اصفهان می تواند به یک اکوسیستم خوب کارآفرینی در غرب آسیا تبدیل شود

0 ۴۴۸

گفت وگوی کارایی با کوروش خسروی منتخب پنجمین دوره شورای اسلامی شهر اصفهان

شهرداری ها خود را در رونق اقتصاد شهر مکلف نمی دانند

به نظر شما، تدوین شاخص برای شهردار مطلوب تا چه میزان در عمل به کارِ انتخاب شهردار می آید؟ به نظر شما چنین رویکردی تا چه اندازه کارآمد و مؤثر خواهد بود؟

. به نظر من تدوین شاخص برای انتخاب شهردار، امر مطلوب و پسندیده ای است چرا که توسعه از همین جا شروع می شود. همین که شما چنین ادبیاتی را بر امور حاکم می کنید؛ و اعضای شوراهای کلان شهرها در تبریز، در تهران، در اصفهان و بقیه ی شهرهای بزرگ در صدد تدوین شاخص برآیند، امر مبارکی هست که سوگیری آن به سمت توسعه است. ممکن است در ابتدای امر شاخص های استخراج شده، شاخص های کمی و قابل اندازه گیری نباشند، ولی نفس تعریف این شاخص ها گامی رو به جلو خواهد بود؛ و واژگانی جدید به ادبیات مدیریت شهر می افزاید. امکان دارد ترکیب اعضای شورا در دوره ی آتی نیز کمابیش ترکیب این دوره باشد که در آن صورت و در صورت تداوم کار، ممکن است همین شاخص ها به صورت کمی نیز تعریف شود و کار دقیق تر و بهتر نیز پیش رود. به اعتقاد بنده این اقدام، فی نفسه اقدامِ خوبی است. بالاخره ما باید از یک جایی شروع کنیم و تغییر در ادبیاتِ حاکم بر مدیریت شهری، می تواند آغاز خوبی برای نیل به اهداف باشد.

پس شما فارغ از موانع موجود بر سر راه اجرا از جمله زدوبندها و رانت ها، این امر را فی نفسه عمل مثبت و در جهت توسعه ارزیابی می کنید؟

بله، اگر پارادایم و گفتگوی مربوط به ادبیاتی که لزوم تدوین شاخص برای انتخاب افراد را مورد تاکید قرار می دهد، حاکم شود، بدون شک اقدام مثبتی خواهد بود.

به نظر شما پیچیده ترین و دشوارترین مساله ای که در حال حاضر شهر اصفهان با آن درگیر است، کدام است؟

ببینید پیچیده ترین و مشکل ترین مسائل در اصفهان مشابهِ همان مشکلاتی است که مردمِ بقیه ی کلان شهرها از جمله تبریز، شیراز یا مشهد با آن دست به گریبان هستند. به نظرم مهم ترین مساله «رکود و بی رونقی فضای کسب وکار در شهر» است.

منابع درآمد پایدار برای شهرها کدام است؟

سال 84 اتفاق خوبی در اصفهان افتاد و بعد در تبریز هم این اتفاق را شاهد بودیم. این دو شهر به اضافه ی دو شهر دیگر به عنوان مناطق ویژه علم و فناوری شناخته شدند. بر اساس گزار ش های دریافتی از طرف استاندار آذربایجان شرقی، در چهار سال گذشته تحول بسیار خوبی در تبریز حاصل شده است و گام های بسیار بلندی برای بهبود فضایِ کسب وکار به ویژه برای بهبودِ اکوسیستم کارآفرینی شهر برداشته شده است. به عنوان مثال برگزاری جشنواره ربع رشیدی اتفاق بسیار خوبی است که از طرفِ مجموعه دولت در آذربایجان شرقی رقم خورد. البته ممکن است شهروندان به سرعت و در یک بازه زمانی کوتاه مدت نتوانند آثار عینیِ چنین تحولاتی را لمس کنند، اما در نهایت این اقدامات به مثابه ی برداشتن گام های بلندی در مسیر توسعه و اعتلای شهر و خروج شهر از فضای رکود است و نتایج مثبتی در پی دارد.
این اقدامات در واقع کارهای استراتژیکی هستند که مصداق باقیات صالحات هستند. این امور برای توسعه بلندمدت شهر طراحی می شوند و در گروهِ اقدامات ارزشمند قرار می گیرند. به هر حال تمام نهادهای ذیربط از جمله شهرداری و استانداری مکلفند در جهت بهبود فضای کسب وکار شهرها حرکت کنند. من از میزان بودجه شهرداری تبریز مطلع نیستم ولی بودجه اصفهان چیزی حدود 2750 میلیارد تومان است. این میزان تقریبا سه برابر بودجه عمرانی استان است، اما تا همین لحظه که من در حال صحبت با شما هستم، شهرداری ها خود را در بهبود فضای کسب وکار و رونق اقتصاد شهر مکلف نمی دانند و این اتفاق بسیار ناخوشایندی است. به نظر من صرفا، از قِبَل همین بهبود فضای کسب وکار، درآمد پایدار برای شهر و شهرداری ها حاصل می شود.
به طور کلی برگزاری جشنواره هایی همانند جشنواره فناوری های نو و پیشرفته ربع رشیدی باعث تسریع و رونق فرایند نوآوری می شوند. این حرکت ها همچنین باعث ظهور فعالیت های کارآفرینانه می شود. نبایستی از یک مساله غافل باشیم و آن این است که به عنوان مثال اصفهان تا چه زمانی می تواند از طریق صنعت فولاد، مسائل شهری را رفع و رجوع کند و درآمد داشته باشد؟ بالاخره فولاد مبارکه نیز عمر محدودی دارد، همان طور که عمر ذوب آهن به پایان رسید، قطعا حیات فولاد مبارکه نیز پایان خواهد یافت. لذا باید به فکر بهبود فضای کسب وکار در شهر و منابع مالی جدید برای شهر باشیم.

