نگاهی ژئوپلیتیک به بحران آب ایران

0 ۱,۱۵۹

ابوالفضل مجنونی هریس – عضو هیئت علمی دانشگاه تبریز

آب منبعی منحصر به فرد است که هیچ جایگزینی برای آن قابل تصور نیست. اهمیت آب تا بدان جاست که پروردگار تعالی حدود 63 مرتبه از آب تحت عنوان ماء با معانی مختلف در 43 سوره مبارکه قرآن یاد فرموده است. در آغاز هزاره جدید، کمبود این موهبت الهی زندگی بخش بزرگی از بشر را تهدید می کند. نیاز فزاینده به آب و غذا ، افزایش جمعیت ، تغییر الگوی مصرف ، از بین رفتن منابع طبیعی ، توسعه کویرها ، توسعه کشاورزی ، فقدان زیرساخت های مناسب ، خشکسالی و تغییرات اقلیمی ، تخلیه سفره های آب زیرزمینی ، خشک شدن دریاچه ها، آلودگی های زیست محیطی بشر را بسوی بحرانی عمیق در مقیاس جهانی فرو خواهد برد. بسیاری از کارشناسان باور دارند که روسیه در دهه های آینده با منابع آب شیرین زیادی که در اختیار دارد به بخش بزرگی از آسیا تسلط سیاسی و اقتصادی خواهد یافت. یا اینکه هیچ کشوری نمی تواند جزء قدرت های برتر جهان در قرن آتی باشد ، مگر اینکه بخشی از قطب جنوب را در اختیار داشته باشد. شاید بسیاری از مردم اطلاع ندارند که 97/5 درصد از آب کره زمین شور است و تنها 2/5 درصد از کل آب کره خاکی شیرین می باشد. به بیان ساده تر چنانچه تمام آب موجود در کره زمین را یک گالن یا 3/78 لیتر در نظر بگیرید میزان آب شیرین در مقایسه با آن یک قاشق چای خوری یا 2/5 سی سی می باشد. البته حدود 78 درصد از منابع آب شیرین در دسترس نبوده و اندک منابع آب شیرین نیز به طور یکنواخت و عادلانه در سطح زمین توزیع نشده است. حدود 60 درصد کل منابع آب شیرین دنیا در 9 کشورکانادا ، جمهوری خلق چین ، کلمبیا ، پرو ، برزیل ، روسیه ، ایالات متحده آمریکا ، اندونزی و هند قرار گرفته است. در مقابل حدود ۸۰ کشور با کمبود آب مواجه هستند که برخی از آن ها مانند کویت ، بحرین ، مالت ، امارات متحده عربی ، سنگاپور ، اردن و لیبی تقریبا به هیچ منبع آب شیرین قابل توجهی دسترسی ندارند. یا اینکه سهم خاورمیانه از آب شیرین جهان تنها 1درصد بوده و این در حالی است که 5 درصد جمعیت جهان در این منطقه ساکن هستند. ایران نیز علی رغم داشتن یک درصد جمعیت جهان ، تنها 0/36 درصد آب شیرین جهان را در اختیار دارد. در نشست جهانی توسعه پایدار در ژوهانسبورگ آفریقای جنوبی در سال 2002 ، آب به عنوان یکی از چالش های مهم فراروی جهان مطرح گردید. چراکه افزایش روزافزون جمعیت ، توسعه صنعت ، توسعه کشاورزی و افزایش آلودگی منابع آب شیرین ، دسترسی به آب کافی و مناسب را در برخی از کشورها به یک بحران جدی تبدیل کرده است. بر اساس آمار برنامه عمران سازمان ملل متحد در سال ۲۰۰۶ حدود 17 درصد از جمعیت جهان به آب آشامیدنی سالم و حدود 40 درصد از ساکنین کره زمین به آب بهداشتی کافی دسترسی ندارند. بنابر پیش بینی ها در سال ۲۰۲۵ چهارمیلیارد نفر دسترسی کافی به آب قابل شرب نخواهند داشت و 2/5 میلیارد نفر نیز برای یافتن آب شیرین برای برطرف کردن نیازهای روزمره خود دچار مشکل خواهد شد. با کم شدن منابع آب کم کم بحران ها و تنش های جدیدی در منطقه و جهان در حال شکل گیری است. جنگ های جهانی پیشین عمدتا بر سر منابع تجدیدناپذیر روی داد ولی در آینده ای نه چندان دور درگیری ها به خاطر آب خواهد بود. در این میان وضعیت ژئوپولوتیک آسیا و بخصوص منطقه خاورمیانه