تاریخچه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در ایران و جهان

0 ۲,۰۲۵
برگرفته از درگاه ملی آمار – نویسندگان : طه نوراللهی، عذرا نائینی

سرشماری عمومی نفوس و مسکن یکی از عمده ترین راه های شناخت کشورها و ویژگی های جمعیت آن هاست. تعداد جمعیت از دیرباز مورد توجه انسان بوده است و در ادوار گوناگون به روش های مختلف مورد سنجش قرار گرفته است. سابقه سرشماری جمعیت در جهان به ٣٨٠٠ سال قبل از میلاد برمی گردد و ابتدا در سطحی بسیار محدود نیازهای اطلاعاتی بشر را تامین می کرده است. مطالعه اسناد و مدارک تاریخی نشان می دهد، کشورهای مصر، چین و بابل به ترتیب، حدود سال های ٢۵٠٠ ،٣٠٠٠ و ٣٨٠٠ قبل از میلاد به سرشماری نفوس اقدام نموده اند در این سرشماری ها عموماً اطلاعاتی نظیر جنس، سن، شغل و مالکیت افراد جمع آوری شده است. سرشماری قوم یهود هنگام مهاجرت از مصر، سرشماری های متعدد یونان و امپراطوری رم باستان و سرشماری هایی که در برخی از کشورها در قرون وسطی انجام شده و ویژگی های طبقات مختلف شامل طبقه اشراف و پیشوایان مذهبی را به دست می داده است و از سابقه سرشماری ها قابل ذکرند. اولین سرشماری جهان، به روش نوین در سال ١٧٩۴ در کشور سوئد انجام شده است و بعد از آن کشورهای دیگر نیز به شمارش افراد جامعه خود به روش مذکور پرداختند. امروزه لفظ سرشماری نفوس و مسکن معنای دقیق تری پیدا کرده است و «به مجموعه فعالیت ها و خدماتی اطلاق می شود که شامل طراحی، برنامه ریزی، گردآوری، کدگذاری، طبقه بندی، ارزشیابی، اصلاح و تجزیه و تحلیل و نهایتاً چاپ و انتشار اطلاعات آماری از جمعیت و مسکن می باشد» و مطابق توصیه های سازمان ملل متحد در اکثر کشورهای جهان در فاصله زمانی معمولاً ١٠ سال یکبار از قرن ٢٠ به بعد رایج شده است. در راستای تغییر اهداف سرشماری های نفوس و مسکن مراحل مختلف آن از برنامه ریزی و طراحی گرفته تا اطلاع رسانی و انتشار نتایج نیز متحول شده است. در امپراطوری ایران باستان سرشماری های عمومی جمعیت برای دریافت مالیات سرانه و تعیین مردان قادر به جنگ انجام می شده است. از آن تاریخ تاکنون در دوره های مختلف سرشماری های جمعیت با اهداف گوناگون انجام شده است که از سابقه آن ها، داستان های جالبی در اسناد تاریخی بر جای مانده است. این روایت ها، برای فنی ترین گروه های علمی نیز جالب توجه خواهد بود. اولین سرشماری به روش نوین در ایران در سال ١٣٣۵ انجام شده است.