آیا می توانم این ایراد روش شناختی را نسبت به سخنان شما وارد کنم که رویکرد شما نسبت به مساله رونق شهر مجرد و انتزاعی و فارغ از فضای کلان اقتصادی در کشور است؟ به عبارت بهتر، گویی رویکرد شما نسبت به اقتصاد شهر انتزاعی است. انگار که اقتصاد شهر، مجزا و منفک از فضای کلی اقتصاد در کشور است؟

اجازه بدهید من از یک تجربه در این زمینه برای شما صحبت کنم. کلیولند شهری در ایالت اوهایو در ایالات متحده آمریکا است. کلیولند زمانی پنجمین شهر بزرگ آمریکا و قطب صنعت فولاد آمریکا بود، درست همانند اصفهان. این شهر اگرچه افرادی همچون راکفلر را به دنیا معرفی کرد اما در خلال یک بازه معین زمانی رونق پیشین خود را از دست داد. این وضعیت مسئولین شهری را بر آن داشت تا یک برنامه مدیریت شهری ده ساله را از سال 2002 تا 2012 به اجرا درآورند. اجرای این برنامه باعث شد کلیولند نسبت به سیاتل، نیویورک و آستینِ تگزاس رشد بیشتری را تجربه کند. این تجربه ی رشد در بستری از ایستایی اقتصادی آمریکا روی داده است. پس نمی توان به طور حتم و قطع از این سخن گفت که چون فضای کلی اقتصادی در یک کشور دستخوش رکود است، لاجرم هیچ راهکاری برای بهبود فضای کسب و کار و اقتصاد در شهرها وجود ندارد. با یک برنامه هوشمند، می توان رشد قابل توجهی برای یک شهر متصور بود. لذا ایرادی که در این زمینه وارد کردید، را وارد نمی دانم. چرا که ما می توانیم در تبریز یا اصفهان برنامه ها ی هوشمندانه ای را با اتکاء به نیروهای کارآفرینی که در آن شهر وجود دارد، اجرا کنیم. حتی بعید نیست در شرایطی که رشد اقتصادی کلی یک کشور سه درصد باشد، به عنوان مثال شهری مانند تبریز رشدی ده درصدی را تجربه کند.

پس شما فکر می کنید علی رغم تفاوت های موجود در بستر اقتصاد کلان آمریکا و ایران، می توان نمونه هایی یافت که شهرها فارغ از آن بستر کلی اقتصادی که در آن قرار گرفته اند، می توانند خود به طور جداگانه و مجزا پیشرفت های قابل توجهی را تجربه کنند؟

دقیقا.

به عنوان آخرین سوال فکر می کنید آنچه دستاوردِ شورای پنجم شهر اصفهان را از دستاوردهای شوراهای پیشین متمایز خواهد نمود، چیست؟

ما امیدوار هستیم شورای پنجم شهر اصفهان بتواند این شهر را به یک اکوسیستم خوب کارآفرینی در غرب آسیا تبدیل کند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.