مستعد ایجاد تنش های زیادی است ؛ چراکه کلیه رودخانه های مهم حداقل از یک یا چند مرز بین کشوری عبور می کنند که از آن جمله رودخانه دجله و فرات را می توان نام برد که از کشورهایی نظیر ترکیه ، سوریه ، عراق و ایران عبور کرده و به خلیج فارس می ریزد و یا کشوری مانند افغانستان به همه کشورهای همسایه آب می دهد. در حالی که تقریبا از هیچ کشوری آب دریافت نمی کند. البته این مشکل تنها مختص آسیا نبوده و ابعاد جهانی هم دارد ، چراکه بیش از40 درصد جمعیت جهان در حوضه 214 رودخانه مشترکی زندگی می کنند که همگی محتاج آب آن ها هستند. برای مثال رودخانه نیل از رشته کوه های مرکز قاره آفریقا سرچشمه می گیرد و راه طولانی خود را به سمت شمال آغاز می کند ، در طول مسیر ، رودهای زیادی که از کوه های غرب این قاره سرچشمه گرفته اند ، به آن می پیوندند. حوضه آبریز رود نیل به عنوان طولانی ترین رودخانه جهان در نه کشور آفریقایی گسترده شده است. براساس توافقنامه 1959 دو سوم آب نیل به مصر و یک سوم آب به سودان اختصاص یافت. اما اکنون کشورهای بالا دست رود نیل معتقدند در مورد نیل برعکس عمل شده و این ناشی از خواست دوره استعمار انگلیس می باشد که خواهان تضمین آب کشاورزی مصر بود. درحال حاضر تقابل بالادستی ها با پایین دست به تدریج پیش می رود. کشورهای بالادستی در خصوص اجرای پروژه های کنترل آب و سدسازی به توافق رسیده اند. نتیجه این توافق کاهش شدید جریان ورودی به مصر خواهد بود. علی رغم توافقات فی مابین چند کشور بالادست، مصر همچنان خواستار داشتن حق وتو در پروژه های کشورهای بالادستی است و سودان بر تعهد کشورهای بالادست به معاهدات قبلی پافشاری می کند. با الگو قراردادن رود نیل کافی است در کشورهای مبدا ، سیاستی مبنی بر کنترل و استفاده بیشتر از رودخانه ها صورت گیرد ، در آن هنگام بحران آب را در کشورهای پایین دست به روشنی می توان متصور گردید. سرانجام این سیاست ها چیزی جز تنش ، اختلافات شدید و حتی جنگ نخواهد بود. با این شرایط بسیاری از کارشناسان بحث هیدروپلتیک و دیپلماسی آب را مطرح کرده اند. هیدروپلیتیک ترکیبی متوازن از دو واژه آب و سیاست است و تاثیر و نقش آفرینی منابع آب بر روابط سیاسی کشورها را مورد مطالعه قرار می دهد. دیپلماسی آب هم به مفهوم توان بالقوه تنش و خشونت و یا تفاهم و مدیریت منابع آب های بین المللی است. دیپلماسی آب می تواند فراتر از مدیریت منابع آبی مشترک بین کشورها باشد و این دیپلماسی به تلاش کشورها برای نیل به اهداف خویش در خارج از محدوده جغرافیای آبی مشترک بوده و شامل تمام نقاطی در جهان می باشد که کشور خاصی می خواهد برای دست یابی به آب شیرین مد نظر داشته باشد. امروزه حرکت های ریز و درشت فراوانی از سوی تعدادی از کشورها برای سلطه بر منطقه از طریق آب در جریان است. بر اساس مباحث فوق بررسی وضعیت کنونی رودخانه های مرزی مشترک کشور حائز اهمیت بوده، چراکه هرگونه تغییر در رژیم جریان آن ها بر تامین آب بخشی از کشور ما اثرگذار خواهد بود. نواحی مربوط به نیمه مرکزی و شرقی ایران از نظر آب مورد نیاز خود وابسته به کشور افغانستان هستند. دو رودخانه هیرمند و هریرود نقش پررنگی در تامین آب مصرفی شرق کشور دارند. در دهه های اخیر سفره های آب زیرزمینی مناطق مختلف کشور از غرب تا شرق به سرعت تحلیل رفته اند. این پایین رفتن تراز آب سفره ها در مناطق