اقتصاد ایران در گرداب

0 ۴۱۳


در همایش بزرگ اصلی ترین مشکلات اقتصاد ایران که در بیست و ششم بهمن ماه در محل مصلّی امام خمینی برگزار شد دکتر علی دینی ترکمانی با اشاره به مشکلات ساختاری در اقتصاد ایران گفت: نظام حکمرانى ما کج کار کردى هاى جدى دارد که باید اصلاح شود.

سوال این است که آیا الان قطار اقتصاد و سیاست ما روی ریل صحیحی قرار دارد که وقتی سال های آینده حرکت میکند سر از کجا آباد در بیاورد؟ یا اینکه مسیری که در آن حرکت میکنیم یا ریلی که روی آن هستیم، ریل رو به ناکجا آباد است؟ و اگر رو به ناکجا آباد است سال آینده چه باید بکنیم؟ و از منظر رویکرد مبانی اقتصاد مالی تکاملی یک مقدار بحث کوتاه مدت و بلند مدت را هم ضمن اینکه بدان توجه داریم میتوانیم کمی از کنارش هم عبور کنیم. اگر در هر لحظه ای از زمان در مسیر صحیح قرار داشته باشیم ضمن اینکه سیاست های کوتاه مدتی داریم که درست در طول هم قرار می گیرند و عملکرد بلند مدت را شکل می دهند. بنابراین بلند مدت چیزی نیست جز اقداماتی که از فردا شروع به انجام دادنشان می کنیم.
الویت های ما سال بعد چه چیزهایی باید باشد؟اگر از هر کدام از ما این سوال را بپرسند هرکس یک چیز را الویت قرار میدهد، بسته به این است که در چه حوزه ای کار می کنیم. اگر در بخش مسکن کار میکنیم تامین مسکن اجتماعی الویت اصلی ما خواهد بود، اگر در بازار کار کار میکنیم، رفع مشکل بیکاری الویت اول تعریف خواهد شد. اگر در بازار پول و بانک کار میکنیم بحث مواجهه با ورشکستگی بانک ها مسئله ی اصلی ما خواهد بود، اگر ساختمان پلاسکو را در نظر بگیریم بحث استاندارد ها و زیرساخت های شهری الویت خواهد بود. اگر اعتراض مردم اهواز یا مردم اصفهان را در نظر بگیریم بایستی بگوییم که مواجهه با بحران زیست محیطی، چالش اساسی ما است. و چنانچه از فردی که در وزارت صنعت کار می کند سوال شود، متفاوت کردن ساختار تولید، دانش بنیان کردن ساختار صادرات غیر نفتی ، یک مسئله اصلی است.
وقتی رشد اقتصادی امسال ملاحظه می شود در نیمه ای اول سال حدود 4-5 درصد بوده و در نیمه دوم کمتر شده است.بنابراین سال بعد هم که اگر مثبت باشد کیفیتش چگونه خواهد بود؟ آیا رشدی هست که بتوان آن را رشد با کیفیت نام گذاری کرد؟ وگرنه که رشد با کیفیت، الویت ما میشود. باکیفیت کردن رشد یعنی از اتکا به درآمدهای نفتی تا جایی که ممکن است خارجش شویم.
همین طور بحث کاهش شکاف در عملکرد برنامه‎ی توسعه که از سال 84 شروع شد و 11 سال میگذرد طبق عملکردی که وجود دارد 50 درصد از اهدافش عقب تر است. این یک چالش بزرگ است. برنامه ی توسعه ی ما روی کاغذ خوب تعریف میشود ولی خوب اجرا نمی شود بنابراین مصداقی میشود از صحبت اقتصاد دان نوبلیست برجسته و یکی از بنیان گذاران نظام فرهنگی اقتصادی، یان تینبرگن، که برنامه های توسعه در کشورهای در حال توسعه مشتی مرکب بر روی کاغذ است. چه باید کرد که شکاف عملکرد در این ابعاد شکل نگیرد؟ مسئله ی مهمی است که باید به آن پاسخ داد.
بحث نظام مالیاتی، کاهش فرار مالیاتی، انضباط مالی و پولی، توسعه ی گردشگری و غیره. به عنوان مثال در بحث گردشگری، ترکیه در سال 2014 و 2015 ، 45 میلیون گردشگر خارجی داشته است با 32 میلیون دلار درآمد ارزی گردشگری. این نیاز به زیرساخت های قابل توجه و یک وحدت بانک داری متصل به بانک های جهانی و سیستم هتلداری و خدمات دهی قوی دارد. و اگر بخش گردشگری رونق بگیرد چون منبع درآمدی اشتغال زایی آن بالاتر از فعالیت های دیگر است میتواند یک موتور محرکه ی قوی برای به حرکت دراوردن اقتصاد باشد.
