نگین فیروزه‎ای ایران در ورطه فراموشی

0 ۴۹۸

رضا کهولی : دبیر انجمن نخبگان آذربایجان

دریاچه ارومیه در بدترین وضعیت خود در طی میلیون ها سال عمر خود قرار دارد و با خشک شدن 70 درصد آن چیزی که باقیمانده بیشتر از آنکه شبیه دریاچه واقعی باشد ،کاریکاتوری از نگین فیروزه ای ایران است و با وجود افزایش بارش های اخیر، به دلیل بسته بودن سد ها ، عدم انجام لایروبی رودخانه ها و نبود منابع مالی برای انجام پروژه های نجات پیش بینی کارشناسان حکایت از وضع بدتر آن در آینده دارد. روی کار آمدن دولت تدبیر و امید با قول احیا دریاچه امیدها را در دل مردمان استان های حاشیه دریاچه زنده کرد و حداقل در کوتاه مدت سبب شد فضای امنیتی محور موضوع دریاچه ارومیه تغییر یابد و کارشناسان و رسانه ها با آسایش خیال بیشتر به بررسی ابعاد این بحران بپردازند.
تشکیل کارگروه نجات دریاچه و سخنرانی رییس جمهور در اولین جلسه هیئت دولت و شروع برخی پروژه های نجات بذر امید را در بین ما آب داد و این فضای خوش بینی ادامه پیدا کرد اما گذر زمان و عادی شدن موضوع سبب شد که اولویت نجات دریاچه برای دولت مردان یازدهم کم رنگ تر شود و این وضعیت در حالی رخ داد که توجه به کمبود زمان،کلیدی ترین نکته نجات عروس آذربایجان است. مسولان ، مردم و کارشناسان باید همیشه به یاد داشته باشند که ما تا ابد برای نجات دریاچه فرصت نداریم و زمان ما برای کنترل و بهبود وضع موجود رو به اتمام است و با ادامه این وضعیت در چند سال آتی به جای دریاچه ارومیه با کویری مواجه خواهیم بود که سونامی نمک آن چرخ کشاورزی منطقه را در باتلاق فرو خواهد برد و زندگی را در حاشیه دریاچه به تعطیلی خواهد کشید. در چنین وضعیتی لازم است که همه ما از مسولان گرفته تا مردم، رسانه ها، کارشناسان عکسی از این تراژدی در اتاقمان نصب کنیم تا گذر زمان این تهدید بالقوه را برای ما عادی نکند.
انتظار مردم و کارشناسان از دولت آن بود که با توجه به عمق این فاجعه و قول ها و تاکیدات ریاست محترم جمهوری به مردم ، در طی سه سال گذشته با اجتناب از اقدامات شعاری و غیر نمادین اقدامات اساسی بیش تری برای نجات دریاچه صورت گیرد و بودجه های لازم برای تسریع سرعت پروژه های احیا تامین گردد. اما متاسفانه بررسی عملکرد 3 ساله دولت و بودجه های اختصاص یافته، نشان می دهد با وجود تلاش های صورت گرفته ، با حد مطلوب اقدامات فاصله ی بسیاری داریم و خطر مرگ دریاچه هنوز رفع نشده است. درچنین موقعیتی مردم ضمن حمایت از اقدامات دولت برای بهبود وضعیت کشور در طی سه سال گذشته، از نمایندگان مجلس؛ استانداران و فعالان رسانه انتظار دارند که با استفاده از اهرم های لازم از دولت و شخص آقای روحانی بخواهند که با اصلاح ساختار کارگروه احیا دریاچه و تذکر به مسولان امر خواستار در اولویت قرار گرفتن و در اولویت ماندن موضوع احیا دریاچه باشند تا بلکه در سال آخر دولت یازدهم شاهد سرعت گرفتن اقدامات اجرایی برای نجات دریاچه باشیم. اگر این اتفاق رخ ندهد، شاید سال بعد و سال های بعد برای اقدام دیر شده باشد.
یکی دیگر از مقولات مغفول مانده در خصوص مدیریت این بحران و دیگر موضوعات زیست محیطی در کشور، عدم توجه به لزوم حضور مردم است. دولت و دیگر فعالان این عرصه باید به یاد داشته باشند که دولت به تنهایی نمی تواند از پس مدیریت این بحران برآید و لازم است با استفاده از چارچوب انجمن های مردم نهاد محیط زیستی از حضور مردم در این عرصه بهره گرفته شود. لازم به تذکر است حضور مردم و تشکل های محیط زیستی نباید محدود به همایش ها و نمایش ها باشد، بلکه در عمل از پتانسیل های مردمی برای نجات دریاچه و محیط زیست بهره گرفته شود.
هم چنین همانطور که بارها در گذشته اعلام کرده ایم لازم است دولت و تشکل های محیط زیستی از ظرفیت های بین المللی برای تامین منابع مالی وفنی نجات دریاچه استفاده کنند ، به نظر می رسد در فضای جدیدی که پس از برجام در جهان نسبت به ایران ایجاد شده، می توان با کمی تدبیر و پیگیری یک ائتلاف جهانی برای نجات دریاچه ارومیه متشکل از کشورهای طرفدار محیط زیست، بانک جهانی ، یونسکو و سازمان ملل تشکیل داد و در این راستا لازم است از تجربه های بین المللی موجود در دریاچه آرال و بوردور ترکیه استفاده کرد.
در پایان به نظر می رسد مردمان همچنان علاقمند باشند تا با وجود تمامی بی مهری های صورت گرفته در سال های گذشته در این مسیر سخت مشارکت نمایند در همین راستا در سال 92 طرح های نخبگان که شامل اقدامات فوری برای نجات دریاچه می باشند در اختیار مسولان دولت از جمله وزارت نیرو قرار گرفت. انتظار می رود در راستای انجام این ماموریت تاریخی فضای کافی دراختیار مردم و فعالین مدنی قرار گیرد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.