جدی ترین چالش های پیش روی دیپلماسی اقتصادی، ترامپ و خاورمیانه

0 ۴۵۹

گفت وگو با جهانگیر کرمی استاد دانشگاه تهران و صاحب نظر سیاست خارجی ایران پیرامون دیپلماسی اقتصادی ایران

تحریریه کارایی – گروه سیاست خارجی

جهانگیر کرمی کارشناس روابط بین الملل و صاحب نظر سیاست خارجی ایران، استادیار دانشگاه تهران است. او که پروژه های تحقیقاتی مختلفی همچون جهانی شدن و حاکمیت ملی جمهوری اسامی ایران و نیز روابط جمهوری اسامی ایران و فدراسیون روسیه پس از جنگ سرد را در کارنامه خود دارد، از سال ۱۳۹۲ تاکنون مدیر گروه مطالعات روسیه در دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران است.
گام مهمی که دولت دوازدهم با تصویب برجام و لغو قطعنامه‌های تحریم برای توسعه اقتصادی برداشت، باید تکمیل شود و توافقات سرمایه گذاری خارجی نیز اجرا گردد، اما باید توجه داشت که در ساختار مدیریتی داخل کشور، اجماعی بر سر ضرورت، مفهوم و مدل توسعه و الزامات آن وجود ندارد.


به نظر شما، آیا آقای روحانی در دولت دوازدهم سیاست خارجی چند جانبه گرایی پویا را ادامه خواهد داد یا بیشتر به طرف غرب بخصوص اروپا متمایل خواهد شد؟

سیاست خارجی دولت روحانی در دوره قبل، بیشتر بر روی حل مساله هسته ای و برداشتن تحریم ها به عنوان بزرگ ترین مانع بر سر راه ارتباط ایران با جهان، متمرکز بود. موفقیت در این موضوع بایستی به عنوان پایه ای برای ورود به سایر موضوعات در نظر گرفته شود. در دوره ی جدید، سیاست خارجی ایران با دو موضوع مهم روبه رو است.
نخست، سیاست ضد ایرانی ترامپ که در تعطیلی ابزارهای تعاملی با آمریکا، فرمان هدایت آن به دست دشمنان ایران، شامل اسرائیل، عربستان و منافقین سپرده شده و دوم، مسائل خاورمیانه و بحران های سوریه و یمن.
به نظر من دولت روحانی برای برخورد با این دو موضوع ابزارهای متفاوتی در اختیار دارد. در مورد آمریکا، شاید تنها از طریق دولت های اروپایی می توان از ایجاد یک جبهه گیری جدید علیه ایران جلوگیری کرد. چرا که در خود اروپا هم نسبت به سیاست های ترامپ نگرانی های جدی وجود دارد. از این روی عدم همراهی اروپایی ها با آمریکا، از جمله عواملی ا ست که امکان محدودسازی سیاست های واشنگتن را افزایش می دهد.
در مورد مسائل منطقه ای نیز عربستان سعی کرده تا با حمایت آمریکا و اسراییل، جبهه ای منطقه ای در مقابل ایران ایجاد کند. برای خنثی سازی این برنامه، ایران علاوه بر استفاده از ابزارهای نظامی خود در منطقه و همکاری با شرکای منطقه ای و فرامنطقه ای خود، بایستی یک دیپلماسی جدی و فعال را پی بگیرد. در بین کشورهایی که در برنامه ی جلب و مشارکت همکاری با عربستان قرار دارند، کشورهایی وجود دارند که ایران امکان نزدیک شدن و تعامل با آنان را دارد. کافی است دستگاه دیپلماسی فعالیت جدی تری را آغاز کند. اساسا، برخی از این دولت ها بیش از این که از تحرکات ایران احساس نگرانی کنند، نگران عربستان بودند اما در غفلت دستگاه دیپلماسی ایران، ناگزیر و با اکراه وارد صف کشورهای متحد با عربستان شده اند. دیپلماسی فعال ایران می تواند کشورهای زیادی را از اطراف عربستان دور کند.

استرتژی توسعه روابط با منطقه اوراسیا به خصوص روسیه در دولت قبلی به صورت جدی پیگیری می شد. به نظر شما، آینده این روند در دولت دوازدهم چگونه خواهد بود؟

