به پیشواز تبریز 2018 با لباس فولکلوریک

0 ۵۲۰

کاظم عباسی: پژوهشگر علوم اجتماعی

با انقباض زمان، که ماحصل پیشرفت در حوزه های علمی، فن آوری، اجتماعی، سیاسی و… محسوب می شود، مکان نیز به شدت منقبض شده است. اگر چه جوانه زدن این فرایند در سده ها قبل اتفاق افتاده ولی در قرن بیستم و به ویژه نیمه دوم آن بود که به صورت درختی تنومند چشم انداز تحولِ جوامع و روابط ملd و بین المللی را تحت تأثیر قرار داد. یک چنین انقباضی در زمان و مکان، ویژگی هایی نو برای جهان به ارمغان آورد و آن را به «دهکده جهانی» و گاهی «خانه جهانی» تبدیل کرد.
در یک جهان به شدت کوچک شده کنجکاوی های بشری به شدت وسعت پیدا می کند. کشف تازگی های جهان، مجاورت با تجربه های جدید، شناخت تفاوت ها و… در یک دهکده جهانی بسیار در دسترس به نظر می-رسد. هیجان ناشی از تجربه بدایت ها در یک چنین جهانی هر روز تسرّی بیشتری یافته، تأثیرات عمیق تری برجای می گذارد.
علمای اجتماعی در رابطه با تمام جوامع، اعم از ابتدایی و پیشرفته، از وجود پنج نهاد (institution) صحبت به میان می آورند. با وجود این، در چند دهه اخیر از به وجود آمدن نهادی جدید، در جوامع پیشرفته، تحت عنوان «نهاد اوقات فراغت» نیز صحبت می شود. یکی از عینی ترین نمودهای این نهاد جدید تحت عنوان «گردشگری» تظاهر پیدا کرده است.
گردشگری واجد تأثیرات مثبت متعدد در حوزه های فردی، محلی، ملی، و بین المللی است. یک چنین تأثیرات مثبتی می تواند حیطه های روان شناختی، جامعه شناختی، اقتصادی، سیاسی و… را شامل شود که در جای خود بسیار مورد بحث قرار گرفته اند و هدف نوشته حاضر محسوب نمی شود. موضوع این نوشته عبارت است از این که اگر قرار است از خوان نعمتی که بر بستر گردشگری گسترده شده است سهمی داشته باشیم و از تأثیرات متعدد و به غایت مثبت آن بهره مند شویم بایستی چه چیزی از جانب ما بر این سفره گذاشته شود؟ تبریز به عنوان پایتخت گردشگری جهان اسلام در سالِ میلادی 2018 با کدام ظرفیت هایش از مهمانان گردشگر خویش پذیرایی خواهد کرد؟ آیا با هتل‎هایی که بی شک بهتر از بقیه نیست؟ آیا با سیستم حمل و نقل عمومی اش که بسیار جای نقد دارد؟ آیا با انواع غذاها و نوشیدنی هایی که گاهی حتی اسامی شان خارجی است؟ آیا با آب و هوای پاک و منحصربفردش؟ آیا با…؟
تبریز 2018 برای میزبانی از گردشگرانِ خارجی بایستی با شناسنامه متعلق به خود، به همراه ویژگی‎های یگانه‎ای که مُهرِ آذربایجانی بر پیشانی دارند به پیشواز آنان برود. گردشگری که تصمیم می گیرد بخشی از اوقات فراغت خود را در تبریز سپری کند، برای این که تجربه منحصربفرد، فراموش نشدنی و تازه ای داشته باشد باید که توسط تازگی‎ها میزبانی شود. اگر نمود یک چنین تازگی هایی را تنها در بناهای تاریخی تبریز و استان ببینیم و چشم بر روی دیگر ظرفیت ها ببندیم نه تنها کار بزرگی انجام نداده ایم، بلکه یک واقعیت عظیم با ابعاد متکثر را حقیر ساخته ایم.
