کودکان کار بیش از همه چیز به آموزش مهارت های زندگی نیاز دارند

0 ۱,۱۱۰

گفت وگوی کارایی با سید محمدحسن داوودی ، مدیر صبح رویش

صبح رویش


کارایی :
آقای داوودی، با اینکه توضیحات جامع و مفصلی در ارتباط با فعالیت موسسه صبح رویش در وب سایت این موسسه در دسترس است، اما در صورت امکان تاریخچه ای از فعالیت این موسسه را برای ما عنوان بفرمایید.

داوودی :
مدرسه صبح رویش اولین و تنها مدرسه ویژه کودکان کار در کشور است که به شکل تخصصی برای کودکان کار آموزش ارائه می دهد. هم اکنون چهار مرکز در تهران راه اندازی شده که عبارت هستند از: دبستان دخترانه، دبستان پسرانه و راهنمایی و متوسطه دوره اول پسرانه و همچنین یک خانه کودک در یکی از مناطق تهران برای کودکان کار.
این موسسه اطلاعات مربوط به کودکانی که بر سر چهار راه ها، و در سایر مکان هایی که آنچنان جلوی چشم هم نیست، از جمله کارگاه ها و کوره پزخانه ها را با دشواری زیاد جمع آوری می کند و شروع به جذب و آموزش آن ها در مدارس می نماید.
آموزش های ما صرفا به ریاضی و فارسی وعلوم محدود نمی شود، بلکه ما علاوه بر آموزش های رسمی برنامه درسی ملی، کلاس هایی را برای آموزش بهتر زندگی کردن هم تنظیم کرده ایم. در این راستا، یک الگوی آموزشی با ایده آموزش کودکان کار در مراکز اجتماعی را براساس مطالعات و پژوهش های نظری و میدانی، تحت عنوان «الگوی آموزشی رویش»، طراحی کرده ایم. «الگوی آموزشی رویش» این هدف را دنبال می کند تا کودکان در کنار درس های عادی، مطالب و مهارت هایی را فراگیرند که در زندگی روزمره به درد آن ها بخورد. شرایط کودکان کار به گونه ای است که ممکن است به محض خروج از درِ مدرسه و در سنین بسیار پایین، با پیشنهاداتی همچون جابه جا کردن مواد مخدر مواجه شوند، بنابراین لازم است این کودکان واجد مهارت هایی باشند که بتوانند با چنین مسائلی مواجهه کنند.

کارایی :
پس موسسه صبح رویش، خدمات پانسیونی ندارد و فقط در شکل یک مدرسه فعالیت می کند؟

داوودی :
بله، این موسسه به شکل مدرسه است و ما با یک ساختار چند مجوزه در حال انجام کار هستیم. هم از سازمان های مردم نهاد مجوز داریم، هم از سازمان بهزیستی، هم از وزارت آموزش وپرورش، و هم در شرف گرفتن مجوز از وزارت ورزش جوانان هستیم. از نظر دارا بودن مجوز، موسسه صبح روشن، شاید جزء کامل ترین موسسات باشد.

کودکانِ کار بیش از همه چیز به آموزش مهارت های زندگی نیاز دارند


کارایی :
آقای داوودی، موسسه شما واقع در میدان شوش است. در خلال صحبت ها هم اشاره کردید که کودکان را از بطن زندگی اجتماعی نابسامان به مدرسه می کشانید. به نظر می رسد این امر، فرآیند پیچیده ای باشد و ممکن است مقاومت هایی از طرفین والدین این کودکان و گروه های سازمانی در مقابل این امر وجود داشته باشد، چنین چیزی را چه گونه سازمان دهی کرده اید؟

