هویت ناشناخته انسانِ انقلاب اسلامی ایران در عصر مدرن

0 ۵۳۳
محمد رضا الفی : هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی

مقدمه
پیروزی انقلاب اسلامی، نقطهعطفی برای احیای هویت دینی و نفی هرگونه خودباختگی بوده و این باور را در میان ملت های مسلمان ایجاد کرد که می توان با تکیه بر فرهنگ اصیل اسلامی و هویت دینی، به مجد و عظمت واقعی دست یافت. درواقع، انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) مهمترین حرکت سرنوشت ساز در طول تاریخ ایران بوده و با ساختار فرهنگ دینی خود، فرهنگ استعماری غرب را زیرسؤال برد. به همین دلیل، نظام استکباری به نابودی فرهنگ انقلاب و نظام مبتنی برآن، همت گماشته است. به اعتراف صریح نظریه پردازان غربی، درگیری اصلی بین فرهنگ انقلاب و نظام اسلامی با فرهنگ غربی است. هانتینگتون معتقد است: تقابل اصلی آینده ی جوامع بشری، برخورد فرهنگ اسلامی و فرهنگ غربی است. همچنین ریچاردنیکسون ، جهان اسلام را در قرن بیست و یکم، یکی از مهمترین میدان های زورآزمایی سیاست خارجی آمریکا می داند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی دشمنانی که سال ها برای جلو گیری از گسترش فرهنگ اسلامی تلاش کرده بودند به ناگاه با انقلابی عظیم، با هویت اسلامی و انسانی متفاوت از معیارهای جهان غرب و مدرن روبرو شدند و از تمام ظرفیت های خود برای براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی و تضعیف شخصیت و هویت انسان انقلابی تحول یافته استفاده کردند. همچنین با توسل به شیوه های مختلف و حمایت از جریان های جدایی طلبانه، تقویت همه جانبه منافقین و مخالفین داخلی، تحمیل جنگ، تحریم های اقتصادی از جمله اقدامات آنان بوده است. اما از آنجا که این رویکرد نتوانست برای آنها فایده ای داشته باشد، درصدد نابودی، تخریب، ترور شخصیت و بی هویت سازی آن پرداختند. هویتی که انقلاب و جنگ تحمیلی راهگشای آن بود و معلم شان کسی جز معمار کبیر انقلاب نبود. این دو عامل، طوری این انسان را متحول کرد که از دل آن، مدیرانی پرورش یافتند که سیاستمداران، استراتژیست ها و بسیاری از کارشناسان بزرگ نظامی کشورهای استعماری را به تعجب واداشت و آنان را به چالش کشید. جوانان و مدیرانی که شعارشان خیلی ساده بود ولی پرمعنی؛«ما مرد جنگیم» و همین جمله کوتاه، خواب راحت را از چشمان ابرقدرتان زمان ربوده بود. بنابراین، انقلاب اسلامی، راه جدیدی را در چشم انداز سیاسی انسان معاصر گشود که برای تحلیل گران و سازمان های جاسوسی قابل پیش بینی و ارزیابی نبود و بسیاری از تحلیل گران بزرگ دنیا در تکوین و تداوم انقلاب به ناتوانی در تبیین آن اذعان کردند.

مفهوم انسان شناسی
خدا، انسان و جهان، سه محور اساسی اندیشه بشری است که در طول تاریخ و در همه ی جوامع پرسش های مهم، اندیشه سوز و اندیشه ساز درباره ی آنها طرح شده و همه ی تلاش فکری انسان متوجه این سه کانون و یافتن پاسخ های درست و مناسب برای پرسش های مربوط به آنهاست.در این میان، شناخت انسان اهمیت ویژه ای دارد و دانشمندان فراوانی را در رشته های علمیِ مختلف به خود مشغول ساخته است.در آموزه های ادیان آسمانی، به ویژه اسلام، پس از خدا، «انسان» اساسی ترین محور به شمار آمده و آفرینش جهان، فرستادن پیامبران و کتاب های آسمانی، برای رسیدن به سعادت نهایی اش صورت گرفته است. در جهان بینی قرآن، همه ی موجودات آفریده ی خدایند و هیچ چیز در عرض خدا قرار ندارد، با این حال جهان از منظر قرآن را می توان مانند دایره ای با دو نقطه ی استناد به مختصات اصلی، یکی در بالا (خدا) و دیگری در پایین (انسان) در نظر گرفت. از سوی دیگر، با وجود سابقه ی دیرینه و گستردگیِ تلاش های بشر در این زمینه، انسان شناسان بسیاری از پرسش های مهم ناظر به انسان و زوایای وجود وی ناتوان اند و امروزه از «انسان موجودی ناشناخته» و «بحران انسان شناسی» سخن بمیان می آورند.