تاریخچه سرشماری نفوس در جهان
سابقه سرشماری نفوس در جهان به سال ها قبل از میلاد برمی گردد . اسناد و مدارک تاریخی نشان می دهد که درحدود سال های٣٨٠٠ ، ٣٠٠٠ و ٢۵٠٠ قبل از میلاد به ترتیب در کشورهای بابل، چین و مصر سرشماری های جمعیت انجام شده است. در این سرشماری ها عموماً اطلاعاتی نظیر جنس، سن، شغل و مالکیت افراد جمع آوری می شده است. علاوه بر آن، کشور چین در قرون اول و دوم میلادی در قسمتی از خاک خود اقدام به سرشماری نموده است. قدیمی ترین سند تاریخی که در آن به سرشماری نفوس اشاره شده است کتاب مقدس تورات است در فصل مهاجرت آمده است که حضرت موسی برای مهاجرت قوم بنی اسرائیل از مصر، کلیه افراد قوم یهود را سرشماری کرد. این سرشماری در سال ١۴٩١ قبل از میلاد انجام گرفته است. جالب اسـت بـه این نکته اشاره شود که در قدیمی ترین کتاب تـورات موجـود، سـفر یـا فـصل اعـداد، شـماره اقـوام بنی اسرائیل و نفوس هر قوم را ارایه می دهد. در همین فصل اشاره شده است که تعداد کسانی که قادر به جنگ بودند، یعنی مردان ٢٠ ساله به بالا ۶٠٣۵٠٠ نفر بوده‎اند. در یونــان و امپراطــوری رم باســتان نیــز در فاصــله ســال هــای ۴٣۵ ـ ۴١٠ بعــد از مــیلاد سرشماری های جمعیتی متعددی انجام و اطلاعات مربوط به خصوصیات اجتماعی و اقتصادی مردم بـه طور منظم هر پنج سال یک بار از طریق سرشماری نفوس جمع آوری می شده است. در بعضی از کشورها، مدارکی از قرون وسطی باقی مانده است که ویژگی هـای طبقـات مختلـف جامعه را که معمولاً شامل طبقه اشراف و پیشوایان مذهبی است بـه دسـت مـی دهـد امـا براسـاس مدارک مزبور، شمارش عمومی جمعیت در این کشورها به ندرت انجـام گرفتـه اسـت. در اوایـل قـرن هیجدهم میلادی، در اروپا سرشماری هایی صورت گرفته است اما به صورت علمی و امـروزی نبـوده و در مقیاس محدود انجام شده است، اولین سرشماری جمعیت به روش نوین در جهان در سال١٧۴٩ در کشور سوئد صورت گرفته و پس از آن دیگر کـشورها نـسبت بـه شـمارش افـراد جامعـه خـود اقـدام نموده اند. امروزه لفظ سرشماری نفوس و مسکن معنای دقیـق تری پیـدا کـرده اسـت و «بـه مجموعـه فعالیت ها و خدماتی اطلاق می شود که شامل طراحی، برنامه ریزی، گردآوری، کدگذاری و طبقه بنـدی، ارزشیابی و اصلاح و تجزیه و تحلیل و نهایتاٌ چـاپ و انتـشار اطلاعـات آمـاری از جمعیـت و مـسکن می باشد». اینگونه سرشماری ها مطابق توصیه های سازمان ملل متحد در اکثـر کـشورهای جهـان بـا فاصله های مساوی ١٠سال یک بار (و در بعضی از کشورها ۵سال یک بار) از ابتـدای قـرن ٢٠ رایـج شده است.

