مسلمان بودن اکثریت جمعیت ترکیه ، در جهت گیری اتحادیه اروپا نسبت به این کشور تاثیرگذار است

0 ۱,۱۰۴

گفت وگوی کارایی با عباس ولی استاد علوم سیاسی

 

کارایی : در ماه های اخیر تقابل میان اتحادیه اروپا و ترکیه، نمود عینی تری یافته است. شما تا چه میزان این تقابل را ایدئولوژیک ارزیابی می کنید و آن را به تعارضات میان دو گفتمان اسلامی و مسیحی اروپایی مرتبط می دانید؟

ولی :
بدون تردید این مساله که اسلام دین اکثریت جمعیت ترکیه است، در جهت گیری اروپا نسبت به خواست ترکیه برای پیوستن به اتحادیه اروپا بسیار تاثیرگذار می باشد. در این امر تردیدی نیست. اهمیت این مساله تا بدان جاست که بعضی از سیاست مداران اروپایی زمانی که در قدرت بودند، این مساله را آشکارا به زبان می آوردند و بدان اذعان داشتند. همچنین با صراحت عنوان می کردند که تمایلی ندارند ترکیه وارد اتحادیه اروپا شود. از این روی است که برخی منتقدین اتحادیه اروپا را یک کلوپ مسیحی می نامند که اجازه ورود ترکیه را نمی دهد. بدون تردید چنین گرایشی در میان بخش قابل توجه اروپائیان وجود دارد و مبانی نژادپرستانه و اسلام ستیزانه نیز در آن بسیار قوی است.
این رویکرد اخیرا قوی تر و پررنگ تر هم شده است. دلیل آن رفتار سیاسی حکومت ترکیه به ویژه رهبر ترکیه است. اردوغان در دو سه سال اخیر سخنانی به زبان آورده و سیاست هایی پی گرفته که نه تنها این مساله را تشدید کرده، بلکه حتی باعث شده تا گرایش های ضداسلامی و نژادپرستانه به نوعی مورد تایید قرار بگیرند. وقتی اردوغان بدون توجه به شرایط اروپا اظهاراتی می کند که در چارچوب دیپلماتیک قابل قبول و قابل هضم نیست، این مسائل تشدید می شود
اما برگردیم به سوال شما که آیا یک گرایش ایدئولوژیک روی رد درخواست ترکیه برای پیوستن به اروپا تاثیر می گذارد یا نه؟ بایستی بگویم بله صد در صد و در این امر هیچ تردیدی وجود ندارد. اما نبایستی فراموش کرد که که اتحادیه اروپا مجموعه ای یک دست نیست و بعضی از دولت های اروپایی مشکل چندانی با پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا نداشته اند. کشورهایی همچون انگلیس قبل از برگزیت یا ایرلند.
در مقابل آلمان و هلند و فرانسه به خصوص در دوره ای که حکومت های دست راستی در آن ها بر سر کار بودند، مساله عدم تمایل خود به پیوست ترکیه به عنوان یک کشور اسلامی به اتحادیه اروپا را به وضوح تبیین کرده اند. در این جا البته مسائل دیگری هم مطرح هست. از جمله مساله جمعیت؛ اگر ترکیه به عنوان یک کشور اسلامی، دارای جمعیتی معادل نصف جمعیت فعلی بود، شاید اتحادیه اروپا می توانست با مساله پیوستن آن به اتحادیه اروپا بهتر کنار بیاید. اما پذیرفتن یک جمعیت هشتاد و پنج میلیونی با این درجه از تفاوت فرهنگی و مذهبی و سنتی برای اروپائیان بسیار مشکل است.
البته هم چنان که گفتم وقوع یک سری مسائل، به ویژه در سال های اخیر، گرایش ضد اسلامی و ضد ترکیه را در اروپا تشدید کرده است. عمده ترین این مسائل را می توان رفتار سیاسی حکومت ترکیه به خصوص رهبر ترکیه و گرایش وی به راست و اقدامات و سیاست های شدیدا غیردموکراتیک وی برشمرد. تمرکز قدرت به شیوه غیردموکراتیک در کشوری که هم اکنون بیش از یک سال است که «حالت اضطراری» برقرار است که قانون را به تعلیق در آورده و فرمان حکومت و دولت جای قانون را گرفته بسیار خطرناک است. در این شرایط حکومت و دولت تمام کارهایی را که شاید در عرض بیست یا سی سال هم نمی توانست انجام دهد، را انجام داد و قوانینی را به تصویب رساند که شاید برای دهه ها هم نمی توانست نصف این قوانین را بدون هیچ ابا و کنترلی تصویب و اجرا کند. در عرض یک سال نزدیک به دویست هزار نفر کنار گذشته شده و بدون دریافت حقوق از کار اخراج شده اند.