اما نکته ای که میخواهم عرض کنم این است که اینها همه اجزای یک کلیت واحد هستند، و حکایت آن مسئله هایی است که میتوانیم هر کدام را به صورت جزئی بررسی کنیم و موانع و راهکارهای مواجهه با آنها را طرح نماییم.
داستان، مثل داستان فیل در تاریکی مولاناست؟ مثلا قسمتی از بدنش را لمس می کند و فکر می کند یک ستون یا دیوار بزرگ است.
راز اصلی اقتصاد ما این است که درگیر پدیده ای به نام «شکست نظام مند» شدیم که با شکست های بازاری متفاوت است. شکست بازاری در واقع جزئی از یک موتور اقتصاد دچار مشکل می شود و می توان با راهکارهایی مثل اعمال مالیات و پرداخت یارانه آن را رفع کرد. ولی شکست نظام مند مثل موتوری است که گیرپاچ می کند مثل خانه ای کلنگی که هر روز برای آن مشکلی پیش می آید مثل قطع آب، فروریختن شیشه و … و ما درگیر این هستیم که با تعمیراتی جزئی این مشکل را حل کنیم در حالیکه نیاز به یک اصلاح اساسی و ساختاری داریم و واقعیت امر این است که اقتصاد ما درگیر چنین موقعیتی است و برای حل آن ابتدا باید بپذیریم که ما درگیر چنین پدیده ای هستیم و مادامی که حل نشود، مشکلات ادامه خواهد داشت. به عنوان مثال، ممکن است به جای بحران توسعه نابرابری منطقه ای، با تزریق پول به صنعت بانکداری کمک کنیم که نجات یابد اما مشکل توسعه نابرابری منطقه ای، شهر بدون حقوق شهروندی، ترس ها و نگرانی های نسبت به آینده در جای خود باقی می ماند.

راز اصلی اقتصاد ما این است که درگیر پدیده ای به نام «شکست نظام مند» شدیم که با شکست های بازاری متفاوت است. شکست بازاری در واقع جزئی از یک موتور اقتصاد دچار مشکل می شود و می توان با راهکارهایی مثل اعمال مالیات و پرداخت یارانه آن را رفع کرد. ولی شکست نظام مند مثل موتوری است که گیرپاچ می کند مثل خانه ای کلنگی که هر روز برای آن مشکلی پیش می آید مثل قطع آب، فروریختن شیشه و … و ما درگیر این هستیم که با تعمیراتی جزئی این مشکل را حل کنیم در حالیکه نیاز به یک اصلاح اساسی و ساختاری داریم و واقعیت امر این است که اقتصاد ما درگیر چنین موقعیتی است و برای حل آن ابتدا باید بپذیریم که ما درگیر چنین پدیده ای هستیم و مادامی که حل نشود، مشکلات ادامه خواهد داشت.

بنابراین کلیت سیستم باید اصلاح شود و لازمه ی آن ابتدا پذیرش مشکل است و سپس انجام اقدامات لازم برای حل آن است. به نظر م، یک راهکار برای پذیرش مشکل این است که ببینیم اگر این وضعیت در بلند مدت ادامه پیدا کند، در ساختار نظام اقتصاد منطقه و نیز جهانی در کجا قرار خواهیم گرفت؟ در چارچوب سند چشم انداز 20 ساله ایران، از مهم ترین اهدافی که تعریف کردیم این است که به قدرت اول منطقه ای تبدیل شویم. بسیاری از چالش هایی که عرض کردم می تواند رفع شود یعنی آن قدر سطح اقتصاد در حوزه های مختلف ارتقا پیدا می کند که لااقل بخش عمده ای از این چالش ها رفع شود. در سال 2014 تولید ناخالص داخلی به روش برابری قدرت خرید، ایران در رده 18 دنیا است با 1284 میلیارد دلار، ترکیه در رده 17 با 1512 میلیارد دلار و این جا عربستان در رده ی 14 با 1652 میلیارد دلار است. به روش برابری قدرت خرید، نرخ ارزی که استفاده می شود برای تبدیل GDP ریالی به دلار، نرخ‎اش کمتر است. بنابراین موجب می شود GDP بیشتر دیده شود. ما اگر به روش معمول هم حساب کنیم، برای ایران 500 ،600 میلیارد دلار و برای ترکیه 1000 ، 1100 میلیارد دلار در طول برآوردهای مختلف است و به هر حال ترکیه از ما جلوتر است. حال در افق 2030 ترکیه در رده ی 16 با 2714 میلیارد دلار، ایران در رده ی 18 با 1914 