شرقی شدیدتر هم بوده است. هم اکنون با برنامه های صورت گرفته در کشور همسایه افغانستان ورود آب به ایران کاهش یافته و تضمینی هم نیست که این کاهش در آینده بیشتر نشود. هیرمند رودی است که از افغانستان روان شده و به دریاچه هامون در استان سیستان و بلوچستان می ریزد. رود بزرگ هیرمند از رودخانه های پر آب شرق فلات ایران به شمار می رود که سالانه میلیاردها متر مکعب آب در آن جریان می یابد و طول آن ۱۱۰۰ کیلومتر است و از این رو طولانی ترین رود واقع بین سند و فرات به شمار می آید. هریرود نیز از افغانستان سرچشمه گرفته و از مرز ایران و افغانستان و ایران و ترکمنستان عبور کرده و از سرخس وارد خاک ترکمنستان می شود. برای استفاده از آب آن سد دوستی بین ایران و ترکمنستان ساخته شده است اما در ساختن این سد افغانستان نقشی ندارد و این مساله بایستی به صورت جدی برای جلوگیری از نگرانی های آتی مد نظر قرار گیرد. علاوه بر آنکه این کشور امنیت لازم را ندارد. در دهه های اخیر به فعالیت های هیدروپلیتیک سیاست خارجی ایران پاسخ خاصی نداده است. تجربه هیرمند نشان داده است که نمی توان به مسئولیت پذیری افغان ها در زمینه تامین حقابه ایران چندان امیدوار بود. چنانچه به تفاهم نامه موجود بین ایران و افغانستان عمل نکردند و با ایجاد دو سد بزرگ تقریبا مانع از جریان آب به سمت سیستان و بلوچستان شدند. هم اکنون نیز این پروسه بر روی رودخانه هریرود با احداث سد سلما در حال تکرار شدن است و بعید نیست مثل خشک شدن دریاچه هامون مخزن سد دوستی هم آب لازم برای تامین آب شرب شهر مشهد را نداشته باشد. مساله نگران کننده این است که در مورد هریرود ایران و افغانستان هیچ گونه موافقت نامه ای ندارند و این مساله بایستی به هر طریقی که شده از سوی ایران پیگیری شود؛ چراکه افغان ها در حال انجام کار خود بوده و چندان توجهی به پیگیری های پراکنده ما نخواهند کرد. علاوه بر مسائل فی مابین ایران و افغانستان باید توجه داشت که ایران مانند افغانستان به ترکمنستان آب می فرستد ولی جز در بخش کوچکی از حوضه رودخانه اترک آبی از این کشور همسایه دریافت نمی کند. در واقع ایران از افغانستان آب گرفته و به ترکمنستان آب می فرستد و این مساله نیاز به دیپلماسی آبی بین این سه همسایه را ضروری می نماید تا منافع کشور در آینده از این نظر تضمین گردد. علاوه بر مسائل نیمه شرقی کشور مسائلی هم در نیمه غربی از شمالغرب تا جنوب غرب مطرح است. اروندرود رودخانه پهناوری است در جنوب غربی ایران و در مرز ایران و عراق که از به هم پیوستن رودهای دجله، فرات و سپس کارون پدید آمده است. رودخانه فرات از کوه های ترکیه سرچشمه می گیرد و پس از عبور از خاک سوریه وارد عراق می شود و در انتها به اروندرود می ریزد. رودخانه دجله نیز از شرق کشور ترکیه سرچشمه گرفته و با عبور از مرز سوریه وارد کشور عراق شده و در نهایت مانند فرات به اروند ریخته و با عبور از مرز ایران و عراق به خلیج فارس می پیوندد. ایران همیشه به رودخانه اروند نه به دید یک منبع آب بلکه به دید یک مرز آبی مهم نگریسته است. حرکت گسترده ریزگردهای مناطق خشک شده عراق و خوزستان در سال گذشته و جاری نشان داد که نگاه ایران بایستی به این رودخانه عوض شود؛ چراکه ممکن است در گذشته به این رودخانه به عنوان یک منبع تامین آب نگریسته نشده باشد ولی مسائل آشکار شده زیست محیطی ناشی