با تشدید تنش با همسایگان نه می توان به امنیت رسید و نه به توسعه‌ی اقتصادی

0 ۴۷۵

گفت وگو با محمود شوری عضو مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام

تحریریه کارایی – گروه سیاست خارجی

محمود شوری مدیر گروه روسیه و آسیای مرکزی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام است. وی که فارغ التحصیل روابط بین الملل از دانشگاه تهران می باشد یکی از برجسته ترین صاحب نظران و تحلیل گران در این حوزه به شمار می آید.

در سیاست خارجی دولت دوازدهم، کمک به تقویت توانمندی صادراتی ایران و استفاده از موقعیت ژئوپلتیک کشور برای امر ترانزیت باید مورد توجه بیشتری قرار گیرد.


آقای دکتر، کدام کشورها در دنیا مشتاق بودند هر چه زودتر از نتایج انتخابات ریاست جمهوری ایران مطلع شوند؟

نتایج انتخابات ایران به عنوان یک کشور مهم منطقه و کشوری که در عین غیر غربی بودن، سیستمی مبتنی بر انتخابات دارد، برای بسیاری از کشورهای جهان از جنبه های مختلف اهمیت دارد. من اگر بخواهم تقسیم بندی در این مورد داشته باشم، می توانم این کشورها را به سه دسته تقسیم کنم : اول، کشورهایی همانند آمریکا که منتظر بودند در صورت انتخاب کاندیدای اصول گرایان این امر را بهانه ای قرار داده تا ضمن خدشه وارد کردن بر ماهیت دمکراتیک انتخابات، با قدرت بیشتری بر طبل ضرورت مقابله جدی تر با ایران بکوبند.
دوم، برخی از کشورهای منطقه که امیدوار بودند فرآیند انتخابات یا به گسترش بی ثباتی در ایران منجر شود و یا به گونه ای رقم بخورد که مردم سالاری ایرانی به یک الگو در منطقه تبدیل نشود.
و نهایتا، دسته سوم مشتمل بر کشورهایی هستند که منتظر بودند نتیجه انتخابات در ایران، روند بعدی تعاملات آنها با ایران را مشخص کند. برای این دسته از کشورها به قدرت رسیدن احتمالی هریک از دو کاندیدای اصلی در انتخابات می توانست جهت گیری تازه ای به روند همکاری های آنها با ایران ببخشد. روسیه و برخی از کشورهای اروپایی در این دسته سوم قابل تعریف هستند.

آیا اهمیت جایگاه جدید ریاست جمهوری از جهت برنامه های تعاملی است یا برنامه ریزی برای پیشبرد اقدامات علیه ایران با اصلاح و به روز کردن تاکتیک های قدیمی؟

همان طور که گفتم نتایج انتخابات ایران برای کشورهای مختلف می توانست معنای متفاوتی داشته باشد. بالطبع کشوری مانند آمریکا که همیشه به دنبال اتهام زنی های بی اساس به جمهوری اسلامی ایران است، مترصد آن بود که از این انتخابات نیز فرصت تازه ای برای مداخله بیشتر علیه ایران و یا اعمال فشارهای بیشتر فراهم گردد. اما برای بسیاری از کشورها از جمله روسیه که با ایران در حوزه های مختلف و به ویژه در سوریه تعامل راهبردی دارد، نتیجه انتخابات برای برنامه ریزی سیاست های آتی این کشور حائز اهمیت بود. برخی کشورهای اروپایی نیز این موضوع که چه کسی در ایران به قدرت می رسد را از جهت برنامه های آینده برای همکاری بیشتر با ایران بسیار با اهمیت تلقی می کردند.

آیا دولت دوازدهم سیاست چندجانبه گرایی پویا را به عنوان اصل اساسی سیاست خارجی خود حفظ خواهد کرد یا بیشتر به طرف غرب مخصوصا اروپا متمایل خواهد شد؟

