علل خشکی دریاچه ارومیه و تهدیدات

0 ۴,۰۶۷


این متن برگرفته از گزارش « ضرورت احیای دریاچه ارومیه ، علل خشکی و تهدیدات »است که از طرف کمیته اجتماعی فرهنگی ستاد احیای دریاچه ارومیه تهیه و تدوین شده است.

شرایط کنونی دریاچه ارومیه پیامد توسعه نامتوازن و ناپایدار در حوضه آبریز آن و برداشت بی رویه از منابع آب تجدیدپذیر حوضه به ویژه در دو دهه اخیر می باشنند. مجموعه عوامل انسانی و طبیعی مختلف به مانند اجرای طرح های متعدد توسعه منابع آب، توسعه ی روزافزون بخش کشاورزی، تغییر الگوی کشت و تولید محصولات پرآب بر در سطح حوضه، بهره وری پایین مصرف آب و عدم حفاظت موثر از منابع زیست محیطی و اکولوژیکی حوضه و از طرف دیگر نوسانات اقلیمی و کاهش میزان بارش ها و رواناب ها در سطح حوضه چنین شرایطی را برای پهناورترین دریاچه داخلی ایران به همراه داشته است. به عبارت بهتر عدم جریان آب کافی به دریاچه در سالیان اخیر منجر به تشدید روند کاهش تراز دریاچه و کاهش سطح و حجم آن گردیده است.
با توجه به قرارگیری دریاچه ارومیه در یک حوضه آبریز بسته، تنها عوامل بارش مستقیم و رواناب ورودی از آبراهه ها و رودخانه ها به عنوان منابع آب ورودی به دریاچه و تبخیر به عنوان خروجی از دریاچه به حساب می آید. لذا کاهش مستمر حجم آب دریاچه در اثر تبخیر و عدم ورود منابع آب کافی به منظور جبران و حفظ تعادل آبی آن، به عنوان عامل اصلی خشکی دریاچه تلقی می گردد. اما مسئله اصلی این است که چه علل و عواملی منجر به عدم جریان آب کافی به دریاچه و همچنین افزایش میزان تبخیر از سطح آن گردیده و شرایط کنونی را برای دریاچه رقم زده است. بر اساس بررسی های صورت گرفته، سه عامل اصلی موثر در خشکی دریاچه ارومیه عبارتند از: برداشت بیش از حد مجاز از منابع تجدیدپذیر حوضه، توسعه نامتوازن بخش کشاورزی در حوضه و تغییرات اقلیمی و استمرار خشکسالی ها

اهم آسیب ها و تهدیدهای ناشی از تداوم وضعیت کنونی دریاچه ارومیه :
وضعیت زیست محیطی دریاچه ارومیه با تمام جوانب زمین شناسی، اقتصادی، اجتماعی، منابع آب، هوا، اقلیم و … آن در طول سالیان گذشته دستخوش تغییر شده و روند رو به نزولی را طی کرده است. بالطبع ادامه پذیرش اثرات منفی در هر اکوسیستم طبیعی، در انتها به تخریب آن اکوسیستم منجر می شود که این امر تبعاتی چون ایجاد اکوسیستم های جدید با پتانسیل بالای ایجاد تخریب بر محیط زیست پیرامونی را به همراه خواهد داشت. وضعیت دریاچه ارومیه و تالاب های اطراف آن نیز خارج از این قاعده نمی باشد؛ همان طور که در حال حاضر بسیاری از کارکردهای اکولوژیکی و اقتصادی – اجتماعی دریاچه ارومیه و تالاب های حاشیه ای آن مختل گردیده و خسارت محسوس و نامحسوس این اختلال نه تنها معیشت منطقه، بلکه معیشت های محلی و جوامع انسانی را نیز تحت تاثیر قرار داده است. به طور کلی ادامه روند فعلی خشک شدن دریاچه ارومیه بر محیط های ذیل تأثیر داشته و خواهد داشت: بهداشت و سلامت جوامع محلی، وضعیت اقلیم و منابع آب، منابع اقتصادی منطقه (تولیدات کشاورزی و… )، تنوع زیستی و محیط طبیعی دریاچه و نواحی اطراف آن، و وضعیت اجتماعی

