امنیت انرژی و اهمیت آن

0 ۲,۱۷۰

توحید ورستان – دانشجوی دکتری اقتصاد نفت و گاز

یکی از مهم ترین نیازهای بشر که اهمیت خود را از ابتدا تاکنون حفظ کرده، انرژی است. نحوه تامین این نیاز و گستره استفاده از آن در طول زمان دچار تطور شده است. هدف انسان های اولیه از تامین انرژی بیشتر برای گرمایش و پخت وپز بوده تا اینکه وقوع انقلاب صنعتی در مغرب زمین و استفاده صنعتی و نظامی از انواع انرژی بر اهمیت آن افزود، به طوری که امروزه انرژی در پیشرفت کشورها نقش غیرقابل انکار و کانونی دارد.
اقتصادهای پیشرفته امروزی و اقتصادهای نوظهور شدیدا متکی به نفت، گاز طبیعی، ذغال سنگ و اورانیوم هستند و غالبا آن ها را از کشورهای دیگر وارد می کنند. الگوی حاصل از تجارت گسترده بین المللی منابع انرژی به ویژه نفت، هر زمان عرضه متمرکز و یا ظرفیت های تولید محدود باشد، نگرانی های امنیتی عمده ای پدید می آورد. به عبارت ساده تر امنیت انرژی برابر با امنیت اقتصادی همان نتیجه دلخواه نظام سرمایه داری است.
امروزه تعاریف متعدد در مورد امنیت انرژی وجود دارد که یکی از نتایج این وضع آن است که این مفهوم را مبهم و غالبا نامنسجم می کند، البته باعث مطرح شدن موضوعات مختلف و گسترش دامنه مبحث امنیت انرژی می شود. این گوناگونی تعاریف ریشه در رویکردهای مختلفی دارد که به مقوله انرژی می پردازند. برای نمونه، در رویکرد اقتصادی به امنیت انرژی متغیر محوری سود، در رویکرد رفاه اجتماعی انصاف، در رویکرد سیاسی امنیت ملی و رویکرد محیط زیستی انرژی پاک است.
اما تعریفی که به نوعی مقبولیت همگانی داشته باشد مربوط به مرکز پژوهش های انرژی آسیا-اقیانوسیه است: «توانایی یک اقتصاد برای تضمین قدرت تامین منابع انرژی به صورت پایدار و در طول زمان با سطح قیمتی که تاثیر نامطلوبی بر عملکرد اقتصادی آن اقتصاد نگذارد.»
از این تعریف می توان چهار عنصر امنیت انرژی را استنباط کرد که عبارت هستند از:
1. در دسترس بودن که ناظر بر عناصر مرتبط زمین شناختی است.
2. فراهم بودن که ناظر بر عناصر ژئوپلیتیکی است.
3. قابل خرید بودن که ناظر بر عناصر اقتصادی است.
4. مقبولیت که ناظر بر عناصر محیط زیستی و اجتماعی است.
هرچند این عناصر به نوعی مکمل یکدیگر هستند اما می توان گفت نقش عناصر ژئوپلیتیکی در این میان پررنگ تر است؛ زیرا یک منبع انرژی موجود که از لحاظ اقتصادی به صرفه و از نقطه نظر زیست محیطی پاک باشد تا زمانی که در اختیار مصرف کننده (عنصر فراهم بودن) قرار نگیرد، مساله امنیت انرژی موضوعیت پیدا نمی کند.
چالش های زیادی در مقیاس های جهانی، منطقه ای و محلی می تواند عنصر فراهم بودن و بالطبع امنیت انرژی را تهدید کند اما می توان چالش اصلی امنیت انرژی را ژئوپلیتیکی دانست که بسیاری از جنگ ها، لشکرکشی ها و بی ثباتی ها را توجیه می کند. وجود اکثر تنش ها در مناطق متمرکز انرژی مانند خاورمیانه شاید دلیلی (حداقل از دلایل اصلی) بر این مدعاست.
حمله ژاپن به منچوری در سال ۱۹۳۱ برای تصاحب ذغال سنگ این ناحیه؛ اعلام جنگ آدولف هیتلر به شوروی برای به دست آوردن میدان های نفتی قفقاز و حفاظت از میادین نفتی آلمان در رومانی؛ لشکرکشی ایالت متحده به عراق و در مورد مؤخر، حمایت اسرائیل از تجزیه کردستان عراق در چارچوب تامین امنیت انرژی اسرائیل، نمونه های از این تنش ها هستند.
همان طور که در سطور ابتدایی ذکر شد، امنیت انرژی با امنیت اقتصادی کشورها گره خورده است. این کشورها عمدتا مرکزیت پیشرفت اقتصادی و در عین حال فاقد منابع کافی هستند. این پراکندگی و یا ناهمگونی کشورهای عرضه کننده و مصرف کننده اهمیت امنیت انرژی را دوچندان کرده است. نمونه این توزیع جغرافیایی ناهمگون نفت به عنوان پرمصرف ترین انرژی و ظرفیت پالایشی است. باید توجه کرد این پالایشگران و تمایل آن ها به خرید نفت است که تقاضا برای نفت خام را شکل می دهد.
برای نمونه منطقه خاورمیانه با اینکه حدودا ۶۰ درصد منابع نفت جهان را در اختیار دارد اما تنها ۹ درصد ظرفیت پالایشی جهان را داراست. در سوی دیگر، اروپا و آمریکای شمالی به ترتیب 5/11 و ۶ درصد ذخایر را دارند؛ درحالی که ظرفیت پالایشی آن ها به ترتیب 5/28 و ۲۴ درصد سهم جهانی است؛ به عبارت دیگر، مناطقی که از میزان ذخایر و تولید کمتری برخوردارند، دارای مصرف نفت خام بیشتری هستند.
در مواردی این تمرکز منابع باعث می شود از وابستگی دیگران به واردات انرژی، بهره برداری اقتصادی و سیاسی کرد. اقدامات روسیه در قبال واردکنندگان را در نظر بگیرید. قطع گاز ترکمنستان در سال ۱۹۹۷ به بهانه کم بودن قیمت، قطع گاز بلاروس، گرجستان و اکراین در سال ۲۰۰۷ و قطع گاز آلمان در سال ۲۰۰۸ نمونه هایی از این تاکتیک هستند.