از کنترل آب این رودخانه در مبدا، ضرورت تغییر نگرش ایران را می طلبد. متاسفانه سیاست های سالیان اخیر ترکیه در راستای بی ثبات کردن منطقه بوده و برای از بین بردن امنیت و آبادانی دو همسایه عرب خود از هیچ تلاشی فروگذار نکرده است. حال عراق و سوریه نبایستی انتظار عدم استفاده ترکیه از اهرم فشار آب علیه آن ها را داشته باشند. ترکیه از سال ها پیش برنامه های بلندی برای کنترل آب رودخانه های بین المللی نظیر دجله، فرات و حتی رودخانه ارس داشته است تا در نهایت از این منابع بعنوان اهرم فشار بر منطقه استفاده نماید. برای مثال در سال 1997، «کنوانسیون قوانین بهره برداری غیرکشتیرانی از آبراهه های بین المللی» در مجمع عمومی سازمان ملل به رای گذاشته شد. صد کشور دنیا به این کنوانسیون رای مثبت و سه کشور رای منفی دادند که ترکیه یکی از این سه کشور مخالف این کنوانسیون بین المللی بود. علاوه بر آن ترکیه با ترغیب و همراه کردن افغانستان و اتیوپی در الگوگیری از ترکیه به دنبال افزایش وزنه جهانی خود در چانه زنی های آتی است. البته فشار بر ایران، مصر، عراق و سوریه از اهداف محتمل این دیپلماسی ترکیه است. در این راستا ترکیه سد آتاتورک را بر روی رودخانه فرات با ظرفیت 50 میلیارد مترمکعب و سد ایلیسو را با ظرفیتی بالغ بر10 میلیارد مترمکعب بر روی رودخانه دجله احداث می کند. جهت پی بردن به عظمت این پروژه ها کافیست توجه شود که، حجم دریاچه ارومیه در پرآب ترین زمان، 32 میلیارد مترمکعب بوده است. حال احداث این سدهای عظیم تا حالا نیز هزاران هکتار از اراضی کشاورزی عراق را نابود کرده و آثارشان نیز در خشک شدن تالاب هورالعظیم و ایجاد مشکلات زیست محیطی ناشی از تولید ریزگرد پدیدار شده است. به نظر می رسد فارغ از اینکه ترکیه چه هدفی را دنبال می کند و اگر نیّت این کشور همسایه استفاده از اهرم فشار هم نباشد و بر فرض بنا به گفته مسئولان ترکیه، دنبال استفاده حداکثری از این منابع برای توسعه کشور خود باشند، باز مسئولیت ما را برای پیگیری حق و حقوق خود از این رودخانه های بین المللی کم نمی کند. لذا ایران باید به دلیل نابودی تالاب ها و مشکلات زیست محیطی ناشی از تولید ریزگرد در اراضی عراق و ایران، از طریق دیپلماسی فعال از جمله فعال سازی سازمان های مدافع محیط زیست در سطح جهان، ترکیه را در مسیر به رسمیت شناختن حق و حقوق ساکنان پایین دست قرار دهد. قابل ذکر است بنا به برآورد کارشناسان با پایان احداث سد ایلیسو 5/ 6 میلیون هکتار از اراضی عراق و سوریه خشک شده و ریزگردها هزاران کیلومتر را در خواهد نوردید و متاسفانه بر 80 درصد از استان های کشور ما نیز تاثیر خواهد گذاشت. علاوه بر مشکل اروندرود از دیگر رودخانه های مرزی مهم ایران رودخانه ارس می باشد. سرچشمه این رود نیز کشور ترکیه است. این رود از کشور ترکیه به مرز ارمنستان رسیده و با عبور از خاک ایران و ارمنستان به کشور آذربایجان می رسد و در نهایت به دریای خزر می پیوندد. روی سرشاخه های این رودخانه نیز سدهای متعددی توسط ترکیه و ارمنستان احداث شده است. البته موافقت نامه هایی بین طرفین ذی نفع در مورد رودخانه ارس وجود دارد؛ هرچند ممکن است خیلی مطمئن نبوده و ایراداتی داشته باشند. برای مثال پروتکلی مبنی بر استفاده 50-50 بین ایران و سایر همسایگان شمالی ارس وجود دارد. البته تجربه حقوقی دریای خزر نشان داد که