مدیریت آب با رویکرد سازه ای- سخت افزاری

0 ۹۱۱

خدیجه قاصدی : کارشناس ارشد اقتصاد


دریاچه ارومیه بزرگ ترین دریاچهِ داخلی ایران و دومین دریاچهِ بزرگ آب شور دنیا است اما شاید بهتر باشد زمان این جمله را از حال ساده به ماضی بعید تغییر دهیم! حالِ دریاچه ارومیه به یک بیمار سرطانی شبیه است که اگر چاره ای برای آن اندیشیده نشود، پیامدهای جبران ناپذیر زیست محیطی متعددی به دنبال خواهد داشت.

مدیریت آب با رویکرد سازه ای

مدیریت آب با رویکرد سازه ای-سخت افزاری

ما با مدیریت سازه ای آب ، بدون برنامه راهبردی سنجیده و جامع مبتنی بر توسعه پایدار، تنها به ساخت و ساز بی رویه در حوزه های آبریز و آبخیز، پرداخته ایم. تخریب دریاچه ارومیه به عنوان یک حوزه آبریز مهم کشور، یکی از نمودهای این گونه مدیریت است. تنها سه سد زرینه رود ، سیمینه رود و باراندوز نزدیک به 1.1 میلیارد مترمکعب از آب ورودی به این دریاچه را کاهش داده اند. در ساخت این سدها نیز غلو آمیز بودن فایده ها بسیار محتمل است. زهدار شدن اراضی پایین دستِ سد زرینه رود در اثر ورود آب اضافی می تواند یکی از شواهد فایده غلوآمیز و ندیدن پیامد های ناسازگار باشد. سایر سدهای این حوزه آبریز ارزشمند که تا بیش از 40 سد تخمین زده می شود، تخریب دریاچه را دامن زده و اینک دریاچه با خشکی و کاهش حجم روبرو شده و هکتارها از آن به بیابانی خطرناک تبدیل شده است. جاده میان گذر که مانند زخمی عمیق بر پیکر دریاچه نشسته و در تخریب بوم سامانه دریاچه اثر زیادی داشته و نیز نمود دیگری از مدیریت ساخت و ساز به جای مدیریت راهبردی پایدار است. ساخت میانگذر در دریاچه توازن زیست شناختی و محیطی آن را به هم ریخته است. این میانگذر تصمیمی بود از سوی دستگاه های عمومی راهسازی که بدون ارزیابی اقتصادی/ اجتماعی/ زیست محیطیِ حقیقی و یا بدون برنامه ریزی وتحلیل به سامان انجام شد. خط آهن کم هزینه ترین و کم پیامد ترین روش بود. نگاهی به تجربه تلخ تخریب دریاچه آرال ما را وا می دارد درباره پیامد های تخریب دریاچه ارومیه بیشتر بیاندیشیم.

 

گردشگری پر رونق ارومیه با بحران رو به روست

در گذشته هر تابستان میلیون ها گردشگر از سراسر جهان به این شهر می آمدند. خاصیت درمانی دریاچه سبب میشد که گردشگران ایرانی و اروپایی برای درمان به این شهر بیایند و شهر با مهمانخانه ها و مهمانسراهای ساحلی اش هر تابستان رونقی دلپذیر داشت. و امروز نه از آن گردشگران نشانی هست و نه از خاصیت درمانی ساحل و نه حتی از خود دریاچه. مهمانسرادارانی که در خط ساحل دریاچه از گردشگران پذیرایی می کردند امروز از دست دادن معیشت خود را پیامد سدسازی می دانند.

 

آسیب شناسی وضعیت بحرانی دریاچه

آسیب شناسی وضعیت بحرانی دریاچه نشان می دهد که ساخت و ساز در آبخیزهای مشرف به دریاچه و سدسازی تنها عامل خشکیدن دریاچه است. نگاهی به سدهای کشور و سدهای این حوضه نسبتا کوچک اما مهم نشان دهنده افراط در سدسازی در همه آبخیزهای مشرف به دریاچه است. جدول زیر شمار زیاد سدها در این حوضه نسبتا کوچک را نشان می دهد :

مدیریت آب با رویکرد سازه ای

بازخورد ساخت و سازهای اجرایی در آبخیزهای منتهی به دریاچه ارومیه بر این پیکره آبی مهم از دو دهه پیش پیش بینی شده بود.
بهرام سلطانی کارشناس ارشد محیط زیست در مقاله ای که در 1389 نوشته است به این مساله اشاره می کند.
تارنمای شرکت توسعه منابع آب کشور روند شگفتی برانگیز ساخت بیش از 40 سد، ( همچنین 12 سد در دست ساخت و آبگیری و … ) در این حوضه را نشان می دهد. این همه سد در استانی که بارندگی مناسبی دارد و دیمزارهای آن با اندک سرمایه گذاری در اصلاح شیوه های کشت و داشت و برداشت که می توانند غله و حبوبات دیم و حتی باغات دیم (انگور) پردرآمدی داشته باشند، شگفتی برانگیز است.