تاریخچه سرشماری نفوس در ایران
در امپراطوری ایران باستان نیز سرشماری های عمومی جمعیت برای دریافت مالیات سرانه و تعیین شماره مردان قادر به جنگ انجام می شده است. هرودوت، مورخ یونـانی (۴٨۴ــ ۴٢۵ قبـل از مـیلاد) در تـاریخ خـود پیرامـون دوره تـاریخی هخامنشی ها می نویسد: وقتی خشایار شاه از تنگه داردانل می گذشت، محلی مخصوص را بـرای سرشـماری افـراد قشون خود مناسب دید مقرر داشت تا ده هزار سپاهی شمارش شده در آن محل گردآیند، به نحوی که حتی المقدور به یکدیگر نزدیک باشند، سپس دستور داد دور این عده را خط بکشند. بعد از خروج آنان از داخل خط دیواری که بلندی آن تا کمر یک سپاهی برسد بر روی آن بنا کنند. چون حصار آمـاده شـد، سپاهان گروه، گروه درآن داخل و خارج شدند تا مقدار آنهـا معلـوم گـردد. هـرودوت نتیجـه ایـن سرشماری را یک میلیون و هفتصد هزار نفر ذکر می کند. شاه آمار در حقیقت نوعی آمارگیری به دستور شاهان هخامنشی برای تعیین مالیات سرانه بود، در زمان داریوش دفاتر مالیات و نظامی برای اولـین بـار تـدوین شـد. در زمـان وی ایـران بـه ٢٠ ایالـت حاکمنشین تقسیم شد و در راس هر یک از آنها یک شهربان قرار داشت. برای تعیین خـراج نقـدی و جنسی هر ایالت، از زمین های زراعی برحسب مساحت، وضع آبیاری، جنس زمـین و تعـداد و مـساحت باغات و اغنام و احشام آمارگیری می شد و اطلاعات آنان در دفاتری به نام قانون ثبت و به این ترتیـب میزان مالیات هر ایالت تعیین می شد. داریوش همچنین برای تعیین تعداد سربازان اعزامی بـه جنـگ و تعداد تلفات به روش مبتکران های عمل می کرد. به این طریق که هنگام عزیمت آنان دستور می داد هـر سرباز هنگام عبور از کنار گودالی تمیز سنگ ریزه ای در آن بیندازد، در پایان کـار سـنگ هـا را شـمارش می کردند و تعداد سربازان معلوم می شد، سپس برگودال سرپوش می نهادند و پس از مراجعـت از جنـگ هر سرباز دستور داشت، سنگ ریزه ای از گودال بردارد، باقیمانده سنگ ریزه ها، تعداد سربازان کشته شده را مشخص می کرد. زرتشتیان نوشته اند که در دوره انوشیروان، فقط مردان٢٠ تا۵٠ ساله بایستی مالیات می دادند. به این منظور روش خاصی برای تعیین مالیات دهندگان و تفکیک پیران و نوجوانان از یکدیگر ابداع گردید و ماموران سرشماری برای نخستین بار به جای “ فرد ” از مفهوم “ خانوار ” استفاده کردند. برای مثال تعیین می کردند که در یک خانوار ١٢ نفری فقط باید ٢ نفر که سن آنها بین٢٠ تا۵٠ سال است مالیات بپردازند براساس شواهد تاریخی، عثمان بن حنیف از طرف خلیفه دوم برای کسب اطلاعات ممیزی اراضی به سرزمین ایران وارد شد و پس از مطالعات و بررسی های لازم گزارشی تهیه و به وی تسلیم نمود. در این گزارش تصریح شده بود که در زمان ساسانیان از اراضی و محصولات زراعی و اشجار و نفوس ممیزی جامع و کامل به عمل آمده است و پیشنهاد نمود که مالیات اراضی ایران بر این اساس وصول شود. خلیفه دوم پس از دریافت این گزارش دستور داد از روش مزبور در سایر بلاد اسلامی نیز استفاده شود. به این جهت در عهد خلفا از وجود ایرانیان برای تشکیل سازمان های وسیع مالی و محاسباتی و ممیزی استفاده شد و به تأسی از عهد ساسانیان نام سازمان مزبور را «دیوان سلطنت» نامیدند و ایرانیان گردانندگان آن بودند. در ایران بعد از اسلام و در دوران خلفای عباسی مسئله اخذ جزیه ایجاب می کرد که سرشماری در ممالک تحت نفوذ انجام شود. اعراب معمولاً بعد از هر سرشماری، میزان مالیات را تعیین می نمودند مورخین ایرانی و عرب به دفعات از شهرهای بزرگ و پرجمعیت نام برده اند، از آن جمله شهر نیشابور را قبل از حمله مغول و شهر اصفهان را در عهد صفوی با جمعیتی بیش از یک میلیون نفر ذکر کرده اند. در تاریخ عباسی آمده است که شیخ بهاءالدین عاملی بدستور شاه عباس به منظور حفر نهرهای زاینده رود و سیستم آبرسانی دستور داشت تعداد سکنه اصفهان و حومه را بداند وی با استفاده از تعداد نان مصرفی هر فرد که در آن زمان دو گرده در روز بود و شمارش تعداد نان پخت شده توسط نانوایی های خانگی و معابر به وسیله گماشتگان خویش، توانست شمار نفوس اصفهان را به دست آورد. در مدارک مربوط به زمان قاجاریه بیشتر به جمع آوری اطلاعات جمعیتی اشاره شده است و از ممیزی کشاورزی کمتر سخن به میان آمده است، شاید بتوان دلیل آن را ضعف بخش کشاورزی در پرداخت مخارج دربار و دولت ها، روی آوردن دولت ها به منابع مالی جدید از قبیل درآمدهای گمرکی استقراض و واگذاری امتیازات مختلف به خارجیان دانست. اولین سرشماری جمعیتی ایران به روش نوین در سال ١٢۴۶ شمسی البته در سطحی محدود، درزمان ناصرالدین شاه و همزمان با وزارت اعتضادالسلطنه بر وزارت علوم و معارف، توسط مهندس عبدالفخار، معلم ریاضی مدرسه دارالفنون به عمل آمد. در این سرشماری تهران به پنج محله ارگ، عودلاجان، چالمیدان، سنگلج و بازار تقسیم بندی شده و همه محله های خارج از شهر نیز در یک طبقه قرار داده شده ‎بود. درآن زمان جمعیت تهران ١۵۵٧٣۶ نفر برآورد شده بود. به علاوه در سال ١٢٧٧ شمسی در چهارمین سال سلطنت مظفرالدین شاه از ابنیه تهران آمارگیری به عمل آمد. با ایجاد تشکیلات جدید بلدیه در سال ١٣٠١ شمسی سرشماری دیگری در تهران صورت گرفت که براساس آن سرشماری، جمعیت تهران در سال ١٣٠١ بالغ بر ٢١٠٠٠٠ نفر بود، تا این تاریخ سازمان خاصی که مسئولیت جمع آوری اطلاعات جمعیتی و تمرکز بخشیدن به آن ها را بر عهده داشته باشد، در کشور وجود نداشت و همه تلاش های به عمل آمده، جنبه ی موضعی و موردی داشت. در سال ١٢٩٧، به منظور ثبت وقایع چهارگانه، اداره ثبت احوال کشور تاسیس شد. با ثبت اطلاعات مربوط به تولد، فوت، ازدواج و طلاق توسط اداره مذکور، ضرورت اطلاع از جمعیت کشور و تعیین سازمانی که موظف به جمع آوری این اطلاعات باشد مورد توجه قرار گرفت و در سال١٣٠٣ با تصویب آیین نامه ای، مسئولیت جمع آوری و مرکزیت بخشیدن به آمارهای مورد نیاز بر عهده وزارت کشور گذاشته شد

جهت مطالعه ی ادامه این گزارش ، لطفا به صفحات 25 الی 28 ماهنامه مراجعه نمایید.تاریخچه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در ایران و جهان

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.