینه یک اقدامی علمی و آگاهانه بـرای کنترل و کاهـش دادن هزینهها میباشد. در بخش دوم مقاله، 30 استراتژی موثر برای کاهش هزینهها تشریح میشود.