کارآفرینی اجتماعی ، هدف یا مسیر ؟

0 ۵۲۸

فائزه درخشانی –  مدیر موسسه کارآفرینی اجتماعی دستادست

این روزها خیلی بیشتر از همیشه درباره «کارآفرینی اجتماعی» و «کسب و کار اجتماعی» می خوانیم. چند سال قبل، وقتی ما تازه می خواستیم کارمان را شروع کنیم این مفاهیم بین مردم و فعالین بسیار ناآشنا بودند. این اتفاق، اتفاق فرخنده ای ست برای هر کسی که در این سرزمین زندگی می کند و دغدغه زندگی خوب برای مردمانش دارد.
اما عمومیت پیدا کردن هر مفهومی معمولا با عارضه هایی همراه است. مفاهیم ناقص منتقل می شوند، به گونه ای که ظاهر و پوسته کار را همه می فهمند، اما ایده و فکری که باید پشت کار باشد فراموش می شود.
به همین خاطر فکر می کنم خوب باشد تمام کسانی که در این عرصه مشغول فعالیت هستند و دغدغه های اجتماعی، آن ها را به این راه کشانده است بیشتر و بیشتر در این باره بنویسند، شاید بتوان با انتشار این مطالب، اندکی از بروز و ظهور عوارض بعدی درک اشتباه مفاهیم جلوگیری کرد.

اول: چرا کارآفرینی اجتماعی؟

دنیای ما در قرن بیست ویکم سرشار از مشکلات متنوع و عظیمی است. نابرابری اجتماعی، اقتصادی، جنسیتی و غیره در همه جای جهان وجود دارد و در بسیاری از نقاط زمین نه تنها رو به کاهش نیست، که رو به افزایش هم دارد. بحران جهانی آب، گرم شدن زمین، در دسترس نبودن امکانات بهداشت و سلامت برای همه مردم، گرسنگی و سوءتغذیه، فقر، ایدز، اعتیاد، حاشیه نشینی، بیابان زایی، از میان رفتن گونه های گیاهی و جانوری، آلودگی هوا و آب و خاک، و امثالهم؛ آن قدر این بحران ها بزرگ و همه گیر هستند که حتی صرفا با نام بردن عناوین و تیتر این بحران ها سرمان گیج می رود.
دولت ها قادر نیستند این مشکلات را به تنهایی حل کنند، و ای بسا که بسیاری از این مشکلات ریشه در تصمیمات اشتباه دولت ها در گذشته دارد. از سوی دیگر، خیریه ها هم قادر به حل بسیاری از این مشکلات نیستند. از یک طرف به خاطر اینکه سر و کله زدن با بخش اعظم این مشکلات نیاز به رویکرد تخصصی دارد و از طرف دیگر، به این دلیل که مساله پایداری در خیریه ها عمدتا مورد توجه قرار نمی گیرد.
منظور از پایداری چیست؟ پایداری را در دو ساحت باید مورد توجه قرار دهیم، یکی پایداری فعالیت های خیریه که به شدت وابسته به میزان کمک های دریافتی است، در نتیجه در زمان های بحران میزان کمک ها به جای افزایش کاهش می یابد. و دیگری که بسیار مهم تر است پایداری اثرات فعالیت ها و برنامه های اجرا شده در زندگی گروه هدف است. به عنوان مثال، فعالیت هایی مثل توزیع غذا و پوشاک و ارزاق و امثالهم فعالیت هایی غیرپایدار محسوب می شوند. چون تغییر محسوسی در زندگی افراد به وجود نمی آورند و اگر از فردا پخش این اقلام متوقف شود، گروه هدف به همان جایی بازمی گردند که در شروع کار بوده اند. با این تفاوت که احتمالا متحمل آسیب های روحی بیشتری هم خواهند شد.
به همین دلیل گروهی این ایده را مطرح کردند که با استفاده از روش های کارآفرینی که پایدارترند به دنبال ایجاد تغییرات پایدار برویم و به این ترتیب ایده کارآفرینی اجتماعی خلق شد.

دوم: کارآفرینی اجتماعی و خصوصیات آن

کارآفرینی اجتماعی به فعالیتی گفته می شود که در آن از مفاهیم کارآفرینی برای حل مشکلات اجتماعی استفاده می شود. کارآفرین اجتماعی به حل مشکلی می پردازد که واقعا مشکل جامعه است و برای حل آن تقاضایی وجود دارد.
خصوصیات یک کارآفرینی اجتماعی را می توان به این شکل خلاصه کرد:
• یک کارآفرینی اجتماعی از روش های کارآفرینی به عنوان ابزار تغییر استفاده می کند
• ماموریت اجتماعی مشخص و ارزش های اخلاقی معینی دارد
• هم زمان به حل مشکل اجتماعی و کسب درآمد می پردازد و
• هدف اجتماعی آن در اولویت قرار دارد، و فعالیت های اقتصادی تنها وسیله ای برای رسیدن به آن هدف اجتماعی است

کارآفرینی های اجتماعی می توانند انتفاعی باشند یا غیرانتفاعی، به نوع غیرانتفاعی آن ها «کسب وکار اجتماعی» هم گفته می شود.

سوم: رویکردها مهم هستند

کارآفرینی اجتماعی کار دشواری است، چراکه با اولویت دادن به اهداف اجتماعی، خودمان دست وپای خودمان را می بندیم. مثلا اگر استفاده از یک تکنولوژی ارزان به محیط زیست آسیب می رساند، برای جلوگیری از این امر و به منظور محافظت از محیط زیست هزینه بیشتری را متحمل می شویم. در کارآفرینی اجتماعی اگر در طی مسیر کسب وکار مشکلی بروز کند، نمی توان از راه حل های روتین و رایج در بازار بهره مند شد. به عنوان مثال شاید افزایش قیمت محصول یا خدمت ارائه شده یکی از ساده ترین راه حل بسیاری از مسائل کسب وکار در بازار ایران باشد، اما کارآفرین اجتماعی مجبور است این راه حل ساده موجود را نادیده بگیرد و به دنبال راه های نو، خلاقانه و نوآورانه برای از پیش رو برداشتن مسائل خود باشد. کلمه «اجبار» در این گفته می تواند کاملا بیان گر تفاوت بین کسب وکار اجتماعی و سایر کسب وکارها باشد. اگر قرار باشد در کارآفرینی اجتماعی هربار و هرجا که مشکلی پیش می آید، اولویت های اجتماعی فراموش شوند و روش های کار بدون توجه به اهداف اجتماعی انتخاب شوند، بهتر است از همان گام اول و لحظه اول به این عرصه ورود نشود. چراکه آسیبی که از این طریق متوجه گروه های هدف می شود، می تواند بسیار ناگوار باشد و امکان ورود و فعالیت گروه های بعدی را نیز در این حوزه سخت می کند. در واقع کارآفرینی اجتماعی مسیری است که قرار است ما را به هدفی برساند. اگر هدف را فراموش کنیم، دیگر فرقی با صدها کارآفرینی و کسب و کار دیگر نداریم. و این شاید مهم ترین مساله ای است که هرگز نباید فراموش شود.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.