میلیارد دلار، عربستان رده 11 با 3212 میلیارد دلار و پاکستان در رده 21 قرار می گیرد. در افق 2050 پاکستان در رده ی 15، ترکیه با 5000 در رده 14، عربستان در رده ی 12 و ما در رده ی 25 قرار می گیریم. در واقع این تصویر از آینده بر مبنای نرخ رشد 4 درصدی برای ایران در این دوران بلند مدت که نرخ خوش بینانه ای است، می باشد. اگر از سال 90 ، 91 تا 96 نگاه کنیم نرخ رشد اقتصادی عملا صفر بوده است. در واقع این بیانگر این است که ما به دلیل آن پدیده ی شکست نظام مند درگیر از دست دادن فرصت های تاریخی هستیم. ما به لحاظ تاریخی و تمدنی دچار عقب ماندگی شده ایم که متاسفانه رفته رفته در حال شدت گرفتن است و اگر وضعیت به این صورت ادامه پیدا کند، از فرصت هایی که در آینده، تغییرات احتمالی که در ساختار اقتصاد سیاسی جهان رخ خواهد داد، نخواهیم توانست استفاده کنیم. این تغییرات مثل جابه جایی در عرصه‎ی قدرت‎های بزرگ اقتصادی دنیا که در حال رخ دادن است. کشور دوم امریکاست و کشور سوم چین است در سال 2015 و در 2025 چین به آمریکا می رسد و در 2050 از امریکا جلو می زند. یعنی چین به ابر قدرت اول دنیا تبدیل خواهد شد و همچنین هند تقریبا نزدیک به امریکا می شود یعنی شاهد این جابه جایی در قدرت های بزرگ دنیا هستیم. نظم سیاسی جهان در حال تغییر و تحول است. این فرصت هایی را در اختیار ما خواهد گذاشت و ما هم می توانیم از آن استفاده کنیم. ولی اگر همین طور ادامه دهیم، از این فرصت ها نمی توانیم استفاده کنیم و عرض می کنم که چه اتفاقاتی می افتد.
نظم امنیت سیاسی جهان احتمال دارد روی حالت چند قطبی حرکت کند. یک اقتصاد جهانی در حال شکل گیری است که شامل قدرت های منطقه ای مثل ترکیه، ایران، آفریقای جنوبی، برزیل، کره ی جنوبی است و این جابه جایی در قدرت های بزرگ موجب رخ دادن اتفاق مهمی در آینده نه چندان دور مثل 4 ، 5 سال دیگر می شود. یعنی این اولین تصویری است که به ذهن ما می رسد و آن این است که ترکیب شورای امنیت سازمان ملل به احتمال زیاد از 5 عضو دائمی به 15 عضو دائمی افزایش می یابد . ما شاهد بوده ایم که 4 سال پیش اوباما گفت هند شایستگی این را دارد که به عضو دائمی تبدیل شود و اتفاق دیگری که می تواند رخ دهد تغییراتی است که به دنبال بحران2008 در نظام حکمرانی اقتصاد جهانی در حال شکل گیری است. یکی از آن ها که به احتمال زیاد رخ می دهد، این است که دلار به عنوان واحد اصلی تسویه حساب های بین المللی و ذخیره ی جهانی جای خود را به حق برداشت مخصوص صندوق بین المللی پول بدهد و همین طور تغییراتی که در ساختار صندوق بین المللی پول و بانک جهانی و بحث بازار های مالی، به عینه می توانیم شاهد باشیم. سوالی که پیش می آید این است که اگر این تغییر رخ دهد چه فرصت هایی در اختیار ما یا رقبای ما در منطقه قرار می گیرد؟ اگر توانایی رقبا بیشتر باشد، وضعیت مسایلی که ذکر کردیم،در آینده چه خواهد شد؟ چالش‎هایی که در حوزه های مستمر با آن رو به رو هستیم قابل حل است یا شدت بیشتری می گیرد؟ خب این فرصت در اختیار ما هست، ولی اگر روندی که پیش می رویم تغییر کند که تبدیل به یک قدرت مهم منطقه ای شویم و موقعیت سرزمینی خود را حفظ کنیم و به یکی از مکان های جذب سرمایه ی خارجی تبدیل شویم و بخشی از مشکل سرمایه ای بانکها از طریق خرید سهام بخشی از بانک های ما توسط بانک های جهانی و در واقع سهام دار شدن آن ها تا حدی حل شود. ضمن اینکه مشکل مدیریتی و حضور این بانک ها در عرصه ی بانکداری جهانی هم می تواند مقداری حل شود. این ها فرصت هایی است که در اختیار ماست.
