گردشگری، فرصت ها و تهدیدها

0 ۴۴۴

شهرام زمانی : مدرس دانشگاه

صنعت گردشگری در سطح جهان برای بیش از 300 میلیون تن شغل ایجاد کرده و حدود 16 درصد از کل اشتغال جهانی را به خود اختصاص داده است. بدیهی است که با توسعه این صنعت به خصوص با پیش بینی-هایی که WTO انجام داده، آمارهای یاد شده افزایش نیز خواهند یافت و در این میان توریست های موجود در سبد جهانی عاید کشورهایی خواهد شد که بسترهای لازم از جمله امنیت و خدمات را در بهترین شکل فراهم آورده باشند. به همین دلیل توسعه صنعت توریسم اگر از مهمترین عناصر مورد توجه در سیاست گذاری های کشورها در قرن حاضر نباشد، بی شک یکی از پراهمیت ترین آنها است. این توسعه مستلزم مهیاشدن محیطی مناسب برای رشد است. ایجاد این محیط مناسب در گرو ایجاد فرهنگ گردشگری و به دنبال آن مناسبترین نوع آن یعنی گردشگری فرهنگی است. گردشگری در قرن بیست ویکم محرک اصلی برای دستیابی مردم به سطح بالاتری از کیفیت در زندگیست. یکی از اهداف این امر تسهیل ارتباطات میان افراد و نهایتاً گسترش صلح جهانی است. گردشگری بخشی از اقتصاد مبتنی بر خدمات است که در جهان در حال گسترش است. لذا هدف غایی هر سیاست گردشگری را می توان در ایجاد توازن منافع و هزینه های ناشی از آن و بهبود اوضاع زندگی جامعه میزبان دانست. و اما توسعه گردشگری متضمن توجه به ابعاد توسعه در تمامی سطوح فردی ، سازمانی و ملی است و پایداری آن در گروی استفاده از منابع، هدایت سرمایه-گذاری ها ، سمت گیری پیشرفت فن آوری و تغییر ساختاری و نهادی است که با نیازهای حال و آینده بشر سازگار باشد. فلذا صاحب نظران گردشگری معتقدند مسیر دستیابی به توسعه گردشگری با در نظر گرفتن دو دسته عوامل اولیه سیاست گذاری صرفنظر از موضوع گردشگری ، همچنین عوامل تخصصی گردشگری امکان-پذیر خواهد بود ؛ در حالی که سیاست های گردشگری در جامعه ما از خلاء الگوی سیاستگذاری معین و به خصوص فقدان توجه به شاخص های بنیادین سیاست گذاری همچون، تمرکز و انسجام در اهداف، دیدگاه نظام مند و یکپارچه در میان سیاست گذاران، میزان عمل پذیری سیاست ها و نظام پاسخ گویی و ارزیابی عملکرد موثر رنج می برد.
طبق پژوهش های آماری به عمل آمده با توجه به اینکه پیش بینی می شود ارزش پوند بریتانیا بدلیل سیاست برگزیت تا پایان 2017حدود 8/0 درصد ارزش خود را از دست بدهد و این عامل باعث می شود که سفر برینانیایی ها به اروپا و امریکا کمتر شده و در عوض، آنها سفر به کشورهای با واحد پولی ضعیف را برای گردشگری انتخاب کنند. از سوی دیگر کانادا و آمریکا با افزایش حدود 8 درصدی ارزش پول خود نسبت به ارزهای رقیب، در کنار رشد اقتصادی نسبتاً مناسب و رشد مخارج مصرف کننده در آنها، تقاضای سفر را در شهروندان این کشورها تحریک خواهد کرد. چین نیز احتمالا با رشد حدودا 7 درصدی در هزینه مصرف کننده در سال 2017 روبه رو باشد و با توجه به رشد تخمینی 3/6 درصدی در تولید ناخالص داخلی این کشور، انتظار می رود گردشگران این کشور به تسخیر مقاصد گردشگری جهان در سال جاری میلادی ادامه دهند. تمام این ها فرصتی برای کشورهایی مانند ایران فراهم می کند تا صنعت توریسم خود را توسعه دهند.
برای نیل به هدف غایی باید دوره ای مدون از اعمال، خط مشی ها، راهنما ها، اصول و تحقیقات مسئله محور تدوین گردد تا به بهترین نحو هدف جامعه و یا ملت را در دستیابی موثر به برنامه، توسعه، محصول، خدمت، بازاریابی و اهداف پایدار برای رشد آتی گردشگری برآورده سازد.
حال در این میان آذربایجان مسائل خاص خود را دارد که در ادامه به آن اشاره می گردد. بخش اول به سیاست های کلان مسئولان و مجریان برمی گردد و بخش دوم به پتانسیل های موجود برای جذب گردشگر ارتباط می یابد. بخش مربوط به سیاستها و برنامه های دولتی همان طور که گفته شد شامل ایجاد زیرساخت ها از جمله فرهنگ گردشگری ، ایجاد امنیت ، آموزش راهنمایان چندزبانه، نظارت اخلاقی و مهمتر از همه بهادادن به داشته ها و پتانسیل ها بر می گردد که با توجه به همسایگی با کشورهای توریستی و پیشرفته، فرهنگ گردشگری اعم از فرهنگ میزبانی و مهمانی تا حدودی نیاز به سیاست گذاری دولتی را در این محدوده مرتفع نموده است. البته در مواردی مثل توریسم درمانی ، عدم رعایت مسائل اخلاقی و دید کوتاه مدت بخصوص از جانب جامعه پزشکی خساراتی را به این قسم از توریسم وارد کرد و مراجعان پزشکی را راهی کشور همسایه، ترکیه نمود. سایر ملزومات مانند امنیت بواسطه عوامل متعدد مربوط به مردم این منطقه، فراهم است و گردشگران از لحاظ روانی در این مورد احساس امنیت کامل دارند.
از دیدگاه پتانسیل های طبیعی موجود، می توان گفت آذربایجان با دارا بودن اکثر جاذبه های طبیعی در درجه اول قرار دارد که با توجه مسئولان می توان بیشترین بهره را از این نعمت های خدادادی برد. متاسفانه با نگاه محققانه به اخبار و اطلاعات می توان متوجه شد اکثر هیات‎های علمی که از سراسر دنیا برای مبادلات علمی می‎آیند در برنامه‎های گردشگری شان اسمی از تبریز و ارومیه یا اردبیل به میان نمی آید! در صورتی که برنامه ها از طرف آنها تدوین نمی گردد و خود مسئولین مجری برنامه می‎باشند. اما با برنامه ریزی منسجم و مسئولانه می توان از پتانسیل های موجود در راستای توسعه گردشگری استفاده حداکثری را نمود؛ همانطور که هر موقع برنامه‎ای بوده است، به نتیجه هم ختم گردیده است. نمونه عینی آن انتخاب تبریز بعنوان شهر گردشگری اسلامی در سال 2018 می باشد. البته برای سربلند بیرون آمدن از بار چند وجهی و سنگین این عنوان، موارد و مشکلات متعدد از جمله اسکان مهمانان، پنهان نگه داشتن زورآباد و خانه های روی هم چیده شده ی آن در کنار اتوبان پاسداران از دید مهمانان خارجی و البته دره و تپه های خود اتوبان پاسداران از مواردی است که قابل تأمل می باشد.
آذربایجان بواسطه دارا بودن پتانسیل های طبیعی که در ذیل فهرست وار و گذرا به آن ها اشاره می نمایم از زیرساخت طبیعی برخوردار می باشد و تنها نیازمند و محتاج برنامه‎ریزی و ایجاد زیرساخت‎های انسانی برای تحقق جذب گردشگر می‎باشد.

