چرا در زمانه ما هیچ چشمی عاشقانه به زمین خیره نیست؟

0 ۶۰۹

تیرماه امسال برای محیط بانان، ماه پرضایعه ای بوده است. هم اکنون و در هنگام نگارش این سطور هنوز به ده روز اول تیر هم نرسیده ایم اما متاسفانه در همین چند روز اندک ،حیات سه محیط بان در مناطق حفاظت شده در استان های هرمزگان و فارس به دست شکارچیان به پایان رسیده است.
این حوادث تلخ، واکنش‌های بسیاری را، هم از جانب مردم و هم از جانب مسئولان برانگیخته است. معصومه ابتکار، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با صدور پیامی شهادت این دو محیط‌بان را تسلیت گفت و همچنین رئیس کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس شورای اسلامی نیز ضمن اشاره به وضعیت معیشتی نامناسب محیط بانان، لزوم بازنگری در قوانین موجود در راستای صیانت از حق حیات محیط بانان را یادآور شد.
متاسفانه اگرچه حوادثی از این دست به دلیل ماهیت خود، و این که حق حیات یک انسان به صورت مستقیم سلب می گردد، با هر اتفاق و فرایند مخرب دیگری غیر قابل مقایسه است، اما در این توجه به یک نکته ضروری می نماید و آن این است که محیط زیست و مشکلات مربوط به آن در هر سطحی رابطه خطیر و غیر قابل اغماضی با حیات تک تک انسان ها دارد؛ چه این ارتباط و تاثیر بواسطه آشامیدن آب آلوده و تنفس کردن هوای آلوده باشد و چه در قالب از دست دادن حیات محیط بانی که با تیراندازی مستقیم شکارچیان غیرمجاز از پای در می آید.

خبرهای بسیاری که هر روز در ارتباط با مخاطرات و تهدیدات زیست محیطی انتشار می یابد، در کنار مشاهدات مستقیم شهروندان از محیط اطراف، حاکی از آن است که راهی که ما در حال پیمودن آن هستیم، سرانجام خوشایندی نخواهد داشت. البته در سال‌های اخیر، در برخی از مناطق به دلیل ملموس بودن و دیده شدن آثار و تبعات تغییرات زیست محیطی، حساسیت های اجتماعی شهروندان ارتقا یافته است. به عنوان مثال روند باورنکردنی خشک شدن دریاچه ارومیه برای ساکنان هر دو استان آذربایجان شرقی و غربی، بسیار ملموس و تکان دهنده بوده است. اگر چه هنوز هم توافق قاطع و متقنی در خصوص علل این روند ارائه نمی گردد اما در نهایت وجدان جمعی و اجتماعی برای خود قضاوت ها، استدلال ها و نتیجه گیری هایی از این موضوع دارد و نسبت به تبعات دست اندازی و بدرفتاری با محیط زیست یک تجربه عینی، واقعی و دم دست پیدا کرده است. اما بالطبع برای اینکه جلوی روند مخرب فعلی گرفته شود، به چیزی بیش از آگاه شدن تک تک شهروندان از امتزاج و گره خوردگی تغییرات زیست محیطی، با سرنوشت آن ها نیاز داریم.

21-environment-1
در این میان متاسفانه، برخی از مسئولین با نادیده گرفتن ساختارهای کلان سیاسی، اقتصادی و حقوقی، همچنان و به عنوان سهل ترین تبیین و توجیه، مسئولیت اصلی خرابی ها و نابسامانی های موجود در ارتباط با طبیعت را بر گردن خود شهروندان می اندازند به طوری که یکی از همین مسئولین که در ارتباط با پرونده محیط زیست این شماره ماهنامه با ما مصاحبه نمودند، بسیار مصرانه از ما تقاضا می کردند که تیتر مصاحبه ایشان را که در واقع درون مایه تمامی نظراتشان می دانستد، « از ماست که بر ماست» انتخاب نماییم. همانگونه که اشاره شد، این منظر البته واجد عناصری از واقعیت های ساری و جاری اطراف ماست و بدون شک نمی توان انکار کرد که مسئولیت بخشی از بدرفتاری های صورت گرفته با محیط طبیعی و زیستی بر عهده خود شهروندان است اما چنین نگرشی در خوش بینانه ترین حالت، رویکردی بخشی نگر و جزئی نگر و تقلیل گرایانه است و متغیرهای موجود در محیط کلان مرتبط با محیط زیست را عامدانه یا غیرمسئولانه مورد اغماض قرار می دهد.
متوقف کردن بخش عمده ای از روندهای مخرب موجود مستلزم سیاست گذاری های کلان، وجود نگرش سیستمی و کل نگرانه در میان متولیان امر، لزوم بازنگری در قوانین موجود، وجود اراده جدی برای مبارزه با فساد اداری، شفاف شدن رویه های صدور مجوزها و در نهایت وجود اعتقاد جدی به کرامت نفوس انسان هاست.
واقعیت این است که حتی با مسئول دانستن تمام و کمال و صرف شهروندان در قبال مسائل زیست محیطی، نیز هنوز دینی بر گردن متولیان اصلی و سیاست گذار باقی خواهد ماند و آن دین، اطلاع رسانی و آگاهی بخشی به عموم مردم جامعه و ارتقاء حساسیت جمعی در این ارتباط است. به عنوان مثال در سال های اخیر با توجه به کاهش میزان بارندگی ها و همچنین اطلاع رسانی های صورت گرفته توسط رسانه های جمعی و همه گیر ، آحاد جامعه با لزوم کمترمصرف کردن آب آشنایی نسبی یافته اند. اما در سایر موارد همانند بسیاری دیگر از مسائل و مشکلات موجود، «سکوت و انفعال» سیاست مرجح و کم دردسرتری بوده است. این آگاهی البته بایستی در بستر فراخ تری از حقوق تک تک شهروندان تبیین گردد. آگاهی که در نهایت به مسئولانه تر رفتار شهروندان در قبال محیط زندگی شان می انجامد و آنان را برای طرح سازمان یافته مطالبات خود قادر می نماید.

تحریریه کارایی

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.