تنوع بخشی راهکاری برای امنیت انرژی

پس از درگیری اعراب و اسرائیل در اکتبر ۱۹۷۳ که به جنگ یوم کیپور مشهور است، کشورهای عربی تصمیم می گیرند علیه اسرائیل و کشورهای حامی این رژیم به ویژه آمریکا، هلند و دیگر کشورهای غربی تحریم نفتی اعمال کنند. در پی این تحریم قیمت جهانی نفت از ۲ دلار به ۱۲ الی ۱۵ دلار در بشکه رسید. این اولین بحران بزرگ نفتی بود که به شوک اول نفتی معروف است. این تحول تاریخی زندگی تمام اقشار کشورهای مصرف کننده اروپایی را تحت تاثیر قرار داد و به نوعی اقتصاد این کشورها را دچار بیماری کرد.
اما بزرگ تر از این اتفاق در تابستان ۲۰۰۸ اتفاق افتاد و قیمت نفت تا مرز ۱۴۴ دلار در هر بشکه رسید اما جالب آنکه آن اقتصادها دیگر واکنش گذشته را از خود نشان ندادند. این ایمن سازی اقتصاد در برابر تحولات بازار نفت و انتقال قدرت از تولیدکننده به سمت مصرف کنندگان دلایل گوناگونی داشت که یکی از آن ها ایجاد تنوع در سبد انرژی مصرفی کشورهای واردکننده بود. تنوع انرژی به خودی خود هدف نیست بلکه روشی است برای رسیدن به اهدافی که شاید مهم ترین آن امنیت انرژی باشد. یا به عبارت دیگر، تنوع در این چارچوب تمهیدی برای کمک به جلوگیری از قطع عرضه انرژی و کاستن از اثرات آن در صورت قطع عملی عرضه است.
به عقیده استرلینگ تنوع انرژی باید دارای سه عنصر زیر باشد:

۱-گوناگونی (تعداد مقوله ها)

برای نمونه کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی و توسعه توانستند منابع تولید برق خود در سال ۱۹۹۰ را از ۵ مورد به ۱۳ مورد در سال ۲۰۰۲ برسانند.

۲-توازن

این عنصر تابع تقسیم بندی نظام انرژی به گزینه های مشخص شده است. یا سهم هر منبع را نشان می دهد. برای نمونه
شوک نفتی سال ۱۹۷۳ بر نظام تامین برق ژاپن و فرانسه تاثیر گذاشت. طی بیست و هفت سالی که از ۱۹۷۳ تا ۲۰۰۰ سپری شد، هم ژاپن و هم فرانسه از نظام تامین برقی که عمدتا متکی به نفت بود و انرژی هسته ای سهمی حاشیه ای داشت (2 درصد ژاپن و ۸ درصد فرانسه از انرژی هسته ای) فاصله گرفتند.
در مورد ژاپن راهبرد متنوع سازی منجر به برقراری توازن نسبتا هم ترازی میان انرژی هسته ای، ذغال سنگ و گاز به عنوان گزینه های اصلی شد. ولی در فرانسه راهبرد متنوع سازی صرفا موجب شد اتکای اولیه ۴۰ درصدی به نفت، جای خود را به اتکای حتی شدیدتری به میزان ۷۷ درصد به انرژی هسته ای دهد که به معنی کاهش تنوع طی این دوره بود.

۳-ناهمسانی

منظور از ناهمسانی، نحوه و میزان قابل تشخیص بودن گزینه های انرژی از هم است. نظام تامین برقی که به یک اندازه متکی به گاز، انرژی هسته ای و زیست توده متکی باشد از تنوع بیشتری نسبت به نظامی برخوردار است که به یک اندازه به ذغال سنگ، نفت و گاز متکی است.
این سه عنصر می توانند در کنار یکدیگر تنوع بخشی انرژی را نتیجه دهند که کشورها را در برابر قطع احتمالی انرژی مصون دارد و امنیت انرژی را تامین کند تا چرخ های اقتصاد در راستای تامین منافع آحاد اقتصادی حرکت کند.
در کل امنیت انرژی طیف وسیعی از مباحث و متغیرها را شامل می شود که باعث می شود تا مرزهای اقتصادی را درنوردد و به حوزه های دیگر مانند سیاست، محیط زیست و… ورود کند؛ اما در این نوشته کوتاه سعی شد تا جنبه اقتصادی امنیت انرژی و نمونه ای از اهمیت و راهکار تامین آن برای اقتصادهای پیشرفته مورد توجه قرار گیرد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.