قصه ناتمام فقر در تبریز

0 ۱۶,۰۰۳
سعید جلالی : فعال اجتماعی فرهنگی

همانگونه که فقر و رفاه همزاد انسان ها هستند در نگاهی دیگر و همسو با آنان، عنصر همیاری و نوع دوستی برای بهبود شرایط و تبدیل فقر به رفاه، ریشه در زندگی اجتماعی انسان ها داشته است. در تاریخ اجتماعی بشر هیچ مقطعی از زمان و هیچ موردی از مکان خالی از سه پدیده فقر، رفاه و تلاش برای کاستن رنجِ فقر نمی باشد. در هر سرزمین و هر آبادی که فقر پدیدار گشته است به موازات آن تلاش های سخاوتمندانه با شیوه های منطبق با شرایط و آداب و سنن و فرهنگ بومی آن سرزمین آغاز گشته و تأثیر گذار بوده است.
هرچند درازای عمر فقر به اندازه عمر زیست بشر است ولی تعریف فقر و رفاه بعد از رنسانس و بویژه بعد از انقلاب صنعتی انگلیس کاملاً با گذشته تفاوت پیدا کرده؛ چون تغییر مشاغل و دگرگونی در درآمدهای حاصل از تلاش های نوین، موجب تولد طبقه جدید و در ادامه تغییرات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تازه شده است. البته تعریف چندگونگی فقر بعد از جهانی شدن در اواخر قرن بیستم و تعریف شاخص های رفاه و نیازهای متنوع انسان عصر مدرن هم با دوران صنعتی شدن فرق دارد ولی آنچه که تغییر نه چندانی از انقلاب صنعتی تا به امروز نکرده، قدرت موثر پدیده شهر و وجود شهروند است. هرچند این امواج چندین دهه بعد به ایران رسید و پدیده شهر و شهروندی نه مانند اروپا که با حضور مردم، بلکه به صورت عکس و با هدایت و خواست دولت های حکومت گر شکل گرفت. البته می توان اشاره کرد که یک حلقه مفقوده در موضوع پایدار بودن جریان فقر در اجتماع مشاهده می شود و آن تفاوت شهر و شهروند ایرانی با شهروند غربی است که این تفاوت به دلیل عدم وجود نهادها و سازمان های پایدار فقر ستیز در ایرانِ بعد از انقلاب صنعتی و متقابلاً تاثیرگذاری گسترده این نهادسازی ها در مقابله با پدیده فقر در غرب بوده است.
به دلیل تقابل دولت های گذشته در ایران با اصل نهادسازی توسط مردم، مبارزه با فقر ابتدا در کشور ما به فقر معیشتی یا فقر مطلق که نیاز به غذا و رفع گرسنگی شاخص آن بوده، محدود می شده است؛ علاوه بر آن از گذشته رواج فرهنگ وقف به عنوان یک احسان ماندگار و جاری نشانه زنده این حضور معنوی بوده است، که از حُسن تصادف موفق ترین نمونه این حرکت در شهر تبریز در عهد ایلخانی توسط خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی آغاز گشته است که در وقف نامه ربع رشیدی مندرج می باشد. در این وقف نامه واقف برای پشتیبانی از شکل گیری یک دانشگاه جامع به مدل امروزی مواردی را ترسیم کرده که بعد از گذر قرن ها اکنون هم قدرت الگوپذیری خود را حفظ کرده است. این اثر حالا در بخش آثار خطی و نفیس کتابخانه ملی تبریز نگهداری می شود و لغات کلیدی بسیار مهمی در موضوع نوع دوستی از جمله واژه هایی مانند خیرات جاریه، دارالمساکین، ابواب البر، بیت التعلیم الیتام در آن وقف نامه مشاهده می‎شود که مطالعه در شیوه های یارگیری و دستگیری آن روزگار حائز اهمیت می باشد. به تعبیر شادروان استاد محمود عرفان مجموعه ربع رشیدی در تبریز در زمان ایلخانی را می توان نخستین بنیاد خیریه در ایران محسوب کرد.