در مورد روابط اوراسیایی، نقش روسیه بسیار بااهمیت است. در دولت جدید نیز بایستی بر اجرایی کردن توافقات گذشته تاکید شود. در سطح روابط دو جانبه با روسیه، می توان با عملیاتی کردن قراردادها، سطح ارتباطات اقتصادی را گسترش داد. در مسائل منطقه ای، مسیر همکاری های سه جانبه در قفقاز و رسیدن به سطح بالاتری از ارتباطات به ویژه بین ایران، آذربایجان و روسیه اهمیت زیادی دارد. کریدور شمال- جنوب پس از حدود دو دهه که در حالت تعلیق مانده، می تواند مجددا فعال شود و گام های مهمی نیز در این رابطه برداشته شده است.
در مسائل خزر، اوضاع نسبت به گذشته بهتر شده و توافقات چند جانبه، مسیر ایجاد یک ساختار مشترک را فراهم آورده است.
در آسیای مرکزی به ویژه پس از اسلام کریمف، شرایط برای همکاری ها و ورود ایران در سازمان همکاری شانگهای بهتر شده است.
نقش آفرینی ایران در سه حوزه قفقازی، خزری و آسیای مرکزی با روسیه و حتی چین پیوند خورده و همکاری های منطقه ای ایران با دو قدرت مذکور در زمینه هایی مانند کنترل منازعات، ثبات و امنیت منطقه ای، ارتباطات و حمل و نقل و نهادگرایی و همگرایی منطقه ای می تواند به سود همه کشورهای منطقه باشد. در مورد قفقاز باید نقش ترکیه را هم در نظر گرفت و دولت جدید بایستی به ساز و کاری برای تعامل با ترکیه، گرجستان و آذربایجان هم بیندیشد.

محیط منطقه ای ایران، به گونه ای است که اولویت توسعه اقتصادی را به سادگی بر نمی تابد و ناگزیر اولویت امنیتی بر اولویت اقتصادی غلبه می کند. سرانجام اینکه تابوی مذاکره و تعامل دیپلماتیک با آمریکا به تعارض ساختاری با نظام بین المللی انجامیده و امکان اولویت قرار مسائل اقتصادی را بسیار محدود می سازد.
ساختار نظام بین الملل در حال تحول تدریجی است و ایران می تواند به تسریع این روند امیدوار باشد. اما تا اطلاع ثانوی، مساله آمریکا و سیاست های آن در موضوعات و حوزه های مختلف، همچنان یک محدودیت مهم برای ایران است و تنها یک تصمیم جدی و ریشه ای می تواند ابزار آمریکاستیزی را از دست دشمنان ایران خارج سازد.


بهبود شرایط اقتصادی یکی از مطالبات اصلی مردم در انتخابات ریاست جمهوری بود. در این شرایط دیپلماسی اقتصادی در دولت دوازدهم چه جایگاهی باید داشته باشد؟

گام مهمی که با برجام و لغو قطعنامه های تحریم برداشته شده باید تکمیل شود و توافقات سرمایه گذاری خارجی نیز به اجرا درآید. اما سیاست خارجی جدید می بایست بتواند فراتر از این چارچوب حرکت کند و روابط اقتصادی با همسایگان می تواند در این رابطه بسیار مشکل گشا باشد.
البته یک واقعیت را نباید از ذهن دور داشت و آن اینکه اگر چه دولت مدعی داشتن سیاست خارجی توسعه محور است که بر اساس آن سیاست خارجی لازم است شرایط برای توسعه اقتصادی در داخل فراهم گردد، اما در عمل چنین چیزی کمتر میسر است. زیرا، نخست این که در داخل کشور، اجماعی بر سر ضرورت، مفهوم و مدل توسعه و الزامات آن وجود ندارد و دوم، ساختار نظام در شکل قانونی و روند عملی آن به گونه ای ا ست که دولت در آن صرفا بخشی از نظام است که گاه با بخش دیگر به تعارضاتی ناخواسته برمی خورند.

پس بحث توسعه اقتصادی در سایه جو انتخاباتی و بدون هیچ پیش فرض مفهومی مورد اجماع مطرح شده است؟

در فضای انتخابات عموما از امکان ها و فرصت ها و آرزوها به شکل مثبت سخن گفته می شود. تنها در دوره بعد از انتخابات است که واقعیت های تلخ خود را نشان می دهند.
همچنین محیط منطقه ای ایران، به گونه ای است که اولویت توسعه اقتصادی را به سادگی بر نمی تابد و ناگزیر اولویت امنیتی بر اولویت اقتصادی غلبه می کند. سرانجام اینکه تابوی مذاکره و تعامل دیپلماتیک با آمریکا به تعارض ساختاری با نظام بین المللی انجامیده و امکان اولویت قرار مسائل اقتصادی را بسیار محدود می سازد.

آیا به زعم شما، تنظیم اولویت های سیاست خارجی و اولویت های توسعه اقتصادی ایران می بایست در هماهنگی با ساختار نطام بین الملل باشد؟

ساختار نظام بین الملل در حال تحول تدریجی است و ایران می تواند به تسریع این روند امیدوار باشد. اما تا اطلاع ثانوی، مساله آمریکا و سیاست های آن در موضوعات و حوزه های مختلف، همچنان یک محدودیت مهم برای ایران است و تنها یک تصمیم جدی و ریشه ای می تواند ابزار آمریکاستیزی را از دست دشمنان ایران خارج سازد.

با تشدید تنش با همسایگان نه می توان به امنیت رسید و نه به توسعه ی اقتصادی

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.