بحث ساختارها از نظر من مهم و خیلی فوری است چون اگر ساختار ها اصلاح نشود، ما درگیر طرح مسئله های جزئی، ارائه راهکار برای این مشغله های جزئی و غافل از ساختار های کلی می شویم. نه این که آن اصلا اهمیتی ندارد بلکه مادامی که ساختارهای کلی که بازدارنده هستند اصلاح نشوند، راهکارهایی که ارائه می شوند، حداقل اثرگذاری را پیدا می کنند البته که به عنوان یک متخصص باید در هر مسئله ای شناخت خوب داشته و راهکارهای خوب ارائه کنیم ولو اینکه به اندازه ناچیزی شرایط را بهتر کند. به دلیل ساختار های کلی بازدارنده، ایران در حال درگیر شدن با یک شکاف تاریخی و تمدنی است در واقع به زبان اولیه اقتصاد خرد، بین منحنی امکانات تولید بالقوه و بالفعل فاصله هست و صحبت از پر کردن این شکاف بین دو منحنی است. یعنی بر مبنای جمیع امکانات تولیدی که داریم، می توانیم ترکیه ی دیگری باشیم. به روش معمول، GDP ترکیه 1200 میلیارد دلار است، ما 500 تا 600 یعنی نصف ترکیه هستیم و ما می توانیم در عرض چند سال، خود را به ترکیه برسانیم.
خیلى هم نباید شتاب زده عمل بکنیم. ماحصل شتاب زدگى را در بنگاه هایى زود بازده مشاهده کردیم.
مهم این است که ما درک درستى داشته باشیم و قطار را که روى ریل نادرستى است، تغییر ریل دهیم تا روى مسیر صحیح قرار بگیریم و براى اینکه این اتفاق بیفتد، باید نظام نهادى و حکم رانى داشته باشیم.
نظام حکمرانى ما کج کار کردى هاى جدى دارد که باید اصلاح شود .یکى از آن کج کار کردى هاى جدى اش پدیده اى است که من اسمش را «تو در توى نهادى» که مصداق مثالش در بخش بانکی است . بانک مرکزى نمى دانند که بازار پول را چگونه باید مدیریت بکند و یا حداقل آن این است که اطلاعات خیلى دقیقى ندارد اما مصداقش فقط در یک جا نیست، مصداقش در همه جا دیده مى شود.
شما در بحث مالیات ها مشاهده میکنید که بیست تا سى درصد برآورد مى شود که ارزش افزوده صنعت متعلق به بنیاد ها و نهادهاى مختلف هستند و مالیاتى هم نمى پردازند.
در استان خراسان رضوی ما دو نهاد مهم برای پیشبرد مسائل شهری داریم. یک نهاد استانداری و دیگری آستان قدس رضوی است. این باعث می شود که اتلاف منابع بسیار شدید باشد مسئولیت پذیری و پاسخگویی بسیار ضعیف باشد، دور زدن قوانین بسیار بالا باشد همچنین در ساختار های سازمانی بی ثباتی های شدید وجود داشته باشد.در تحلیل نهایی این به معنای افزایش ناهماهنگی سیاستی است و در تحلیل نهایی تر یعنی شکست برنامه، ما شاهد این موضوع بر روی کاغذ برای همه موضوعات برنامه های خیلی خوبی تنظیم می کنیم اما بررسی عملکردها نشان می دهد که ما چهل تا پنجاه درصد از اهداف برنامه ها عقب هستیم. دلیل اصلی این مسئله این است که نظام حکمرانی ما ضعیف است و نیاز به اصلاحات اساسی دارد.
ما زمانی می توانیم به حل شدن چالش های توسعه امیدوار باشیم که ما نگاهمان به تخصص گرایی به صورت نهادی تغییر پیدا کند. یعنی خانم میرزاخانی که ریاضیدان برجسته ای است و پروفسور نادری که در ناسا هستند، این افراد ایرانی هستند و ما به آن می بالیم. ما باید بتوانیم این افراد را حفظ کنیم و حداقل ارتباط بین آنها و موسسات و مراکز علمی خود را برقرار کنیم. این کار باعث رشد ظرفیت می شود که باعث رشد فناورانه در تمام زمینه ها می شود. ما باید نظام انگیزشی ایجاد بکنیم که اگر خانمی مانند خانم میرزاخانی به آن طرف مرز ها می رود جوری نباشد که دیگر به فکر بازگشت نباشد .در همه جای دنیا افراد ممکن است از کشورشون خارج بشوند اما باید دید که ارتباط آنها قطع می شود یا خیر. در ایران این ارتباط قطع می شود و ما باید فرار مغزها را به گردش مغزها تبدیل کنیم نه اینکه ارتباط با افراد نخبه قطع شود. تمام این اصلاحات بیان شده مستلزم اجرای شعار «جهانی فکر کن، ملی عمل کن» است. یعنی الزامات دنیای مدرن در قرن بیست را باید درک کرد اگر درک نکنیم به شما قول می دهم که رفته رفته شدت مشکلات بیشتر و بیشتر می شود و باید هر بار بگوییم «سال تا سال دریغ از پارسال»

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.