تاریخ اولین زلزله ای که در شهر تبریز به صورت دقیق ثبت شده طبق جدول تنظیمی شادروان استاد یحیی ذکاء 14 صفر 434 هـ.ق است فلذا تا به امروز حدود هزار سال از آن سپری گشته و همچنین آخرین زلزله ای که موجب ویرانی بسیار شدیدی شده و شهر را با خاک یکسان کرده است زلزله 29 ذیحجه 1193 می باشد. با صرف نظر کردن از رنج های به جا مانده از آخرین زلزله مخرب شهر، مردم تبریز حوادث تلخ متنوعی را تجربه کرده اند. سیل های مکرر و قحطی های حاصل از عدم نزول باران، زمستان های سرد و طولانی و قحطی های مصنوعی که محاصره مستبدین با همکاری نظامیان روس تزاری در خیزش مردم در تبریز در عصر انقلاب مشروطه و بعد در ادامه قحطی بزرگ جنگ اول جهانی 1917 و در طول وقوع جنگ جهانی دوم بوجود آورده را می توان نمونه هایی از فراوانی ذکر کرد.
در کنار این اتفاقات که همه عامل شکاف در اقتصاد خانواده های فقیر و حتی متوسط گشته اند. همواره ردپای حضور مردم نوع دوست را به صورت مستمر به عنوان اولین گام یک حرکت انسجام یافته که بعدها آن را نهادسازی با برنامه‎ریزی تعریف کرده اند می توان دید. که نمونه آن تشکیل انجمن خیریه تبریز به کوشش خیرخواهان طرفدار انجمن کوی نعلچی گران در آذر سال 1287 شمسی با نام دارالعجزه است که بعداً به دارالتربیه تغییر نام داد.
البته بعد از ایام ناصری که نسیم آزادی و روشنگری کم کم شروع به وزیدن کرد. مردم تبریز همراه با تغییرات سیاسی اقدام به تشکیل خیریه ها و انجمن های حمایتی کردند بعد از انقلاب مشروطه و برقراری جریان روشنگری و تجددخواهی در بدنه اجتماع تبریز، امر خیر و نیکوکاری هم تعریف دیگری پیدا کرد و هیات های معارف محلات اقدام به ساخت و تاسیس مراکز آموزشی و مدرسه نمودند که این کار در فرایند تحولات اجتماعی و فرهنگی نقطه عطفی محسوب گردید بدین ترتیب که اولین مدرسه به نام دبستان نوبر توسط هیات معارف محله نوبر در سال 1285 و مدرسه ابتدایی چرنداب و سپس مدرسه اسلامیه شتربان و همچنین مدرسه حیات مابین محلات لیلآباد و اهراب و توسط هیات معارف محله خیابان مدارس جلالت و سالاریه دایر شد.
این حرکت های معارفی و فرهنگی بعداً زمینه ساز و بستری برای تشکیل تشکل های دیگر، در راستای مقابله با فقر مردم مانند انجمن خیریه حمایت از خانواده های زندانیان تبریز 1306، انجمن محلی و خیریه لیلآباد 1308، بنگاه حمایت از مادران و نوزادان تبریز 1319 شد.
بعد از چندی در سال 1303 شعبه جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران در تبریز بعد از تهران در زمان رضاشاه توسط دولت تاسیس گردید که عده ای از بازرگانان و اعیان شهر عضو آن شدند که در قضایای زلزله شهر سلماس در 1309 و در جریان سیل مهیب 1308 تبریز موسسات و انجمن های خیریه که به صورت خودجوش تاسیس شده بودند با همراهی شیر و خورشید به کمک مردم شتافتند.
بعد از اینکه در یازده اردیبهشت 1311 در مجلس هشتم در زمان صدراعظمی مخبرالسلطنه هدایت، قانون ثبت موسسات غیرتجاری مصوب گردید موسسات، هرچند بسیار محدود و معدود ولی دارای اساسنامه و آیین نامه شده و موسسات خیریه خود را به ثبت رساندند.
بعد از سقوط رضاشاه در1320 فضای اجتماعی و سیاسی کشور بازتر شد ولی بالعکس شرایط اقتصادی ناشی از وقوع جنگ دوم جهانی و حضور قوای کشورهای روس و انگلیس رو به وخامت گردید. در آن زمان موسسات خیریه ای در بازار و محلات تبریز با همکاری و هماهنگی دو قشر روحانیون و بازرگانان تشکیل یافتند که تعدادی از آنان به ثبت رسیدند و و برخی از آنها نه به شکوه گذشته ولی اکنون هم به حیات خود ادامه می دهند.به عنوان نمونه :