وقوع یک سری مسائل ، به ویژه در سا ل های اخیر، گرایش ضد اسلامی و ضد ترکیه را در اروپا تشدید کرده است. عمده ترین این مسائل را می توان رفتار سیاسی حکومت ترکیه به خصوص رهبر ترکیه و گرایش وی به راست و اقدامات و سیاست های شدیدا غیردموکراتیک وی برشمرد. تمرکز قدرت به شیوه غیردموکراتیک در کشوری که هم اکنون بیش از یک سال است که « حالت اضطراری » برقرار است که قانون را به تعلیق در آورده و فرمان حکومت و دولت جای قانون را گرفته بسیار خطرناک است.

عباس ولی ، استاد دانشگاه بغازیچی استانبول


کارایی :
آیا ترکیه هم اکنون احیای شوکت عثمانی را در سر می پروراند؟

ولی :
نه، برای این که هم اکنون مبانی برای آن قدرت و شوکت عثمانی نمی بینیم. برای این که محدودیت های قدرت ترکیه در سوریه، در عراق، و در مصر و لیبی در عمل عیان شد.

کارایی :
منظور شما این است که سیاست خارجی اردوغان شکست خورده است؟

ولی :
بله، به طرز بسیار مفتضحانه ای شکست خورده است.

کارایی :
به نظر شما اسلام به مثابه یک عامل فرهنگی، چقدر برای مردم ترکیه در تقابل با اتحادیه اروپا هویت بخش است؟

ولی :
این مساله هم اکنون در ترکیه بسیار مشهود است. ببینید مذهب و اسلام سنی در ترکیه با سرعت بسیار زیادی در حال جایگزین شدن به جای اتنیسیته ترکی در ساختار گفتمانی و سیاسی مرتبط با هویت ترکی است. این جایگزینی به دست حکومت ترکیه در حال صورت گرفتن است. هم اکنون برعکس هفتاد یا هشتاد سال قبل، در شهرهای ترکیه به مجمسه های آتاتورک که سمبل اتنیسیته ترکی است، حمله می کنند و روی آن ها رنگ می پاشند و با چکش به تخریب آن ها می پردازند با این توجیه که در اسلام شبیه سازی و مجسمه سازی قابل قبول نیست و به خصوص اینکه که آتاتورک سمبل مدرنیزم و جمهوریت در ترکیه بوده است. هم اکنون نه تنها انتقادات تندی به آتاتورک صورت می گیرد بلکه به شدت هم مورد حمله است. این ساختار گفتمانی، هم اکنون در حال نفوذ در میان حداقل پنجاه درصد از جمعیت ترکیه است و حکومت نیز در حال تشدید آن است.
هم اکنون دولت در حال احداث پلی است به نام سلطان سلیمان و جالب است بدانید سلطان سلیمان، جمعیت بسیار زیادی از علوی های ترکیه را از دم تیغ گذراند. در ترکیه امروز فقط کردها نیستند که از اردوغان در هراسند و علوی ها وضع مشابهی دارند. در بازسازی هویت ترکیه، اسلام سنی، بدون تردید جزء مهم ترین عوامل است. مبانی سیاسی حکومت فعلی ائتلافی است میان اسلام سنی از جنس اسلام سنی اخوان المسلمین و ناسیونالیزم افراطی ترکیه به نمایندگی آن را «حزب حرکت ملی» می نامند. البته اردوغان موفق شد این دارایی را به تدریج از دست حزب حرکت ملی بگیرد.

