اهداف راهبردی ایران در قبال سازمان همکاری شانگهای

0 ۵۳۵

دهه 90 با توجه به سقوط اتحاد جماهیر شوروی، سقوط طالبان و نهایتا سقوط رژیم بعثی در عراق و تاسیس کشورهای مستقل در آسیای میانه فرصتی به وجود آورد تا ایران بتواند در محدوده ای از افغانستان تا لبنان و فلسطین و از آسیای میانه تا جنوب غرب آسیا به عنوان قدرت منطقه ای موثر ظهور کند.
در این برهه تاریخی بود که پیمان شانگهای در واقع با اهداف همکاری اقتصادی و امنیتی (مبارزه با تروریسم، امنیت مرزها در برابر قاچاق و مبارزه با بنیادگرایی) شکل گرفت. چارچوب شانگهای برای تامین احترام متقابل بین تمدن ها، تلاش برای تقویت زیرساخت ها به منظور توسعه، مشاوره و استفاده از تجارب متقابل، اعتماد فی مابین و منافع مشترک بوده است.
تاکید بر نظام بین المللی چندقطبی و دوری از نظام بین المللی تک قطبی در جهان، مخالفت با حضور آمریکا به عنوان عضو ناظر در سازمان و تاکید بر خروج نیروهای آمریکایی از آسیای مرکزی بخشی از رویکرد این سازمان از بدو تاسیس بود.
با توجه به اینکه یکی از اهداف عمده تاسیس سازمان های همکاری منطقه ای، کم رنگ کردن و حتی قطع کردن حضور نیروهای فرامنطقه ای بوده و با عنایت به اینکه اغلب تنش ها و درگیری های صورت گرفته در خاورمیانه، شمال آفریقا، آسیای میانه و قفقاز به نحوی با منافع غرب پیوند خورده و در نتیجه زیاده خواهی های آن ها و سوءاستفاده از حضور عمال منطقه ای می باشد، لذا به نظر می رسد از نظر راهبردی ایران با حضور و عضویت در این سازمان ها نه تنها فرصت تقویت و تحکیم جایگاه منطقه ای خود را خواهد داشت بلکه با یک دست کردن و همگرایی به وجود آمده در منطقه توان خارج کردن نیروهای غربی از منطقه نیز امکان پذیر خواهد شد.

شکل گیری سازمان همکاری شانگهای

در تاسیس سازمان همکاری شانگهای، رویکرد چین در دنیای پس از جنگ سرد نقش اساسی داشته است. از سال 1990 نگاه چین به منطقه تغییر کرده و وارد فاز جدیدی شده است. از سال 1989 چین با اتحاد جماهیر شوروی برای تامین امنیت مرزی وارد مذاکرات جدی شد. پس از فروپاشی شوروی نیز گفت وگوهای جدی با کشورهای تازه تاسیس یافته در آسیای میانه پیگیری شد. در سال 1996 با نشست سران پنج کشور در شانگهای چین اعم از روسیه، چین، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان به منظور تامین امنیت مرزهای پنج کشور برگزار شد و بدینوسیله شانگهای 5 شکل گرفت. در سال 2001 با عضویت رسمی ازبکستان در این مجموعه تعداد کشورهای عضو به 6 افزایش یافته و نام رسمی سازمان به سازمان همکاری شانگهای تغییر یافت.
در همین سال و در اجلاس سنت پترزبورگ، اهداف، اصول، ساختار و کارکردهای سازمان مشخص شد و علاوه بر این در این اجلاس بر لزوم تاسیس یک آژانس مبارزه با ترور توافق صورت پذیرفت. موضع ضد غربی سازمان در سال 2005 برای اولین بار با درخواست از آمریکا مبنی بر پایان دادن به حضور نظامی خود در آسیای میانه آشکار شد و بر این اساس سربازان آمریکایی حاضر در ازبکستان این کشور را ترک نمودند.
علاوه بر اعضای اصلی، ابتدا مغولستان در سال 2004 و پس از آن و به مدت یک سال بعد ایران، پاکستان، هند و در سال 2012 افغانستان اندکی بعد نیز بلاروس به عنوان عضو ناظر به سازمان ملحق شدند. در کنار اعضای ناظر، ترکیه از سال 2012 به عنوان شریک گفت وگوی سازمان معین شد. کشورهای کوچکی همچون نپال، سریلانکا و کامبوج نیز از جمله کشورهای شریک گفتگوی سازمان به حساب می آیند.
کشورهای هندوستان و پاکستان که با عضویت آن ها در سازمان از سال 2015 موافقت شده بود، در کمتر از دو سال موفق شدند شرایط لازم برای عضویت کامل در اجلاس رهبران کشورهای عضو این سازمان را در سال 2017 در آستانه قزاقستان کسب نمایند.