 

راهکار های برون رفت دریاچه از بحران

بعد از طرح های نافرجامی که از سال ۹۲ برای احیای این دریاچه مطرح شد که می توان به انتقال آب از دریای خزر و رودخانه های حوزه آبریز ارس اشاره کرد؛ درسال ۹۴، طرح انتقال آب زاب به دریاچه ارومیه به مرحله اجرا رسید که البته این طرح هم مخالفان و موافقانی داشت.
موافقان این طرح می گفتند درصورت اجرای به موقع، این طرح یکی از بهترین طرح هاست، زیرا زاب رودخانه ای است که از داخل ایران به عراق می رود و حدود یک میلیارد و ۲۰۰میلیون مترمکعب آب دارد و برنامه ایران این است که بتواند ۵۰درصد آن را به عنوان حقابه ایران به کشور بازگرداند. مخالفان اما معتقد بودند انتقال آب رودخانه زاب موجب بروز تنش های قومی خواهد شد چراکه انتقال آب زاب باعث آسیب به کشور همسایه نیز خواهد شد و حتی اگر اجرای این طرح منجر به احیای دریاچه ارومیه شود، در نقطه دیگری باعث ایجاد ریزگرد می شود.
در زمینه احیای دریاچه ارومیه عده ای هم معتقد بودند با روش هایی مانند طرح های انتقال آب، طرح نکاشت، بهکاشت، ایجاد بادشکن های زنده و غیر زنده و باروری ابرها می توان دریاچه را تا ۱۰ سال آینده احیا کرد. اما به نظر خانم مظفرنژاد انتقال حوضه به حوضه و باروری ابرها ، راهکارهای نسنجیده و ژرف اندیشی نشده ای هستند که دردی را درمان نمی کنند و بر مشکلات می افزایند و خود پیامدهای گرانبارتری نیز دارند. هزینه گذاری برای ساخت سامانه انتقال هدر دادن پول محدود کشور است. اینکه انتقال آب از زاب یا دیاله یا … بتواند سالانه 500 میلیون متر مکعب انتقال دهد را باید با شک کامل نگاه کنیم. اعداد و ارقامی که مشاوران سد ساز ارائه می دهند غالبا بیش برآورد و کم برآورد های معنی داری را نشان می دهند.
این شرکت ها ارقام سود سدها و یا آورد رودها یا … را بزرگتر از آنچه هست نشان می دهند. در رابطه با راهکار انتقال آب به حوضه ارومیه در نهایت می توانیم 500 میلیون مترمکعب آب بسیار پرهزینه را به این دریاچه انتقال دهیم که پاسخگوی نیاز و حقابه 5/ 5 میلیارد مترمکعبی دریاچه نیست.
از روش تخیلی ناپایدار و ناموثر باروری ابرها نیز سخن به میان آمده است تا 20 درصد آب دریاچه را تامین کند. 20 درصد حقابه دریاچه ارومیه بیش از 1 میلیارد متر مکعب است. روش گرانِ باروری ابرها گذشته از اثرات ناشی از مواد شیمیایی به کار گرفته شده، در چندین دهه عمر شاید چند میلیون مترمکعب هم بازدهی نداشته است و نمی تواند سالی یک میلیارد مترمکعب آب نثار دریاچه کند.
خانم مظفرنژاد معتقد است که ، تمام راه های ورود آب به دریاچه را بسته ایم و باید دوباره آنها را به حال نخست بازگردانیم. لازم است دریچه سدها را باز کنیم که تنها راهکار حقیقی و درست و بدون هزینه بیشتر است. بازکردن دریچه سدها و انجام فوری بررسی های احیای حوضه آبریز در کوتاه مدت و برچیدن سدها در بلندمدت تنها چاره کار است.
در این میان در سال ۹۳ هم یک اظهارنظر جنجالی در لابلای موافقت ها و مخالفت ها منتشر شد که درآن پرویز کردوانی، “پدر کویرشناسی ایران” گفته بود دریاچه ارومیه از لحاظ اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی و سیاسی باید “خشک” و تبدیل به یک “پارک گیاهی و حیوانی” زیبا شود! با این حال، کردوانی معتقد بود که مشکل از سدسازی نیست، بلکه “مشکل از قوانین” است که آب شرب موردنیاز شهرها را در اولویت نخست قرار داد و صنعت و کشاورزی در اولویت های بعدی قرار گرفتند و دست آخر اگر آبی اضافه ماند، به منابع طبیعی اعم از باتلاق ها و تالاب ها اختصاص پیدا کرد.
اما در این بین دولتی ها وعده امید می دهند ،حمید چیت چیان با اشاره به برخی از فعالیت های مهم انجام شده با محوریت احیای دریاچه ارومیه، تصریح کرد: در سال های نه چندان دور، وضعیت دریاچه ارومیه حالت بحرانی و نگران کننده ای داشت، ولی امروز با افتخار می گوییم که به سمت احیای کامل در حال حرکت است!

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.