 

ریزگردها و طوفانهای گرد و غبار

تجارب موجود از خشک شدن دریاچه های مشابه با دریاچه ارومیه، نشان دهنده ی تبعات و آثار ناگوار و گاها فاجعه باری می باشند. دریاچه آرال در آسیای میانه مثال شاخصی برای این موضوع می باشد که به دلیل عدم مدیریت مناسب منابع آب حوضه آبریز آن بیش از 90 درصد حجم و سطج خود را از دست داده و از یک دریاچه پرآب تبدیل به یک صحرای زرد تبدیل گردید. تداوم وضعیت موجود خشکی دریاچه ارومیه، خطر بالقوه ی تبدیل این دریاچه به یک کویر 5000 کیلومترمربعی را در آینده نه چندان دور بالفعل خواهد نمود. یکی از مهم ترین آثار خشنکی بسیاری از تالاب ها و دریاچه ها در سطح دنیا، تبدیل شدن آن ها به کانون های تولید گرد و غبار می باشد. نکته قابل تامل در خصوص این طوفان ها، شعاع تاثیرگذاری آنها می باشند که گاها چند صدکیلومتر را پیموده به طوری که نشانه هایی از ترکیبات دریاچه آرال در فواصل بسیار دور از آن تا 650 کیلومتر مشاهده گردیده است. بدون شک یکی از مهمترین نگرانی های موجود ناشی از پسروی و خشکی بخش قابل ملاحظهای از دریاچه ارومیه، تبدیل شدن آن به یکی از کانون های فعال ایجاد گرد و غبار نمکی در منطقه و تبعات غیرقابل جبران ناشی از این موضوع در آینده نه چندان دور می باشد.

 

ایجاد و افزایش انواع بیماری های صعب العلاج

متاسفانه از مهمترین آثار خشک شدن بسیاری از دریاچه ها در سطح دنیا، ایجاد و گسترش فزاینده ی انواع بیماری ها می باشد و در این زمینه تجارب بسیار ناگواری وجود دارد. افزایش میزان بیماری ها در مناطق مجاور دریاچه ی آرال، نمونه بارز این موضوع می باشد. مطالعه ی تجارب جهانی از جمله دریاچه ی آرال نشان می دهد از آنجا که کشاورزان برای حاصلخیزی محصول خود از علف کش، حشره کش و کود شیمیایی استفاده می کردند، ورود پساب کشاورزی به دریاچه و نشت آن به صورت رسوب، ذرات ریزگرد تولید شده از بستر دریاچه را به شدت آلوده کرده است. از جمله ی این سموم می توان به بیکربنات سدیم، کلراید سدیم، سولفات سدیم، و سایر سموم اشاره کرد. همچنین در این منطقه بیماری هایی چون مرگ و میر نوزادان، سل، کم خونی ، بیماریهای تنفسی ، آسم ، بیماری های چشم ، سرطان حلق و حنجره، بیماری های کلیه و کبد، به ویژه سرطان، حصبه، هپاتیت کبد، تب مالت، بیماری های ناشی از کمبود عناصر، اسهال و بیماری های عفونی، تغییرات عصبی و رفتاری، آسیب های سیستم ایمنی، عقب‎ماندگی های ذهنی، بلوغ دیر رس، با خشک شدن دریاچه، افزایش نشان داده اند.
البته لازم به ذکر است که در خصوص آسیب شناسی اثرات خشکی دریاچه ارومیه بر سلامت جوامع محلی و مجاور آن مطالعات چندانی صورت نگرفته و شناخت دقیق این موضوع نیازمند انجام مطالعات دقیق و گسترده ای می باشد.