یکی از مهم ترین منابع این یگانگی در «سنت های شفاهی» و به عبارت دیگر فولکلور آذربایجان قرار دارد. فولکلور از غنی ترین منابع موجود و در دسترسی است که همگام با گستردگی اش در تمامی عرصه های زندگی، از جانب تمامی اشخاص با هر هدف جدیدی می تواند مورد استفاده قرار گیرد. فولکلور، کتاب به غایت قطوری است که تمامی سلیقه ها می توانند به بازخوانی آن بپردازند. بخش بزرگی از این رنگین کمان بی انتها در عین حالی که خود سرچشمه زیبایی هاست در خلق زیبایی های جدید و موفقیت های نو همواره منبع الهام بوده و خواهد بود. از جمله این منابع الهام که سرشار از ویژگی های زیبایی شناختی و پتانسیل های اقتصادی محسوب می شود لباس سنتی (فولکلوریک) آذربایجان است.
با توجه به این واقعیت که بخش بسیار ناچیزی از اطلاعات ما درباره نوع پوشش انسان های دوران قدیم به یافته های دست اول باستان شناختی یا نوشته های کهن مربوط است، بنابراین لباس محلی وسنتیِ هر منطقه تنها اثر باستانی است که به طور زنده و صددرصد مستند در دسترس بوده و شاهد زنده فرهنگ و تمدن آنان محسوب می شود. لباس فولکلوریک پرچم در اهتزازی است که انسان به واسطه آن کوله باری از ناگفته هایی را حمل می کند که در هیچ کتابی یافت نمی شوند.
لباس، همچون زبان، هویت قومی، موقعیت اجتماعی و جغرافیایی، وابستگی های صنفی، مذهبی و سیاسی، جایگاه و منزلت اقتصادی افراد یک جامعه را مشخص می کند. همان اندازه که زبان، اعضای منتسب به گروه های مختلف قومی وگاهی ملی را متمایز می کند، البسه بومی و سنتی هر یک از ملل نیز میان آن ها تمایز ایجاد می کند. پوشاک از راه مجموعه ای علایم مادی، یک نظام ارتباطی فرهنگی در میان اعضای جامعه برقرار می کند. رمزگشایی از این علایم و دریافت معانی و مفاهیم زبان نمادها و اشارات در هر گروه اجتماعی و کل جامعه مستلزم درک رفتارهای اجتماعی و فرهنگی مردم آن گروه و جامعه و شناخت نظام های دینی-عقیدتی و اعمال جادویی-تابویی و باورهایی ست که البسه ارزش های نمادین خود را از آن ها گرفته است. این ارزش ها نقش مهم و برجسته ای در حفظ هویت اجتماعی و فرهنگی مردم جامعه و استمرار دوام آن در حیات تاریخی نسل ها ایفا می کنند.
رابطه پوشاک ملل با مذهب، اقتصاد، حس زیبایی شناختی، ادبیات، طبقه و حتی هویت اجتماعی چنان بالاست که نمی تواند مورد چشم پوشی قرار گیرد. آن چه که امروزه در بین اندیشمندان مردم شناسی و انسان شناسی از اهمیتی شایان برخوردار است توجه به پیام ها و راز و رمزهای مستتر در انواع البسه است که از آن به «زبان پوشاک» یاد می شود. این زبان حامل باورها، آداب، سنن، و خاستگاه قومی و فرهنگی مللی است که آن را مورد استفاده قرار می دهند و می توانند رمزگشایی شوند. در کنار این موضوع، اهمیت های اقتصادی پرداختن به لباس فولکلوریک را نیز باید مد نظر قرار داد. بر کسی پوشیده نیست که با رونق کارگاه های تولید این نوع از کالا و فروشگاه های مربوطه، که متقاضیان محلی و گردشگران خارجی را هدف فعالیت اقتصادی خود قرار می دهند، بازار کار قابل توجهی شکل می گیرد.