کارایی :
آیا ناسیونالیزم ترکی واجد عناصر مشترکی با خوانش اخوانی از اسلام سنی است؟

ولی :
طی ماه اخیر، دو یادبود به طور هم زمان در حال برگزاری بود. رئیس حزب جمهوری خواه خلق در چاناک قلعه در حال برگزاری مراسم جشن «روز جهموریت» بود و اردوغان در ملازگرد در حال جشن گرفتن برای روزی بود که عثمانی ها ، رومی ها را شکست دادند و حکومت خود را بر ترکیه آغاز نمودند. این امر به معنای دو تاکید متفاوت روی هویت ملی در ترکیه است. برای اردوغان روزی اهمیت دارد که ارتش روم در ملازگرد از عثمانی ها شکست می خوردند؛ در مقابل برای رهبر حزب جمهوری خواه خلق، روزی اهمیت دارد که جهموریت بر نیروهای خارجی فایق می شود. این دقیقا نشان می دهد که سوگیری ها در ترکیه چگونه است.
تنها کافیست اشاره کنم که اردوغان برای اولین بار قرآن را وارد مبارزات انتخاباتی کرد. این سمبل سازی ها و سمبولیزم مذهبی شکل بسیار پررنگی در عرصه حیات اجتماعی و سیاسی ترکیه یافته است.
در مورد سوال شما باید بگویم که بله، عناصر دینی در هر حال با عناصر ملی و ناسیونالیزم آشتی پذیر هستند و نمونه های تاریخی هم در این موارد وجود دارد. به عنوان مثال، در مورد ناسیونالیزم عرب، نبایستی فراموش کرد که میشل عفلق، بینان گذار بعثیزم از یک خانواده مسیحی بود که بعدا به اسلام گروید. دلیل این امر نه اعتقاد عفلق به مبانی نظری اسلام، بلکه این بود که به گفته خودِ وی، تصویری که از اعراب در بعثیزم وجود دارد، این است که اعراب مسلمان هستند و لازم است تصویر ناسیونالیزم عربی با مسلمان بودن ممزوج گردد.
البته مبانی اقتصادی اجتماعی و نوع حکومت و سمبل ها که بخشی از گفتمان سیاسی هستند، خود ارتباط مستقیمی با ماهیت قدرت و میزان و دامنه فعالیت اپوزیسیون دارد.

کارایی :
حضرتعالی آینده رابطه اروپا و ترکیه را چگونه ارزیابی می کنید؟ اگر اتحادیه اروپا این احتمال را می دهد که با قبول ترکیه در اروپا و مستحیل کردن آن در یک قالب گفتمانی وسیع تر، امکان کاستن از قدرت گفتمانی بدیل وجود دارد، پس چرا اروپایی از چنین اقدامی سربازمی زنند؟

ولی :
برای اینکه اولا جذب و تحلیل این قدرت در اروپا در این بازه زمانی بسیار مشکل است. ترکیه یک مملکت هشتاد و پنج میلیونی است که واجد تنوعات پرشمار قومی و فرهنگی است. احتمال پیوستن ترکیه در شرایط کنونی همان طور که زیگمار گابریل، وزیر خارجه آلمان عنوان کرد، تا زمانی که اردوغان بر سر کار است، بسیار اندک و تقریبا نامحتمل است. بدین دلیل که دولت فعلی ترکیه نه تنها به سرعت در مسیر آنتی دموکراتیزم گام برمی دارد، بلکه از لائیسیته و سکورالیزم نیز فاصله می گیرد. هم اکنون سرفصل دروس در دبستان و دبیرستان در حال تغییر است؛ به طوری که اصل جهاد وارد کتاب ها شده و اصل تکامل داروینی از کتاب ها خارج شده است. این ها مسائلی هستند که اروپا نمی تواند بپذیرد. با این تفاسیر، دید نژادپرستانه و اسلام هراسانه ای که در اروپا در قبال ترکیه وجود دارد، در خلال دوره اخیر هم تشدید شده و هم تایید گرفته است.
مساله دموکراسی و حقوق دموکراتیک و فرآیندهای دموکراتیک برای دولت ترکیه و حزب عدالت و توسعه به خصوص پس از سال 2014 که این حزب قدرت خود را به طور کامل تثبیت کرده است، حالت ابزاری به خود گرفته است. به هر حال امکان پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا در کوتاه مدت متصور نیست. اما در بلندمدت اگر هم امکان پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا را دور از تصور قلمداد ننماییم، به نظر من مساله دموکراسی و لائیسیته و فرآیندهای دموکراتیک، لزوم استقلال قوه قضائیه و عدم دخالت در کار نهادهای مدنی در کشوری که بیشترین تعداد روزنامه نگاران و افراد آکادمیک را در زندان دارد، به طور حتم و یقین در تصمیم گیری های طرفین تعیین کننده خواهد بود.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.