ممکن است این کشورها روزی به تقسیم نصف به نصف راضی نباشند و در این خصوص کارشکنی نمایند. علاوه بر ارس رودخانه های کوچک دیگری هم از کشور ترکیه و از طریق استان آذربایجان غربی وارد خاک ایران می گردند که آب بخشی از حوضه دریاچه ارومیه را نیز تامین می کنند. در این خصوص می توان به باران دوزچای در آذربایجان غربی اشاره نمود، که از رشته ارتفاعات مرزی ایران، ترکیه و عراق سرچشمه گرفته و به دریاچه ارومیه می ریزد. نمونه دیگر آستاراچای می باشد که حوضه این رودخانه در دو کشور ایران و جمهوری آذربایجان قرار دارد و به دریای خزر می ریزد، برای این رودخانه هم پروتکل بهره برداری بین دو کشور وجود ندارد. با این اوصاف نگاهی حقوقی به منابع آبی مشترک در مرزهای کشور با توجه به کمبود آب و احتمال رقابت بیشتر در آینده اجتناب ناپذیر است. بازیگر بعدی در خصوص آب در منطقه اقلیم کردستان عراق خواهد بود. اگرچه اقلیم کردستان عراق در زمینه آب از ایران آب دریافت می کند و متاسفانه غالب آورد 4-3 میلیارد مترمکعبی سالانه رودخانه های پرآب ذاب و سیروان بدون استفاده کافی در ایران به کردستان عراق جاری می شود. تجربه ثابت کرده حاکمان اقلیم کردستان عراق به فکر اتکاء به قدرت های فرامنطقه ای و استکباری برای پیشبرد اهداف خود در منطقه هستند. برای مثال این منطقه هم اکنون از اهرم های متنوعی نظیر نفت به عنوان اهرم فشار بر دولت مرکزی عراق استفاده می کند و تلاش خواهد کرد رویکردهای توسعه ای را در خصوص آب نیز در پیش بگیرد. چراکه بخش عمده ای از میزان بارش عراق در نواحی کوهستانی کردنشین روی می دهد. لذا به محض فراهم کردن زیرساخت های لازم از آب به عنوان یک ابزار هیدروپلیتیک برای اعمال فشار برحکومت مرکزی عراق استفاده خواهند کرد. توصیه می گردد هم اکنون مسئولین امر به فکر ایجاد زیرساخت های لازم برای مهار سهم ایران از این دو رودخانه پرآب در داخل کشور باشند. البته قوانین مدنی ایران که مبتنی بر رفعت و آموزه های دینی و اسلامی است، حق پایین دست را به رسمیت می شناسد. نظریه های مختلفی در مورد حقوق کشورها در بهره برداری از رودخانه های بین المللی وجود دارد که در این مقاله مجال تحلیل آن ها نیست، اما یکی از این نظریه ها موسوم به قوانین اسلام است که بر اساس آن مالکان بالادست رودخانه در استفاده از آب در اولویت هستند و بایستی آب مورد نیاز خود را برداشته و بقیه آن را به پایین دست رها کنند. چنانچه پیامبر اکرم (ص) به انحصار در آوردن آب ها را برای مسلمانان جایز ندانسته و نظریه قوانین اسلامی را در خصوص حق و حقوق ساکنان بالادست و پایین دست مطرح فرموده است. لذا بر مبنای آموزه های اسلام، ساکنان بالادست به هیچ بهانه ای حق ضرر زدن به پایین دستی ها را ندارند. کشور ترکیه این نظریه را قبول ندارد و نظریه حق انحصار پتانسیل آب را ملاک عملکرد خود قرار داده است. بر اساس این نظریه اعتراضات عراق را در خصوص مهار آب های بین المللی رد کرده و عنوان داشت همانطور که ترکیه نمی پرسد عراق با نفت خود چه می کند، عراق نیز نباید در مورد منابع آبی این کشور چیزی بگوید. به نظر نگارنده علاوه بر ساماندهی حقوقی رودخانه های مرزی، چه رودهایی که از کشور خارج و چه آن هایی که به کشور وارد می شوند، باید برای پاسخگویی به نیازهای آبی کشور و مقابله با بحران آب، سفره های آب زیرزمینی مشترک بین ایران