تحلیل وضعیت اقتصادی و اجتماعی حوضه دریاچه ارومیه

0 ۱,۶۳۲


این متن برگرفته از گزارش ” بررسی و تحلیل وضعیت اقتصادی و اجتماعی حوضه ی آبریز دریاچه ی ارومیه ” است که از طرف کمیته ی تخصصی اقتصادی و اجتماعی ستاد احیای دریاچه ارومیه تهیه و تدوین شده است.

وضعیت اقتصادی

شرایط کنونی دریاچه ی ارومیه ، پیامد چندین دهه توسعه ی نامتوازن و ناپایدار در حوضه ی آبریز و برداشت بی رویه از منابع آب تجدیدپذیر حوضه می باشد. مجموعه ی عوامل انسانی و طبیعی مختلف مانند اجرای طرح های متعدّد توسعه ی منابع آب ، توسعه ی روزافزون بخش کشاورزی ، تغییر الگوی کشت و گرایش به تولید محصولاتی با مصرف بالای آب در سطح حوضه ، بهره وری پایین مصرف آب و همچنین عدم حفاظت مؤثر از منابع زیست محیطی و اکولوژیکی حوضه از یک طرف و از طرف دیگر نوسانات اقلیمی و کاهش میزان بارش ها و رواناب ها در سطح حوضه ، چنین شرایطی را برای پهناورترین دریاچه ی داخلی ایران رقم زده است. به عبارت بهتر ، در سالیان اخیر عدم ورود آب کافی به دریاچه منجر به تشدید روند کاهش تراز ، سطح و حجم دریاچه گردیده است. ادامه ی روند فعلی خشک شدن دریاچه ی ارومیه و اثرات منفی آن بر وضعیت اقلیم ، منابع آب ، تنوّع زیستی و محیط طبیعی دریاچه و نواحی اطراف آن ، خسارات محسوس و نامحسوسی را بر طبیعت منطقه ، معیشت های محلّی ، بهداشت و سلامت ساکنین حوضه به دنبال خواهد داشت. در این میان بهداشت و سلامت جوامع محلّی بالاترین اهمیت را داشته و طبق تجارب جهانی موجود ، با خشک شدن دریاچه ، طی سالیان آتی آسیب بالایی را متحمل خواهد شد. بر اساس تجارب موجود در سایر دریاچه های مشابه ، بیماری های مختلفی شامل عفونت های حاد دستگاه تنفسی ، آسم ، بیماری های انسدادی دستگاه تنفسی ، بیماری های قلبی- عروقی و افزایش سقط جنین محتمل خواهند بود.
اهم چالش های اقتصادی پیش روی منطقه در ادامه برشمرده است. چالش ها مسائلی فرابخشی هستند که در رفع آن ها همکاری چندین سازمان ملی و منطقه ای و نهادهای مردمی لازم است، لذا موارد ذکر شده در زیر ، عنوان چالش های کلی بر حوضه ی آبریز دریاچه ارومیه و خشک شدن دریاچه هستند : نقش و تأثیر نابودی و کاهش سطح دریاچه ی ارومیه بر درآمد و اشتغال منطقه ای ، تغییر اساسی به وجود آمده به دلیل شرایط خاص دریاچه ی ارومیه در برنامه های آمایش سرزمین و برنامه ی توسعه ی اقتصادی و اجتماعی منطقه ، نقش و تأثیر نابودی دریاچه ی ارومیه بر صنعت گردشگری منطقه ، تغییر در مزیت های نسبی و مطلق منطقه ، توسعه ی قاچاق و مفاسد اقتصادی در منطقه ، از بین رفتن صنایع تبدیلی در منطقه ، افزایش جدی هزینه های بهداشت و