هدف از تاسیس شانگهای و هم پوشانی با اهداف منطقه ای ایران

– تامین امنیت مرزها پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی؛ این سازمان چارچوبی برای گفت وگوهای سازنده به منظور تامین امنیت مرزهای جمهوری های تازه استقلال یافته، روسیه و چین فراهم آورد.
– گشایش مرزهای غربی چین و برقراری روابط مناسب تجاری و اقتصادی با آسیای میانه؛ امروز به لطف تاسیس این سازمان و برقراری اعتماد متقابل در بین اعضاء، چین از اجرای پروژه یک جاده که در واقع احیای جاده ابریشم قدیم می باشد، سخن به میان آورده و در اجلاس اخیر این سازمان از سرمایه گذاری عظیم در این پروژه خبر می دهد.
– تامین انرژی مورد نیاز برای صنایع رو به رشد و توسعه زیرساخت ها؛ چین به عنوان یکی از خریداران عمده نفت و گاز در جهان با بزرگ تر شدن هر چه بیشتر اقتصاد رو به رشد خود، نیاز به انرژی را بیش از پیش درک کرده و در چارچوب سازمان و در قالب همکاری با روسیه و قزاقستان درصدد تامین انرژی مورد نیاز خود بوده است. نیاز هرچه بیش تر چین به انرژی می تواند ایران را به عنوان شریک قابل اتکاء وارد میدان کند.
– پُربی راه نیست اگر گفته شود این سازمان تحت تاثیر فضای حاکم بر جهان پس از جنگ سرد تاسیس شد. آمریکا پس از پایان جنگ سرد به عنوان تنها ابر قدرت و تک قطب قدرت در جهان باقی ماند، لذا چین به دنبال ایجاد اتحادیه هایی به منظور تامین توازن بود و به همین جهت دیالوگ آغاز شده از سال 1992 با موضوع حسن نیت در همسایگی به تاسیس شانگهای 5 در سال 1996 منجر شد. شاید بتوان گفت با تاسیس شانگهای 5، دفاع از جهان چند قطبی به صورت رسمی از طرف یک سازمان پس از جنگ سرد و فروپاشی شوروی اعلام شد.

زمینه های مشترک همکاری در داخل شانگهای

– تاسیس اینتربانک به منظور تامین مالی پروژه های مشترک
– تعیین پروژه های مشترک برای استفاده از منابع انرژی و آبی
– تامین منطقه آزاد تجاری گسترده در منطقه
– تاسیس کلوپ انرژی مشترک در بین اعضاء
– توافقنامه در زمینه گمرکات و استفاده از طرح های ویژه معافیتی برای تسهیل تجارت بین اعضاء
با توجه به این که امکان توسعه و برقراری رفاه اقتصادی در گرو تعاملات بین المللی است، باید توجه داشت ایران می تواند در کنار جذب سرمایه های خارجی و همچنین با گسترش بازار مصرف برای محصولات تولیدی خود به این امر نائل گردد. در این میان شاید مهم ترین مساله، چگونگی و سبُک سنگین کردن معاملات سیاسی و اقتصادی در عرصه بین المللی است. در این میان با حضور ترامپ در جبهه غرب و موضع گیری های غیرسازنده وی در مسائلی همچون برجام و مسائل منطقه ای، به سختی می توان به نائل شدن به موفقیت در صحنه بین المللی با تکیه بر غرب و اتکا بر تعامل با غرب دل بست. همچنین توجه به موقعیت اروپا که خود با مشکلاتی از قبیل ورشکستگی اقتصادی برخی از کشورهای عضو، جدایی انگلیس از اتحادیه و سنگینی بار مالی و مدیریتی بر شانه های آلمان، تنش با ترکیه و سردرگمی در مسائل اوکراین و سوریه دست و پنجه نرم می کند، این نگاه را بیشتر تقویت می کند.
نگاهی آماری به عملکرد سال های گذشته طرف مقابل و جبهه شرق یعنی چین، روسیه و هند به عنوان قدرت های منطقه ای از رشد مناسب و پرشتاب اقتصاد این کشورها و حتی افزایش نفوذ منطقه ای آن ها خبر می دهد. شاید بتوان همکاری های ساختارمند این سه قدرت را در داخل سازمان همکاری شانگهای به صورت ملموس تر بررسی کرد.
با عضویت اخیر هند و پاکستان در این سازمان حجم اقتصادی این مجموعه به 15 تریلیون دلار افزایش یافت که این مقدار 20 درصد حجم کل 74 تریلیون دلاری اقتصاد جهان را به خود اختصاص خواهد داد.