و کشورهای همسایه نیز مد نظر قرار گیرد. تاکنون نزدیک 450 آبخوان زیرزمینی مشترک و مرزی در سطح جهان شناخته شده است و برخی مناطق مرزی کشور ما هم از این سفره های مشترک برخوردار است. اگر چه این مساله تا بحال در مورد میادین نفت و گاز مطرح بوده ولی باید توجه داشت که تشدید بحران آب می تواند باعث تشویق کشورهای همسایه برای اقدام به دست یابی و تصاحب این منابع آبی با کیفیت و مشترک شود. لذا ایران نیز باید زیرساخت های لازم را در این خصوص فراهم نماید. در پایان، نظر به اینکه اعمال سیاست های آبی مختلف در کشورهای همسایه بر آب در دسترس کشور از نظر شرب، کشاورزی، صنعت و محیط زیست تاثیر مستقیم دارد، پیشنهاد می شود با استفاده از دیپلماسی فعال استفاده از آب رودخانه های بین المللی به صورت یک توافق نامه فی مابین کشورهای ذینفع درآید. البته نمی توان ادعا کرد که هیچ موافقت یا مشارکت نامه ای برای رودخانه های مرزی نیست، چراکه حداقل می توان گفت که موافقت نامه هایی بین طرفین ذی نفع در مورد رودخانه ارس وجود دارد؛ هرچند ممکن است ایراداتی داشته باشند، اما پاسخ به نگرانی های آینده، نیاز به یک دیپلماسی قوی جهت عقد پیمان نامه های مطمئن در این زمینه دارد. با اینکه وزارت امور خارجه اخیرا تلا ش هایی در خصوص دیپلماسی آب صورت داده است، با این حال مساله آب به راحتی قابل حل نیست و پیشنهاد می گردد یک دیپلمات با تجربه و با دانش، ویژه دیپلماسی آب در وزارت امور خارجه منصوب گردد تا منحصرا پیگیر مسائل هیدروپلیتیک در منطقه باشد و رایزنی های گسترده منطقه ای و فرامنطقه ای را در دستور کار قرار دهد. از جمله تلاش های قابل تقدیر وزارت امورخارجه برگزاری کنفرانس بین المللی مقابله با طوفان های گرد و غبار با حضور مقامات سازمان ملل و نمایندگان بیش از 40 کشور دنیا در تیر ماه سال جاری در تهران بود که بخشی از سخنان ریاست محترم جمهوری ایران انتقاد از سیاست های کشورهای ترکیه و افغانستان بود. در این کنفرانس معاون دبیرکل سازمان ملل، هائولیان شو نیز به ایراد سخنرانی پرداختند. البته اندک اشاره رئیس جمهوری محترم به مسائل آب و نحوه واکنش دو همسایه هدف نشان داد که بایستی از این کنفرانس ها و نشست های بین المللی جهت نیل به تفاهم و درک بهتر، بیشتر برگزار گردد. لذا پیشنهاد نگارنده که خود به عنوان نماینده دانشگاه تبریز در این کنفرانس حضور داشت، برگزاری کنفرانس هایی مشابه این با تمرکز روی مسائل هیدروپلیتیک است. نمایندگان ترکیه در حاشیه این کنفرانس معتقد بودند که احداث سد حق آن ها بوده و تولید ریزگرد را رد می کردند و اشاره داشتند که منشاء ریزگرد ایران در صحرا، عربستان و در بخش هایی از خود ایران قرار دارد. البته بایستی توجه داشت که اگرچه منابع فوق منشاء گردغبار کشور هستند؛ اما به نظر اغلب کارشناسان داخلی در صورت اتمام سدهای تحت احداث ترکیه منشاء بالقوه جدیدی در منطقه ایجاد خواهد شد. در این خصوص نمایندگان ما نیاز به شواهد و مدارک مستندی از مساله برای رد ادعاهای ترکیه نیاز خواهند داشت. لذا پیشنهاد می شود یک « مرکز بین المللی پایش و تحلیل به هنگام گرد و غبار » در منطقه ایجاد و نتایج آن به صورت آنلاین در اختیار همه باشد و بدین وسیله تاثیر پروژه های آبی ترکیه بر شرایط زیست محیطی منطقه آشکار گردد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.