درمان در منطقه ، اثرات زیست محیطی و بهداشتی خشک شدن دریاچه و گرد و غبار ناشی از بادهای نمکی و اثرات اقتصادی آن ، کمبود منابع مالی در جهت اجرای سیستم های آبیاری نوین ، رشد فزاینده ی جمعیت منطقه و نیاز به اشتغال ، آب و غذا ، تخریب اراضی کشاورزی منطقه به لحاظ شوری زمین و تغییرات ایجاد شده در الگوی کشت ناشی از نحوه ی برداشت از آب های زیرزمینی منطقه و تغییرات تولید
در خصوص چالش های که در حیطه اقتصاد منطقه عنوان شد ، راهکارهایی نیز ارائه شده است. اهم راهکارهای اقتصادی ارائه شده عبارتند از تغییر مسیر توسعه ی منطقه از کشاورزی به صنعت و بازرگانی ، توسعه ی صنایع دستی مؤثر در کارآفرینی ، اشتغال و توسعه ی استان ، ایجاد زیرساخت‎های مناسب جهت استفاده از منابع جدید انرژی جهت کاهش هزینه‎های تولید ، توسعه ی مدیریت بیمه ی خانوار و کشاورزی در نظام بهره برداری نوین آب و زمین ، تغییر سازمان تولید و بهبود کارآیی نهاده های بخش کشاورزی منطقه ، تقویت نقش برنامه های آموزشی و ترویجی در استفاده ی بهینه از منابع با تأکید بر منابع آبی در جهت تقویت تولید و افزایش درآمد کشاورزان منطقه ، اجرای برنامه های تشویقی ( مالی و غیرمالی ) در جهت توسعه ی سیستم های آبیاری نوین ، جلب مشارکت مالی و انسانی ذی نفعان منطقه در احیای دریاچه ، تدوین نظام بهره برداری آب ( سطحی و زیرزمینی ) منطقه با رویکرد اقتصادی نمودن فعالیت ها ، تشکیل بورس آب در جهت تقویت و رسمی شدن مبادلات آب و تولید آب مازاد ( تقویت ارکان بازار آب ) ، تشکیل بانک اطلاعات بهره برداران آب و زمین کشاورزی ، خریداری چاه و حقابه ی کشاورزی توسط دولت و مسدودی آن ها ( مجاز و غیر مجاز ) ، تشکیل هیئت تنظیم مقررات بهره برداری آب در منطقه با مشارکت ذی نفعان ، تسریع در اجرای طرح های فاضلاب و تولید پساب شهرها و روستاهای محدوده ی دریاچه ، کاهش تخصیص آب کشاورزی پایاب سدها ، متوقف کردن کارخانجات قند و جلوگیری از کشت چغندر قند و سایر محصولات کشاورزی پرآب )تغییر الگوی کشت که مصرف آب را کاهش دهد یا در راستای استفاده ی پایدار از منابع با تأکید بر منابع آبی منطقه باشد.  شناسایی راهکارهای مناسب در جهت بهبود راندمان آبیاری شبکه های آبیاری ، زه کشی وکانال های سنتی در مزارع ، تصویب قوانین خاص مدیریت منابع آب و کشاورزی برای حوضه ی آبریز دریاچه ی ارومیه ( مطابق قانون توزیع عادلانه ی آب ) ، استفاده از مدیریت مشارکتی در شبکه های آبیاری و زهکشی ، تغییر الگوی کشت ، متناسب سازی قیمت آب با هزینه های واقعی آب ، تخصیص مجدد بر اساس ارزش واقعی آب و ارزیابی اقتصادی انتقال آب و اجرای پروژه های زودبازده.