نمونه هایی از پتانسیل گردشگری آذربایجان :

1- سه پیست اسکی فعال ( سهند- یام- آلوارس)
2- کوه های سهند و ساوالان که بعد از کوه فوجی یاما در ژاپن، زیباترین کوه شناخته شده است.
3- آب های معدنی گرم در سرعین، مشگین شهر، کیوی، گؤی دره، سراب، بستان آباد و …
4- دریاچه ارومیه که با احیاء و برگشت به حال طبیعی چند سال قبل خویش با جاذبه های دریایی ، جزیره ای ، درمانی منبع لایتناهی جذب گردشگر است.
5- اماکن تاریخی ، مذهبی ، عرفانی و اسطوره ای متعدد
6- طبیعت بکر و منحصربفرد مانند آسیاب خرابه و روستای کندوان. همچنین از 13 نوع آب و هوای موجود در دنیا، 11 نوع آن را تنها در اردبیل می توان یافت.
7- آیین های اسطوره ای و مذهبی
8- مناطق تجاری مانند جلفا و ماکو
و بیشمار موارد دیگر که هر کدام از این پتانسیل ها با برنامه ریزی کارشناسانه، تخصصی و البته دلسوزانه در کنار فرهنگ مهمانی که ملت این خاک دارد و متناسب با آن فرهنگ میزبانی را نیز دارا می باشد، می تواند گردشگران را از سراسر دنیا به خود جذب نماید.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.