بیابان زایی

بدون تردید یکی از مهمترین خطرات جدی ناشی از پس روی سطح قابل ملاحظه ای از دریاچه ی ارومیه، بیابان زایی می باشد. در واقع تجربه ی تلخ دریاچه آرال موید این مطلب می باشد که تبدیل دریاچه ی ارومیه به کویر ارومیه، چندان مسئله دور از ذهنی نمی تواند باشد. متاسفانه شواهد و بررسی های میدانی صورت گرفته نشان دهنده ایجاد تپه های ماسه ای و پهنه های شن و ماسه روان در مناطق مختلف دریاچه ارومیه و مناطق مجاور آن می باشد. حتی برخی از مناطق داخل محدوده دریاچه به گونه ای جلوه می نمایند که اگر بیننده شناختی نسبت به موقعیت مکانی تصاویر نداشته باشد، آن منطقه را با مناطق کویری ایران اشتباه می گیرد.
لازم به ذکر است که این خطر تنها محدود به منطقه غربی دریاچه ارومیه نبوده و بسیاری از مناطق مجاور آن به مانند شبستر، عجبشیر، سلماس، میاندواب و سا یر مناطق را نیز به صورت جدی تهدید می نماید.

 

سایر تهدیدات و خطرات

علاوه بر خطرات و تهدیدات جدی مورد اشاره، از جمله سایر تهدیدات ناشی از تداوم خشکی دریاچه ارومیه می توان به موارد ذیل نیز اشاره نمود: طبق مطالعات صورت گرفته توسط مرکز تحقیقات سنجش از دور دانشگاه صنعتی شریف، از سال 2007 تا 2013 ، سطح آلبدوی یا همان بازتابش تشعشات خورشیدی از سطح دریاچه ارومیه تا 4برابر و در مناطق مجاور آن تا 5/2 برابر افزایش یافته است. در واقع همزمان با کاهش سطح دریاچه، میزان آلبدوی آن در طی این سال ها افزایش قابل ملاحظه ای داشته است. از پیامدهای افزایش آلبدوی سطح، افزایش شدت تشعشعات فرابنفش خواهد بود. بیماری های حاصل از قرارگیری مکرر در معرض اشعه فرابنفش را به صورت زیر عنوان نموده اند.آسیب های اشعه ماورای بنفش، سرطان، آسیب های چشمی، تخریب سیاهی چشم، آب مروارید، سوختگی یا برف کوری، گلمژه و آسیب های پوستی. همچنین با تطبیق مطالعات جهانی دریاچه های خشک شده می توان پیش بینی نمود. وضعیت سلامت و بهداشت جوامع محلی تا چند سال آینده با افت کیفی بالایی همراه بوده و شیوع بیماری های مزمن و حاد گوارشی، تنفسی، سرطانی، خونی و انواع عوارض جنینی، عقب افتادگی ها و … دور از انتظار نمی باشد. لذا اهمیت پیش گیری از حادتر شدن وضعیت دریاچه و درنتیجه پیش گیری از حادتر شدن وضعیت شیوع بیماری ها در جوامع محلی به ویژه در روستاهای حاشیه دریاچه بسیار حائز اهمیت می باشد. همچنین اثرات ادامه ی روند خشکی دریاچه بر کشاورزی منطقه نیز به صورت زیر قابل پیش بینی می باشد: شورشدن خاک کشاورزی و کاهش حاصل خیزی خاک ناشی از پراکنش نمک در سطح اراضی، ورود ترکیبات سمی به زنجیره غذایی و تهدید سلامت ساکنین منطقه، خشکی درختان مثمر در اثر پراکنش نمک در سطوح آنها، کاهش توان تولید مراتع در اثر پراکنش نمک بروی آنها، کاهش توان تولید بخش دامداری و دامپروری منطقه.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.