اهداف راهبردی ایران در قبال سازمان همکاری شانگهای


اهداف راهبردی ایران در سازمان همکاری شانگهای

– استفاده از ظرفیت و چتر حمایتی سازمان برای برخورد با تهدیدات امنیتی منطقه ای و جهانی،
– همکاری با کشورهای عضو به منظور رفع موانع رشد و توسعه اقتصادی و استفاده از برنامه های مشترک اعضاء برای مرتفع کردن معضلات مشابه،
– تقویت روابط سیاسی، فرهنگی و اقتصادی دوجانبه و چندجانبه با اعضاء از جمله اعضای مسلمان سازمان که طبعا اشتراکات فراوانی با ایران خواهند داشت،
– همکاری در زمینه ترانزیت، تکنولوژی و صنایع،
– استفاده از تجارب کشورهای عضو در زمینه مدیریت غیرمتمرکز و
– هم اندیشی در جهت تقویت اندیشه چندقطبی شدن جهان و اثبات این نکته که نظام اداری جهان نظامی غیرعادلانه است.

امکانات ایران به عنوان پل رابط شمال- جنوب و شرق – غرب

موقعیت ژئوپلیتیک ارزشمند ایران این امکان را برای کشور فراهم می کند تا به عنوان پل رابط بین شمال-جنوب، کشورهای آسیای میانه و روسیه و حتی خود چین را به خلیج فارس و آب های آزاد متصل نماید. از طرفی با پیشگام شدن چین برای اجرای پروژه یک کمربند- یک راه این موقعیت برای ایران فراهم می شود تا به عنوان شاه راه این مسیر ترانزیتی قلمداد شود.

ذخایر انرژی و بازار انرژی که ایران را از غرب بی نیاز می کند

ایران به عنوان یکی از صاحبان منابع غنی انرژی در جهان می تواند به عنوان شریک قابل اتکاء و ارزشمند برای کشورهای عضو سازمان شانگهای باشد. اما دراین میان هم بالطبع نباید از توسعه و تامین تکنولوژی بومی و جدید غافل شد. موقعیت ژئواستراتژیک ایران به همراه ذخایر غنی انرژی با برنامه ای مشخص برای توسعه و نیز سرمایه گذاری روی فناوری های بومی، ایران را در میان مدت و بلندمدت در زمره مرفه ترین کشورهای منطقه و جهان قرار خواهد داد.