داوودی :
من می بایست واقعیتی را عنوان کنم و آن این است که در تهران که ما مشغول فعالیت هستیم، گروه های سازمان یافته آن چنانی به شکل مافیا وجود ندارند. این کودکان اتفاقا دارای خانواده هستند و با خانواده هایی زندگی می کنند که شاید بعضی از این خانواده ها برای همان تعداد محدود کودکان، مشابه یک سازمان مافیایی عمل می کنند.
به هر حال آنچه برای ما واجد اهمیت است، این است که هیچ کودکی نباید در معرض آسیب های اجتماعی و کار اجباری واقع شود و قرارگرفتن در این وضعیت، مخالف با حقوق طبیعی کودکان است. در واقع کودکان حق دارند در دورن خانواده و با محبت و براساس آموزش های استاندارد رشد کنند. کار کردن اجباری و آسیب های اجتماعی، کودکان را از حقوق طبیعی محروم می کند. البته مسائل تلخ تری هم وجود دارد که شرایط را دشوارتر هم می کند. شاید وجود موسسات آموزشی با ساختاری شبیه «صبح رویش» که در آن ها علاوه بر ریاضی و فارسی و علوم، سایر مسائل مرتبط با زندگی واقعی از جمله نحوه مواجهه با آسیب ها و مخاطرات اجتماعی نیز به کودکان آموزش داده می شود، بسیار مورد نیاز است. این آموزش ها، خودمراقبتی را نیز به کودکان می آموزد. ما «کلاس بدن» را جزء برنامه های آموزشی خود قرار داده ایم تا در آن کودکان کار، با شناخت بدن، بتوانند خود مراقبتی جنسی را فرابگیرند، چون این کودکان در سر چهارراه ها و در بطن خیابان، با پیشنهادهای منفی و بسیار بی شرمانه ای مواجه می شوند.
اگر ما صرفا روی آموزش ریاضی و فارسی و علوم تمرکز کنیم، هیچ اتفاق مثبتی رخ نمی دهد. زمانی که به آمار جرم و جنایت نگاه می کنیم، می بینیم که بسیاری از این اتفاقات توسط افراد تحصیلکرده به وقوع می پیوندد.
به هرحال همه باید به این اجماع برسیم که مهارت های زندگی مهم تر از مهارت های صرف آموزشی است. بسیاری از مشکلات ما از این نشات می گیرد که مهارت گفتگو و مهارت حل مساله در ما شکل نگرفته است. ما در موسسه صبح رویش علاوه بر ارائه مهارت های درسی و مهارت های شغلی، مهارت زندگی را نیز آموزش می دهیم.
در این موسسه، «مهارت حل مساله» یاد می گیرند؛ همانطور که عنوان شد، کودکانی که در موسسه ما درس می خوانند، به دلیل شرایط متفاوتی که دارند، با خشونت و رفتارهای پرخطری مواجه هستند و در کل شرایط آن ها با شرایط کودکانی که در خانواده های استاندارد زندگی می کنند، بسیار متفاوت است. از این روی، ما به این کودکان یاد می دهیم که در هنگام بروز دعوا و مشکل در مدرسه، با یکدیگر گفت وگو کنند. به آن ها می گوییم هنگام دعوا، قرار نیست فردی به عنوان ناظم وارد شود و حق را میان شما تقسیم کند و شما باید یاد بگیرید که دعوا و مساله خود را پای میز گفت وگویی که در مدرسه تعبیه شده است، حل کنید. در مدرسه چنان که لازم باشد، یک متخصص روانشناس هم به کمک آن ها می آید. ما بسیار از لزوم گفت وگو و گفتمان صحبت می کنیم اما حتی در سطوح بالای جامعه هم زمانی که مشکلی پیش می آید، معلوم می شود که ظرفیت تحمل کم است و ما راه و رسم گفت وگو را بلد نیستم.

کارایی :
آیا شما در ارتباط با فعالیت هایی که انجام می دهید، مشکلی با سایر نهادها و ارگان ها و همچنین بوروکراسی سفت و سخت حاکم ندارید؟ یا به عنوان مثال آیا با توجه به اینکه به قول خودتان، آموزش هایی که ارائه می کنید متفاوت با آموزش های رسمی و مرسوم در کشور است، با مقاومت سازمان یافته و سیستماتیکی مواجه نبوده اید؟

داوودی :
ببینید به هر حال ما می بایست به قوانین کشوری که در آن زندگی می کنیم، احترام بگذاریم. اگر من می خواهم کار اجتماعی بکنم، باید تابع قوانین وجود در این کشور باشم و این قوانین را بپذیرم و بدان ها عمل کنم. سلیقه ای عمل کردن در هیچ زمینه ای مطلوب و پسندیده نیست.
اما به هر حال برای کارکردن در یک سازمان مردم نهاد، می بایست سلایق مختلف موجود در کشور را مورد شناسایی قرار داد؛ هم سلایق مردم و هم سلایق حامیان و هم سلایق مسئولین را.
لازم است مسئولین و فعالینی که در سازمان های مردم نهاد کار می کنند، ضمن احترام به قوانین کشور، به صورت عمل گرایانه کارها را پیش ببرند تا ذی نفعان از این فرآیند منتفع شوند و کار به بهترین وجه پیش رود.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.