مدل نظری نحوه ی ردیابی پیامدهای تغییرات اجتماعی در بخش آب

تحلیل وضعیت اقتصادی واجتماعی حوضه دریاچه ارومیه

وضعیت اجتماعی

تغییرات جمعیتی در یک حوضه ی آبریز خواه تحت تأثیر مؤلفه های درونی و خواه تحت تأثیر عوامل بیرونی همچون جنگ و خشونت ، بلایای طبیعی ، تغییرات فرهنگی ، تغییر سبک زندگی و تحولات اقتصادی می تواند از طریق تغییر در الگوهای سکونت ، تغییر در ساختار اشتغال و کاربری زمین و در نتیجه تغییر در تقاضای آب شرب ، کشاورزی  و صنعت و تغییر در میزان تولید پساب و فاضلاب ، بر کمیت و کیفیت منابع آب و شرایط زیست محیطی حوضه و در نتیجه بر رفتار مدیریت آب حوضه اثر گذارد. مدیریت آب حوضه نیز با واکنش های خود در پاسخ به تغییرات حوزه ی اجتماعی ، به تناسب وضعیت موجود جامعه را دستخوش تغییرات می گرداند.
پیامدهای اقدامات مدیریت آب می تواند به صورت مثبت و یا منفی در محیط اجتماعی بروز نماید. از این رو مطالعات اجتماعی در شمار مهم ترین مأموریت های مدیریت آب قرار دارد. مأموریت مطالعات اجتماعی عبارت است از شناخت و تحلیل وضعیت جامعه و فشارهای ناشی از آن بر بخش آب و بررسی پیامدهای اجتماعی اقدامات مدیریت آب در پاسخ به این فشارها. مسائل آبی جامعه ی ایران را نمی توان بدون توجه به تغییرات اجتماعی رخ داده در دو دهه ی گذشته ی آن تحلیل کرد. پر واضح است که تغییر اجتماعی ، پدیده ای زمان بر است و به همین علت نشانه های آن در فواصل زمانی کوتاه و نزدیک به هم قابل لمس نیست. رشد امکانات ، ارتباطات جمعی ، گستره ی تکنولوژی ، جمعیت جوان ، سبک زندگی ، رشد مصرف و فرهنگ مصرفی و توسعه ی شهرنشینی از جمله لوازمی است که در بحث اجتماعی مسائل آب ، لازم می نماید.
ولی قبل از چنین شناختی ، نخست باید به مفهوم تغییر اجتماعی از دیدگاه جامعه شناختی پرداخت. برنامه ها و اقدامات توسعه ای دولت ها در شش دهه ی اخیر تغییرات عمده ای را در شاکله ی اجتماعی- اقتصادی جامعه ی ایرانی پدید آورده است. با مرور اجمالی اسناد برنامه ای ، مهم ترین اقدامات توسعه ای دولت ها که اثرات عمده ای در تغییر شرایط اجتماعی ایران داشته است را می توان به دو دوره ی قبل و بعد از انقلاب اسلامی تقسیم نمود. برخی مؤلفه های بنیادی که سیمای اجتماعی و اقتصادی حوضه ی آبریز دریاچه ی ارومیه را رقم زده است، عبارتند از شرایط خاص جغرافیای سیاسی ناشی از موقعیت مرزی ، شرایط خاص تاریخی : پیشینه ی تمدنی ، تاخت و تاز اقوام مختلف و وقوع جنگ های متعدد ، مهاجرت های دسته جمعی و تبادالت فرهنگی با سایر ملل ، قرار گرفتن بر سر راه های مهم تجاری ، تنوع قومی و الگوی زیستی شامل جوامع شهری ، روستایی و عشایری ، وفور نسبی منابع آب و وجود دشت های حاصلخیز و تنوع آب و هوایی ، دسترسی به دریا ، جنگل و مراتع وسیع ، اصلاحات اراضی و فروپاشی نظام ارباب رعیتی ، ایجاد قطب های صنعتی در تبریز و زنجان و زهکشی سفیدرود ، زرینه رود و مغان ، توسعه ی عشایر ، افزایش آمار جمعیت و میزان باسوادی ، تنوع یابی منابع معیشت و فعالیت های اقتصادی ، افزایش نقش زنان و جوانان در عرصه های اجتماعی ، تغییر ساختار سنتی قدرت و خانواده در نقاب روستایی ، رشد فزاینده ی شهرنشینی و استمرار مهاجرت های روستا-شهری ، تغییر کاربری اراضی ، تغییر الگوهای سکونت و ساخت وساز مسکن روستایی و شهری ، تغییر ترکیب سنی جمعیت به سود گروه های جوان و تغییر نگرش ها و باورها و نیز تغییر سبک زندگی و گسترش شهرگرایی و تنوع یابی الگوهای مصرف ، بهبود قابل ملاحظه ی شاخص های بهداشت و سلامت ، گسترش بازارهای مالی ، گسترش روابط متقابل اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی روستا – شهری و تأثیرپذیری متقابل آن ها از یکدیگر با غلبه ی نسبی شهر در زمینه ی سبک زندگی و فرهنگ ، افزایش مخاطرات زیست محیطی در اثر گسترش شهرنشینی و رشد فعالیت های صنعتی و کشاورزی و برداشت بی رویه از منابع تجدیدپذیر به ویژه آب .
به طور خلاصه به دلیل میزان بالای شهرنشینی ، رواج شهرگرایی و افزایش شتاب تغییر سبک زندگی ( هم در نقاب شهری و هم در نقاب روستایی ) موضوع تأمین پایدار آب شهری سالم و ارتقاء کیفیت خدمات وابسته به آن ، در سال های آینده همچنان در برابر مدیریت آب حوضه قرار خواهد داشت. این موضوع در دو کلان شهر تبریز و ارومیه دارای اهمیت بیش تری خواهد بود. با توجه به این مساله پیش بینی می شود که معضلات مرتبط با جمع آوری پساب های شهری و تصفیه ی فاضلاب های شهری و صنعتی هم تشدید شود.
با توجه به جمیع مسائل عنوان شده ، می بایست الگوهای مصرف آب هم در بخش آب شهری و هم در بخش آب کشاورزی رواج یابد و مطالعات گسترده تری هم در خصوص عوامل اجتماعی و فرهنگی اثرگزار بر مصرف آب صورت پذیرد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.