تضاد اندیشه و تقابل ایدئولوژیک با غرب

ایران می تواند با استفاده از امکان هم گرایی قدرت های منطقه ای از جمله چین، روسیه و حتی هند و پاکستان که در شانگهای حضور دارند با صف بندی در مقابل غرب از نفوذ اندیشه غرب و پارادایم تحمیلی آن ها جلوگیری نماید. تمایل ممالک اسلامی از جمله سوریه، عراق، یمن، بحرین و اخیرا قطر به ایران می تواند سنگ بنای تقویت جبهه ضد غربی از شرق چین در اقیانوس آرام تا غربی ترین نقطه شمال آفریقا در اقیانوس اطلس و از شمال روسیه تا خلیج فارس باشد. البته باید توجه داشت که ایجاد اتحادیه های موازی همچون شانگهای به صورت اقماری و در نقاط مختلف، قدرت مانور را برای اعضای این سازمان ها بیشتر کرده و در صورت ضربه خوردن از یک ناحیه امکان بازسازی و ترمیم در نقاط دیگر فراهم شود.
ایران با توجه به جایگاه ژئوپلیتیکی خود در منطقه می تواند شاه راه ترانزیتی این سازمان بوده و در کنار کریدور غرب-جنوب که قرار است با عبور از قفقاز و ایران، هندوستان را به شرق اروپا متصل نماید، در قالب پروژه یک کمربند یک راه چین را به اروپا وصل نماید. این پروژه های حمل و نقل هم زمان می توانند ظرفیت های جدید، اقتصادی، تجاری و خدماتی برای کشور فراهم کنند.
حجم اقتصادی 15 تریلیون دلاری این سازمان در کنار این موضوع که اعضای سازمان از بزرگ ترین تولیدکنندگان و در عین حال از بزرگ ترین مصرف کنندگان انرژی در جهان می باشند، می تواند زمینه استفاده از پول های ملی در تجارت های متقابل را نیز تضمین کند و این امر به نوبه خود می تواند میزان آسیب پذیری این کشورها را در مقابل ارزهای خارجی کم کرده و حتی با پیشرفت مناسب و افزایش حجم معاملات ارزهای خارجی از جمله دلار از چرخه اقتصادی شکل گرفته در بین اعضاء حذف شود.
ایران می تواند با تامین تولیدات نفتی کشورهایی همچون چین و هندوستان و عقد قراردادهای دوجانبه از توانایی های تکنولوژیک این کشورها در صنایع پتروشیمی، پالایش و استخراج نفت و گاز در قالب طرح های تحقیقاتی و آموزشی بهره مند گردد. استفاده از ظرفیت سازمان به عنوان چتر مشترک برای ایجاد هم صدایی در بازار انرژی و افزایش قدرت چانه زنی ایران در بازار انرژی با همراهی کشورهایی همچون روسیه و قزاقستان امکان پذیر است.
در کنار توجه به بخش ترانزیت و حمل و نقل، صنایع پتروشیمی، خدمات و انرژی توجه به تولیدات کشاورزی و استفاده از تجارب کشورهای هند و چین در این بخش با توجه به بحران کم آبی کمک شایانی به اقتصاد کشور خواهد کرد.
حفظ محیط زیست و تلاش برای استفاده از انرژی های پاک و حتی توسعه صنعت گردشگری با تکیه بر جمعیت سه میلیاردی این سازمان می تواند بخشی از اهداف و برنامه های راهبردی ایران برای تقویت زیرساخت های اقتصادی کشور باشد.
بررسی وضعیت کشورهای عضو سازمان در یک دهه گذشته می تواند راهنمای عمل کشور در این انتخاب باشد؛ با موفقیت آمیز بودن عضویت در سازمان در حوزه های سیاسی، اقتصادی فرهنگی امنیتی این سازمان می تواند ریسک پذیری در قبال تهدیدهای امنیتی غرب را کاهش داده و در واقع قدرت مانور را برای مواجهه با معضلات و بحران های بین المللی افزایش دهد.
می توان گفت نیازهای متقابل ایران و سازمان شانگهای می تواند ایران را از انزوایی که غرب در پی آن است خارج کرده و وارد یک پیمان راهبردی با قدرت های منطقه ای حاضر در سازمان کند. این روند همچنین امکان ایجاد هم گرایی منطقه ای را فراهم خواهد کرد. نظر به اینکه ایران تلاش دارد تا خود را به عنوان قدرت منطقه ای موثر در صحنه بین المللی عرضه نماید، باید توجه کرد که مطرح شدن به عنوان یک قدرت منطقه ای تنها یک وجه مساله بوده و وجه دیگر آن تداوم و ثابت قدم بودن به عنوان یک قدرت منطقه ای است. در شرایطی که قدرت های غربی از جمله آمریکا و کشورهای هم سو با غرب از احتمال برهم خوردن نظم موجود در منطقه و شکل گیری صف بندی های جدید نگران هستند، در این میان داشتن برنامه ای برای حفظ موقعیت و همچنین تثبیت در صف بندی مناسب موضوعی است که ایران نباید نسبت به آن بی تفاوت باشد.
کنترل و مدیریت تهدیدهای احتمالی از سوی غرب، افزایش مشارکت های چندجانبه با کشورهای عضو و نیز ایجاد بستر مناسب برای ارتقای سطح همکاری های منطقه ای، برقراری اعتماد متقابل با کشورهای منطقه و تنش زدایی در روابط با برخی رقبای منطقه ای، افزایش قدرت چانه زنی در مذاکرات احتمالی با قدرت های غربی برای انجام تعاملات سیاسی و اقتصادی از جمله مواردی است که ایران در صورت عضویت در سازمان می تواند از آن ها برخوردار شود.
در این میان تحت فشار قرار گرفتن روسیه، ترکیه و چین به نحوی از انحاء از سوی قدرت های غربی، راه های دست یابی به هم گرایی منطقه ای را هموارتر کرده است. البته باید در نظر داشت دو قدرت موسس سازمان یعنی روسیه و چین و دو قدرت منطقه ای تازه پیوسته به سازمان -هند و پاکستان- علی رغم توانایی های نظامی و اقتصادی توانایی چندانی برای ایجاد ایدئولوژی و اندیشه فراگیر منطقه ای ندارند، اما ایران با توجه به تجربه تاریخی خود از زمان ظهور اسلام، این توانایی را در ایجاد ایدئولوژی گسترده و فراگیر داراست.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.