تعریف و انواع انسان شناسی
انسان شناسی دانشی است که انسان یا انسانیت را به طور کلی مورد مطالعه قرار می دهد.
انسان شناسی، گونه های مختلفی دارد که به لحاظ روش یا نوع نگرش، از یکدیگر متمایز می شوند. این مقوله را می توان بر اساس «روش»، به انسان شناسیِ تجربی، عرفانی، فلسفی و دینی و با توجه به «نوع نگرش»، به انسان شناسی کلان یا کل نگر و انسان شناسی خرد یا جزء نگر تقسیم کرد.

هویت

هویت ناشناخته انسانِ انقلاب اسلامی ایران در عصر مدرن

هویت، ماهیتی ترکیبی، تعاملی و سیال دارد. به عبارتی دیگر: هویت ماهیتی پارادوکیسکال (تناقض ها نما) دارد. لذا همین امر باعث شده تعریفی مانع و جامع از هویت وجود نداشته باشد.
از نظر لغوی: هویت معادل هستی، وجود، ماهیت و سرشت است و سبب تمایز فرد از دیگری می شود.
در اصطلاح، هویت معنایی مختلفی دارد.در جامعه شناسی تعاریف مختلفی ازآن ارائه شده که به برخی اشاره می گردد.
مانوئل کاستلز معتقد است: «هویت سرچشمه معنا و تجربه برای مردم است. برداشت من از هویت، در صورتی که سخن از کنشگران اجتماعی باشد، عبارت است از فرایند معناسازی بر اساس یک ویژگی فرهنگی یا مجموعه به هم پیوسته ای از ویژگیهای فرهنگی که بر منابع معنایی دیگر اولویت داده می شود.»
تاجفل هویت اجتماعی را با عضویت گروهی پیوند می زند و آن را متشکل از سه عنصر می داند:
1. عنصر شناختی (آگاهی از این که فرد به یک گروه تعلق دارد)،
2. عنصر ارزشی (فرضیاتی درباره پیامدهای ارزشی مثبت یا منفی عضویت گروهی)،
3. عنصر احساسی( احساسات نسبت به گروه و نسبت به افراد دیگری که رابطه ای خاص با آن گروه دارند). بر ان اساس هویت اجتماعی از دیدگاه وی عبارتست از: «آن بخش از برداشت یک فرد از خود که از آگاهی او نسبت به عضویت در گروه (های) اجتماعی همراه با اهمیت ارزشی و احساسی منضم به آن عضویت سرچشمه می گیرد.
هویت چون در خلاء شکل نمی گیرد لذاً یک خود و غیر خود دارد.هویت به دو حوزه فردی و اجتماعی قابل تقسیم است.«خودهای» اجتماعی انسان از خانواده شروع می شود و به جامعه جهانی ختم می شود. که در بین این دو «خود اجتماعی»، می توان خودهای همسالان، گروه های تفریحی، شغلی، شهری، ملی و امتی (ایدئولوژیک) را نام برد. بنابراین هویت عبارت است از : مجموعه ای از ارزش ها، هنجارها، نمادها، اعتقادات، احساسات و طرز تلقی های سازگار و مکمل و هماهنگ است که به صورت مجموعه ای غالب درآمده اند.

مبانی و خاستگاه انسان شناسی انقلاب اسلامی
انقلاب اسلامی ایران به عنوان انقلابی برای خدا، معنویت، ارزش ها و احیای فرهنگ و هویت دینی نه تنها ریشه در اعتقادات اسلامی داشته و دارد، بلکه محرک و هدف خود را در دین جستجو می کند. این انقلاب، بر پایه ی ایمان به خدای یکتا و اختصاص حاکمیت و تشریع به او، لزوم تسلیم بودن در برابر خداوند، ایمان به وحی الهی و نقش بنیادین آن در بیان قوانین پایه گذاری شده است.در انقلاب اسلامی کرامت و ارزش والای انسان و آزادی همراه با مسئولیت او در برابر خدا مورد توجه جدی است. بر اساس اصل چهارم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، تمام موارد مذکور در چارچوب دین اسلام قابل دسترسی است .بنابراین، مبانی نظری انقلاب اسلامی را باید در اسلام و جهان بینی اسلامی جست.مبانی ای، چون: توحید، انسان شناسی اسلامی- قلمروشناسی دین اسلام- امامت و غیره. در میان مبانی مذکور انسان شناختی اسلامی به عنوان یکی از خاستگاه های نظری انقلاب اسلامی ایران می باشد. و انقلاب اسلامی بر پایه ی نوع نگرش اسلام به انسان و تعریفی که جهان بینی اسلامی از انسان ارائه می دهد، توسط بنیان گذاران آن شکل گرفت و اهداف آن نیز بر اساس اهداف انسان از دیدگاه اسلام تنظیم شده است.
مهمترین ویژگی موجود در انسان شناسی اسلامی که دیدگاه امام خمینی(ره) مبین آن است، قائل شدن به ویژگی های ذاتی و فرا زمانی برای انسان و در کنار آن ویژگی های اکتسابی با دو گرایش خیر و شرّ است.

جهت مطالعه ی ادامه این مقاله ، لطفا به صفحات 41 الی 45 ماهنامه مراجعه نمایید.هویت ناشناخته انسانِ انقلاب اسلامی ایران در عصر مدرن

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.