هیچ دولتی در ایران در شرایط فعلی نمی تواند تمامی تخم مرغ های خود را در یک سبد قرار دهد. در دوران دولت های نهم و دهم تلاش شد تا سیاست نگاه به شرق، جایگزین وضعیت طبیعی ایران که از یک سو نه شرقی و نه غربی است و از سوی دیگر هم باید به شرق نگاه داشته باشد و هم به غرب، شود اما در عمل، از این سیاست چیزی بیرون نیامد.
در مورد دولت یازدهم هم این تصور وجود داشت که ممکن است این دولت گرایش بیشتری به غرب داشته باشد، اما در طی دوره ی مذکور، روابط ایران با کشورهایی مانند چین و روسیه نه تنها تخریب نشد، بلکه در وضعیت بهتری نیز قرار گرفت. به همین دلیل من فکر می کنم در دولت دوازدهم نیز همان میزان از عقلانیت حاکم خواهم بود که تمامی امیدهای خود را معطوف به یک جهت گیری مشخص نکنند و با تعامل هم زمان با قدرت های غربی و شرقی، قدرت مانور جمهوری اسلامی ایران را افزایش دهند.

در مورد دولت یازدهم هم این تصور وجود داشت که ممکن است این دولت گرایش بیشتری به غرب داشته باشد، اما در طی دوره ی مذکور، روابط ایران با کشورهایی مانند چین و روسیه نه تنها تخریب نشد، بلکه در وضعیت بهتری نیز قرار گرفت.


با روی کار آمدن ترامپ برخی کشورهای منطقه به رهبری عربستان در صدد شکل دهی یک جبهه منسجم امنیتی و اقتصادی علیه ایران هستند. دولت دوازدهم چه سیاستی را می تواند برای خنثی سازی اقدامات آن ها پیگیری کند که کمترین زیان و بیشترین منفعت را داشته باشد؟

در شرایط فعلی عربستان سعودی با به قدرت رسیدن ترامپ در آمریکا فرصت را بیش از هر زمان دیگری برای مقابله جدی تر با ایران مناسب می بیند. این موضوع متاسفانه یک برداشت نادرست یا به تعبیری سوءفهم خطرناکی است که عربستانی ها را به مسیر نادرستی سوق داده است. عربستان هم اکنون به اشتباه خود را در وضعیتی می بیند که لاجرم می بایست در موضع تهاجمی در برابر ایران قرار بگیرد. به نظرم در این شرایط باید با عقلانیت بیشتری با عربستان برخورد شود. قطعا تشدید تعارضات میان کشورهای اسلامی به سود هیچ کس جز رژیم صهیونیستی و کشورهایی که به دنبال فروش سلاح بیشتر هستند، نیست. عربستانی ها نمی دانند که نه آمریکا و نه هیچ کشور دیگری در یک تقابل جدی تر با ایران نمی توانند کمک مؤثری به آنها بکنند. به همین دلیل مدارا کردن از سر عزت، گسترش تعاملات دیپلماتیک با سایر کشورهای منطقه و در عین حال پیش بینی های لازم دفاعی، بهترین سیاستی است که در این شرایط باید مورد توجه قرار گیرد.

سیاست دولت دوازدهم در حوزه ی خاورمیانه به عنوان بحرانی ترین حوزه در سیاست خارجی ایران، چه باید باشد تا علاوه بر تقویت جنبه های تعاملی و دیپلماتیک، از دستاورد های میدانی ایران نیز محافظت گردد؟

در شرایط فعلی دوری از هیجان زدگی و تداوم آرام سیاست های مقاومتی گذشته، در کنار تلاش دیپلماتیک گسترده برای کاهش نگرانی های کشورهای منطقه، بهترین سیاستی باشد که می تواند جمهوری اسلامی ایران را به اهداف خود نزدیک کند. به هر حال باید این نکته را در نظر داشت که تشدید تنش با همسایگان نه می توان به امنیت رسید و نه به توسعه ی اقتصادی. تا زمانی که ایران و کشورهای عربی به درک متقابلی از دغدغه های امنیتی یکدیگر نرسند، بعید به نظر می رسد که منطقه در وضعیت امن و با ثباتی قرار بگیرد.