– انجمن خیریه تبریز به شماره ثبت 1 در سال 1320
– مجمع خیریه تبریز به شماره ثبت 2 در سال 1322
– جمعیت خیریه محله نوبر تبریز به شماره ثبت 7 در سال 1326
را نام برد. البته خدمات امروزین جمعیت خیریه نوبر تبریز و ساخت بیمارستان های متعدد و رسیدگی به ایتام و تأمین مسکن خانواده های بی بضاعت و فعالیت در رشته های متنوع خیرخواهی نام این جمعیت را در سطح کشور بصورت یکی از موسسات خیریه موفق مطرح کرده است. از آنجایی که بررسی تغییرات شاخص های جمعیتی یک شهر عامل تعیین کننده ای در رشد و تعیین نرخ فقر به شمار می روند جهت مقایسه شرایط جمعیتی نظر مطالعه کنندگان را به این نکته متوجه می کنم که بحران اقتصادی و افزایش قیمت ها در اواخر دهه سی و اجرای قانون اصلاحات ارضی و صنعتی شدن شهر تبریز موجب گردید که سیل مهاجرت روستاییان و سکونت آنان در حواشی شهر، جمعیت تبریز را در عرض بیست سال از 289996 نفر در اولین سرشماری نفوس سراسری در سال 1335 به تعداد 802959 نفر در سرشماری سال 1355 رساند و بدین ترتیب جامعه بحران زده بیشتر از پیش نیازمند حمایت موسسات خیریه گردید.
یکی از موسساتی که در سال 1352 تاسیس شد موسسه خیریه حمایت از مستمندان تبریز و همچنین صندوق قرض الحسنه المهدی بود که در ابتداء امر بصورت مشترک ولی حال دارای شخصیت حقوقی جداگانه ای هستند که خدمات هر دو موسسه اکنون هم ادامه دارد و هر دو موسسه دارای کارنامه بسیار قابل تحسینی هستند.
اصولاً تا انقلاب اسلامی 1357 به دلیل اینکه هنوز آسیب های اجتماعی و نیازهای انسان شهرنشین که منجر به فقر میشد گستره و نمود چندانی نداشت؛ خیریه های شهر تبریز به صورت چندمنظوره و چندهدفی تأسیس و به ارائه خدمات می پرداختند ولی بعد از انقلاب با توجه به چندبعدی شدن فقر و جهش جمعیتی و صنعتی شدن شهرها و مهاجرت های روستا به شهر چند منظوره شدن موسسات خیریه، جزو الزامات اجتماعی گردید، شایان ذکر است که اکنون با توجه به اهمیت موضوع فقر، سازمان ملل متحد طی دو برنامه بسیار مهم و مورد توافق تمام کشورهای عضو که اولی تحت عنوان توسعه هزاره از 2000 الی 2015 با هشت محور و برنامه دوم که متعاقب برنامه اول است بنام آرمان های توسعه پایدار از سال 2016 الی 2030 با هفده محور فعالیت خود را آغاز و طبق برنامه های تدوینی پیش می برد. پیشبینی شده در سال 2030 با اجرای این برنامه فقر در جهان در تمام محورها محدود و محدودتر شود. در برنامه آرمان های توسعه بر رفع فقر، امنیت غذایی، زندگی سالم، آموزش فراگیر، توانمندسازی زنان و دختران، مدیریت آب، دسترسی به انرژی، اشتغال فراگیر، پایداری نوآوری ها، کاهش نابرابری کشورها، سکونت های انسانی، ترویج الگوهای مولد، مبارزه با تغییرات اقلیمی، بهره برداری از منابع دریاها، پایداری جنگل ها، دسترسی به عدالت همگانی، مشارکت جهانی برای توسعه پایدار تعریف و هدفمند شده است.
با توجه به شرایط خاص ارتباطات، که جهان را بسوی زندگی بدون مرز سوق داده است در کشور ما و در شهر تبریز تقریباً در تمام حوزه های فوق یا مرتبط با موضوعات فوق الاشاره موسسات خیریه ای با حرکت های داوطبانه و متنوع تخصصی توسط دانشجویان، نخبگان اقتصادی، علمی و اجتماعی در حال تشکیل و فعالیت هستند.

*منابع این نوشته در دفتر ماهنامه کارایی موجود می باشد.

قصه ناتمام فقر در تبریز

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.