لباس سنتی حامل روح و احساس لطیفی است که به هنگام استفاده در کالبد آدمی جریان می یابد. با وجود این، تبادلات و در موارد متعددی تهاجمات فرهنگی، استفاده از پوشش سنتی را، به ویژه در شهرهای آذربایجان، از رونق انداخته است. این در حالی است که به اذعان فعالان و تولید کنندگان البسه سنتی بین میزان آشنایی شهروندان با این بخش از فرهنگ مادی و میزان تقاضا برای آن رابطه مستقیمی وجود دارد. در منطقی مشابه، با رونق تولید و عرضه پوشاک فولکلوریک، بخشی از متقاضیان، گردشگران خارجی خواهند بود که با خرید و به همراه بردن آن خاطره حضور در آذربایجان را برای خود استمرار می بخشند. البته یک چنین تداعی خاطراتی می تواند با تولید و عرضه عروسک هایی هم که ملبس به لباس های فولکلوریک هستند، انجام گیرد. اماکن تاریخی تنها به صورت حضوری قابل درک است، چلوکباب تبریز و کوفته تبریزی میل شده، تمام می شود، ولی کلاغایی، شدّه، کؤینک، بوزگولو دون، پوللو جیلیققا، پاپاق و… در گنجه ها، بر روی دیوارها و احیاناً بر تن و قامت افراد برای مدت های مدید در معرض دید قرار داشته، خاطره حضور در آذربایجان را همواره تداعی خواهند کرد. جاذبه بصری و نقل و انتقال آسانِ لباس نیز از ویژگی های مثبتی است که با سهولت می تواند آن را به بخشی از بازار گردشگری وارد کند.
اگر با گذشت زمان ازشناخت ما نسبت به لباس فولکلوریک آذربایجان و به تبع آن از کارکرد و کاربرد این نوع از پوشاک در زندگی روزمره کاسته شده و می شود بر مسئولین و فعالین بخش فرهنگ است که به مقابله با این روند برخیزند. سازمان های مسئول، از جمله سازمان میراث فرهنگی، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان فرهنگی-اجتماعی شهرداری و…، همچنین موسسات و بنگاه های خصوصی، تعاونی و سمن (N.G.O.) که حوزه فعالیت شان با موضوع مورد بحث ارتباط دارد، در راستای رسیدن به اهداف طرح شده در این مقاله می توانند برنامه های کوتاه مدت و میان مدت متعدد و متنوعی را در چارچوب عملکرد خود بگنجانند. یک چنین برنامه هایی می تواند در قالب پیشنهادهای زیر، که از نظر جامعیت محل نقد است، معرفی شود:
– برنامه های پژوهشی. ارائه اولویت‎های پژوهشی، حمایت از پژوهش‎های در دست انجام، برقراری ارتباط مستمر و سیستماتیک با آن دسته از مراکز آموزشی که دروس طراحی و دوخت در آن ها ارائه می‎شود، و…؛
– برنامه های جشنواره‎ای. برگزاری نمایشگاه‎های متعدد و مستمر با هدف معرفی و فروش، برگزاری مسابقات در بخش‎های تخصصی مختلف، و…؛
– برنامه‎های مالی. دادن وام، اعطای انواع یارانه‎ها به بخش‎های تولید و عرضه و… .
انتظار می‎رود با به اجرا گذاردن یک چنین برنامه‎هایی نتایج مثبت متعددی به دست آید. از مهم ترینِ این نتایج می توان به احیای بخشی از فولکلور مادی آذربایجان اشاره کرد. در یک دهکده جهانی و در شرایطی که تندبادِ جهانی شدن در حال وزیدن است، دست انداختن در ریشه‎ها و فرهنگ بومی یکی از راه‎های حفظ هویت و احساسِ وجودِ موثر محسوب می‎شود. از جانب دیگر، اگر جهانی شدن از تفرق ها کاسته، شباهت ها را تقویت نموده است، جستجوی یگانگی ها و کشف آن ها، خود سر منشاء هیجانات و لذات وافری خواهد بود. از این روست که دهکده جهانی امکان عرضه محصولات محلی را برای خریدار بین‎‌المللی فراهم می‎ آورد، به شرط آن که فرایند تثبیت، مرمت و احیای این محصولات به درستی انجام گرفته باشد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.