به نظر شما، با اولویت یافتن مسائل اقتصادی در صدر مطالبات اجتماعی در ایران، اهمیت دیپلماسی اقتصادی دولت دوم آقای روحانی چیست و در کدام بخش ها بیش تر فعال می شود؟

با توجه به مباحثی که در جریان مبارزات انتخاباتی مطرح شد و انتظاراتی که مردم از کاندیداها مطرح کردند، بدیهی است که دولت دوازدهم چاره ای جز تلاش برای بهبود شرایط اقتصادی کشور ندارد. بخش مهمی از توسعه ی اقتصادی قطعا از طریق دیپلماسی اقتصادی قابل دست یابی است. این مساله موضوع پیچیده و غیر قابل فهمی نیست. با این حال، در بحث دیپلماسی اقتصادی نباید تنها روی «تلاش برای جذب سرمایه گذاری خارجی» متمرکز شد. کمک به تقویت توانمندی صادراتی ایران و استفاده از موقعیت ژئوپلتیک کشور برای امر ترانزیت باید مورد توجه بیشتری قرار گیرد. به نظر من دولت دوازدهم، باید حوزه های تعامل در دیپلماسی اقتصادی را با دید وسیع تر و با این فرض که در مدت چهار سال نمی توان در جذب سرمایه گذاری خارجی معجزه کرد، نگاه کند.


منطقه اوراسیا به ویژه روابط با روسیه و کشورهای قفقاز جنوبی واجد موقعیتی ویژه در سیاست خارجی دولت یازدهم بود، آیا به نظر شما استمرار این سیاست در دولت دوازدهم به چه شکلی خواهد بود؟

قطعاً یکی از مهم ترین حوزه های گسترش تعاملات اقتصادی ایران، حوزه ی اوراسیاست. در چهار سال گذشته، روند کاهشی روابط اقتصادی ایران و روسیه به یک روند افزایشی تبدیل شده و تمامی زیرساخت های لازم برای یک جهش در روابط اقتصادی دو کشور فراهم شده است. متاسفانه به دلیل فقدان و یا عدم تقویت زیرساخت های لازم برای شکل گیری یک جهش صادراتی در کشور، تاکنون ما نتوانسته ایم از این فرصت ها به خوبی استفاده کنیم. به گونه ای که در حال حاضر قادر نیستیم به دلیل گران بودن تولید در ایران، از فرصت تعامل با اتحادیه ی اقتصادی اوراسیا بهره ببریم. بنابراین، باید به دنبال رفع موانع صادراتی و در واقع، به دنبال تقویت توانمندی صادراتی ایران به این کشورها باشیم. اگرچه در این منطقه ما با رقبای قدرتمندی مواجه هستیم، اما منطقه اوراسیا بهترین منطقه برای ورود جدی تر ایران به بازارهای جهانی است. در دولت یازدهم، توجه به ضرورت افزایش تعامل اقتصادی با کشورهای حوزه اوراسیا کاملا ملموس بود، اما این اراده هنوز نتوانسته است از موانع داخلی عبور کند. امیدوار هستیم که در دولت آینده این امر اتفاق بیفتد.

به نظر شما در مورد ترکیه که ایران هم منافع مشترک و هم تضادهای آشکاری با آن دارد، رویکرد دولت دوازدهم چه خواهد بود؟

موضوع ترکیه یکی از موضوعات پیچیده ی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در سال های اخیر و به ویژه از زمان آغاز بحران سوریه بوده است. در این سال ها، وضعیت روابط دو کشور در طیفی از همکاری، رقابت و حتی تقابل دنبال شده است. تشدید اختلافات میان دو کشور قدرتمند منطقه به سود هیچ کدام نیست، به همین دلیل تحت هیچ شرایطی نباید تعاملات دیپلماتیک دو کشور تحت تاثیر مسائل زودگذر قرار بگیرد. متاسفانه ترکیه در زمان هایی با احساس قدرت و بی نیازی در سطح منطقه عمل می کند که این امر می تواند زیان های زیادی برای آینده منطقه داشته باشد. احداث سد ایلیسو از جمله اقداماتی است که می تواند شرایط زیست محیطی را در منطقه می تواند فاجعه آمیز کند. تخریب شرایط زیستی در منطقه، در نهایت زندگی را برای همه از جمله شهروندان ترکیه سخت خواهد کرد. نمی توان انتظار داشت که دو منطقه فقیر و غنی با امنیت کامل در کنار هم به زندگی خود ادامه دهند. باید از طریق گسترش تعاملات دیپلماتیک با کشورهای منطقه و مهم تر از آن، از طریق تقویت ابزارهای اقتصادی و سیاسی ایران، اجازه نداد برخی از کشورها مسیری را طی کنند که شرایط زیان باری را برای آینده منطقه رقم می زند.

با تشدید تنش با همسایگان نه می توان به امنیت رسید و نه به توسعه ی اقتصادی

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.